بر خلاف معاملات چند هفته اخیر بازار سهام، این بار گروههای بزرگ صادرات محور بودند که در مرکز توجهات بازار قرار گرفتند و بر عکس شاهد سنگین شدن صفوف فروش در سهام با ارزش بازار پایینتر بودیم.
بر خلاف معاملات چند هفته اخیر بازار سهام، این بار گروههای بزرگ صادرات محور بودند که در مرکز توجهات بازار قرار گرفتند و بر عکس شاهد سنگین شدن صفوف فروش در سهام با ارزش بازار پایینتر بودیم.
به گزارش راوی امروز،، بورس تهران معاملات روز دوشنبه را با شرایطی متفاوت نسبت به روزهای اخیر پشت سر گذاشت. بهطوری که خلاف معاملات چند هفته اخیر بازار سهام، این بار گروههای بزرگ صادرات محور بودند که در مرکز توجهات بازار قرار گرفتند و بر عکس شاهد سنگین شدن صفوف فروش در سهام با ارزش بازار پایینتر بودیم. اما دلیل این چرخش ناگهانی نگاهها چه بود؟
از میانه آذر تا پایان معاملات روز دوشنبه، پیام ناظر از توقف ۱۷ نماد معاملاتی به دلیل احتمال دستکاری قیمتی خبر داده است. آن هم بدون آنکه جزئیاتی از ساز و کار شناسایی و تشخیص دستکاری قیمتی در نمادها به گوش فعالان بازار برسد. روز گذشته نیز در گزارشی به دلایل بیاعتمادی سهامداران به گروههای بزرگ بازار که در معرض بیشترین دخالتهای دولتی قرار دارند، اشاره شده بود. موضوعی که معاملهگران را به سمت سهامی سوق داد که کمترین اثر دولتی در آنها دیده میشد. این شرایط سبب شد تا این بیاعتمادی اینبار گروههای غیردولتی را نیز در برگیرد.
در این میان پیگیریها از مقامات سیاستگذار هر چند به جواب قانعکنندهای منتهی نشد اما گفته شده هیچ سازوکار مشخصی برای توقف نمادها با ظن دستکاری قیمتی وجود ندارد و پایشی تمام وقت در بازار انجام میشود تا برای هیچ مورد مشکوکی گریزگاهی وجود نداشته باشد. نامشخص بودن این سازوکار اما سبب شده تا بار دیگر شائبه برخورد سلیقهای با شرکتها در این بازار ایجاد شود. موضوعی که سرانجام جز افزایش بیاعتمادی به بازار سرمایه چیزی بهدنبال نخواهد داشت. به هر روی فعالان بورسی مدتهاست به این رفتارهای منفعلانه عادت کردهاند. رفتارهایی که در هر برههای به شکلی سعی در بر هم ریختن نظم و مکانیزم بازار دارند.
محمد نوربخش، کارشناس بازار سهام: دستکاری در قیمت سهمهای کوچک خیلی راحتتر از سهمهای بزرگ میتواند اتفاق بیفتد و عملیاتیتر است؛ بهخصوص اینکه سهمهای بزرگ با عرضههای شدید از سوی بازارگردان یا سهامدار عمده مواجه میشوند و ابهامی که در سهمهای بزرگ وجود دارد باعث شده اثرش را روی سهمهای کوچک هم بگذارد. بنابراین دستکاری قیمت در سهمهای کوچک خیلی راحتتر میتواند اتفاق بیفتد، اما اینکه اکنون در بازار چنین اتفاقی در حال روی دادن است یا نه نیاز به بررسی دارد و نمیتوان به همین سادگی حکم داد که از دید من قیمت دستکاری شده است. اما در کل میتوان گفت که در سهمهای کوچک سادهتر از سهمهای بزرگ میشود دستکاری روی دهد.
دستکاری قیمت در سهمهای بزرگ از سوی حقوقیهای بزرگ امکانپذیر است. مثلا فولاد مبارکه ۳۰۰ هزار میلیاردی را نمیتوان به سادگی بالا و پایین کرد اما سهمی را که ۵ هزار میلیارد ارزش بازار و ۱۰ درصد شناوری دارد، میتوان به سادگی دستکاری کرد. دستکاری در قیمت سهمهای کوچک هم الزاما از سوی حقوقیها نیست و چه بسا ممکن است از طرف خود حقیقیهای بزرگ نیز این دستکاری اتفاق بیفتد. آنها به سادگی میتوانند با زد و بندی که میتوانند داشته باشند در جریان عادی قیمت خلل ایجاد کنند.
مجتبی شهبازی، کارشناس بازار سهام: موضوع دستکاری قیمت سهام شرکتها در بازار سرمایه باید از دو منظر بررسی شود. ابتدا باید این نکته را یادآور شد که هر چیزی که در بازار سرمایه در این حد بزرگنمایی میشود، آنقدر بزرگ و حاد نیست. ما نمیگوییم دستکاری در قیمتها اصلا وجود ندارد، اما باید خیالتان راحت باشد که این مساله با آن شدتی که این روزها از آن صحبت میکنند، نیست. چون خاصیت بازار این است که یکسری اخبار را بیش از حد داغ و بزرگ کند. این اتفاق برای موضوع دستکاری قیمتها نیفتاده و در این مدت موارد شبیه به آن را زیاد داشتیم. این بزرگنماییها ذات بازار است.
با توجه به این نکته حالا باید دید دستکاری قیمتها در بازار چند درصد وجود دارد و چقدر تاثیر میگذارد. اعمال دستکاری در بازار همیشه وجود داشته است و در آینده هم همین خواهد بود. بنابراین مساله جدیدی نیست و مختص این دوره هم نیست. وقتی شاخص حول و حوش دومیلیون واحد بود کسی چنین مسائلی را مطرح نمیکرد چون همه در سود و خوشحال بودند. اما بازار که با افت قیمت روبهرو شد به تبع آن مسائل مختلف شروع شد. مثلا یک بار گفتند حقوقیها فروختند و بازار ریزش کرد؛ بنابراین همه تقصیرها گردن حقوقیهاست. برای اثبات آن هم به TSE استناد میکردند و میگفتند آنجا آمده که بیشترین فروش مربوط به فلان حقوقی بوده است.
در صورتی که این حقوقی ظاهر قضیه است و پشت هر فرد حقوقی، حقیقیها قرار دارند. چون حقیقیها سبدهای خود را ابطال میکنند و میبندند، حقوقی مجبور است بفروشد اما چه کسی دیده میشود؟ حقوقیها! همه هم فکر میکنند او سهامدار عمده است در صورتی که اینگونه نیست هرچند برخی اوقات هم بوده که آنها هم فروختند. البته اگر به آن دوران هم نگاه کنیم میبینیم که همه فشار میآوردند که حباب شکل گرفته و حقوقیها باید عرضه کنند تا عطش بازار برطرف شود؛ آنها هم عرضه کردند. طبیعی است که هر حقوقی در روزهای مثبت باید بفروشد که بتواند در روزهای منفی سهم را حمایت کند؛ حالا چه در قالب صندوق بازارگردانی یا کدهای بازارگردانی. بازار پر شده و نوسان خاصیت بازار است اما بازار همیشه دنبال دلیلی میگردد که تقصیرها را گردن آن بیندازد.
همه جای دنیا هم همین است. وقتی قصه حقوقیها تمام و بازار کمی پایدار شد و تا محدوده ۴/ ۱ میلیون واحد بالا آمد حالا بحثها به شکل دیگری دنبال میشود که حقوقیها دارند سهمهای بزرگ را دستکاری میکنند و سهمهای کوچک را هم یک عده دیگری دستکاری میکنند! در صورتی که چنین چیزی به این شدت که از آن حرف میزنند، وجود ندارد. به جز یکسری تکنمادهای خاص یا یکسری صنایع خاص که شاید این مسائل در آنها بهصورت غیررسمی بوده، نمیتوان این مساله را به کل بازار تعمیم داد. به عبارت دیگر میتوانیم درباره تکتک نمادها و یکسری نمادهای خاص این مسائل را عنوان کنیم اما در کلیت بازار چنین چیزی وجود ندارد و نداشته است.
بازار باید راه خودش را برود. ولی در همین مسیر هم، صندوقهای بازارگردانی میتوانند همین کارها را انجام دهند که خیلی هم بجا و درست و قانونی است ولی اینکه بهصورت غیررسمی چنین کاری انجام شود من آن را تایید نمیکنم. منتها برخی مغرضانه همینها را در سایه دستکاری قیمت میبرند چون الان چنین بحثهایی خریدار دارد. یادمان نرود که بازار رشد بالایی داشت و بعد از آن هم ریزش شدیدی را شاهد بود. دولت هم مقصر بود چون برنامه نداشت. زمانی که شاخص در حال رشد بود فقط مردم را تشویق به سرمایهگذاری کرد و در زمان پایین آمدن شاخص هم برنامهای نداشت که همه اینها اشتباه بود. همه اشکالها را از چشم سازمان دیدند! اما سازمان چه کاره است؟ سازمان یک نهاد ناظر است، نه سرمایهگذار است و نه ناشر که سود ببرد.
بنابراین با ریزشی که بازار داشت طبیعی است که کف بسازد و بعد رشد کند. این نوسانات هم کاملا طبیعی است. در این میان یکسری بحثها خریدار دارد. از سوی دیگر در این دو سال اخیر بازار پر از افراد تازهکار شده و بهعبارتی ۶ برابر شده که همه اینها تازه کارند و شایعه خوراک آنان است. باید گفت همیشه دستکاری در بازار در حد محدودی وجود داشته در آینده هم خواهد بود اما اینکه بخواهیم آن را در این حد بزرگ کنیم و کل بازار را زیر سایه آن ببریم اشتباه است. وقتی یک سهمی ۲۰۰ میلیون در روز معامله میشود و خریدار میخرد و فروشنده هم میفروشد دستکاری چه معنایی دارد؟!
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
دیدگاه ها :