به جرات میتوان گفت که هر کارمند، کارگر یا مدیر موفقی در جهان به بقیه توصیه میکند همان کاری را انجام دهند که دوستش دارند؛ چرا که آنها بر این اعتقادند کار کردن یک نوع سرگرمی و تفریح است که باعث شادی و لذت بردن افراد میشود.
به جرات میتوان گفت که هر کارمند، کارگر یا مدیر موفقی در جهان به بقیه توصیه میکند همان کاری را انجام دهند که دوستش دارند؛ چرا که آنها بر این اعتقادند کار کردن یک نوع سرگرمی و تفریح است که باعث شادی و لذت بردن افراد میشود.
به گزارش راوی امروز، حال سئوال اینجاست که چه عواملی باعث ناشادی افراد در محل کار میشوند؟
۱. در محل کار این فرصت را ندارید که خودتان باشید
گاهی مدیران و روسا از این بیم دارند که خود واقعی افرادشان آن چیزی نیست که آنها بخواهند و اینکه ممکن است این شخصیت واقعی با وظایف شغلی شان منافات داشته باشد. برای حل این مشکل باید به مدیران این اطمینان خاطر را داد که بروز منِ واقعی افرادشان نه تنها مزاحم کار کردن آنها نخواهد شد، بلکه از طریق افزودن بر شادکاری آنها به افزایش بهرهوری شان کمک میکند.
۲. فکر میکنید که حقوق و مزایای کافی به شما پرداخت نمیشود.
هنگامی که فردی فکر کند در حال انجام دادن کاری بیارزش است، آنگاه احساس افسردگی و ناامیدی بر او مستولی خواهد شد. برای حل این مشکل میتوان در هر شغلی به دنبال جنبههای مثبت و منطبق با ایدهآلها و خواستههای خود شد و با برجستهتر کردن آنها نوعی احساس شادی خودساخته به دست آورد.
۳. کنترل اندکی بر کارتان دارید یا اصلا کنترلی بر آن ندارید.
برای پرهیز از این احساس منفی، باید به افراد یکسری اختیارات داد تا آنها احساس عاملیت و خودکارآمدی بیشتری داشته باشند.
۴. شما در کارتان هدف مشخصی را دنبال نمیکنید
بسیاری از افراد به این دلیل شغلی را انتخاب میکنند که دیگران در مورد آن کار خیلی تعریف کردهاند یا اینکه قصد داشتهاند از منافع مادی آن کار منتفع شوند. اما این انگیزهها پس از مدت کوتاهی رنگ میبازند. برای حل این مشکل لازم است که بهطور مداوم نسبت به تعیین مسیرهای جدید و وسوسهکننده برای طی کردن مسیر شغلی گام برداشت.
۵. اصول اخلاقی مورد قبول شما با اخلاقیات مورد نظر شرکت تان همخوانی ندارد.
در چنین حالتی یک نوع احساس غم و اندوه وجود افراد را فرا خواهد گرفت که موجب میشود آنها دل و دماغ کار کردن نداشته باشند. برای حل این مشکل لازم است که پارهای مذاکرات شفاف بین افراد و روسا و مالکان شرکتها صورت گیرد تا عوامل مشکل ساز و تعارضآمیز از نظر اخلاقی بین طرفین به حداقل برسد.
۶. اولویتهای کاری شما با اولویتهای اعلام شده توسط شرکت مطابقت ندارد
اگر شما به این نتیجه برسید که فعالیتهای مهمی در شرکت باید انجام پذیرند که از نظر مافوقهایتان فاقد اهمیت شمرده میشوند مشکلی بین شما و شرکتتان روی میدهد که ناشی از تفاوت در اولویتها و نگرشهاست که برای حل آن حتما باید نقاط مشترکی بین اولویتهای دو طرف شناسایی و پیگیری شوند.
۷. کارتان با شخصیتتان همخوانی ندارد
برای اجتناب از آن لازم است درخواست کنید یا به بخش جدیدی در درون شرکت منتقل شوید یا اینکه قید آن کار را زده و به سراغ کاری دیگر بروید.
دیدگاه ها :