نقدنویس روزنامه «مملکت» سخنان اخیر رئیسجمهور درباره «رفع فقر مطلق» تا پایان سال ۱۴۰۰ را به چالش کشیده است.
نقدنویس روزنامه «مملکت» سخنان اخیر رئیسجمهور درباره «رفع فقر مطلق» تا پایان سال ۱۴۰۰ را به چالش کشیده است.
به گزارش راوی امروز، علیرضا مهدیزاده در نقدِ شنبه ۲۱ اسفندماه ۱۴۰۰ روزنامه «مملکت» نوشت:
رئیسجمهور ۱۴ اسفند۱۴۰۰ با اشاره به اینکه دولت، امکانات کافی برای ریشهکنی فقر مطلق را دارد و با کار جهادی و برنامهریزی مناسب میتوان به نتیجه رسید، از استانداران خواست تا برای این ریشهکنی، از تمام ظرفیتها استفاده کنند و اجازه ندهند این موضوع به سال ۱۴۰۱ برسد، چراکه فقر مطلق زیبنده نظام ارزشی ما نیست و قطعاً به همت بخشهای مختلف، باید این مهم در همین سال ۱۴۰۰ برطرف شود! «رئیسی» در ادامه گفت «بههیچوجه نمیتوانم بهعنوان یک مسئول بپذیرم که افرادی در این کشور برای امکانات اولیه زندگی مشکل دارند، این قابلقبول نیست و تحقق پاسخگویی به این بخش نیازها از عهده دستگاههای متولی برمیآید».
ازنظر عموم متخصصان، فقر و ناتوانی اقتصادی میتواند عامل مستقیم جنایت، سرقت، اعتیاد، فحشا، رشوهخواری، قتل، خودکشی و بسیاری از کجرویهای جامعه باشد؛ ضمن اینکه رابطه بین فقر و انحرافات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی مانند شاخصهای مرگومیر کودکان، آموزشوپرورش نامناسب، عدم اشتغال مناسب، رواج فحشا و… نیز رابطهای مستقیم است.
کیست که ندادند رفع فقر مطلق در کشورمان ساده نیست؛ جایی که طبق آمار رسمی وزارت کار دولت روحانی، از ۸۰ میلیون ایرانی، بیش از ۶۰ میلیون نفر مشمول دریافت سبد حمایت معیشتی بوده و فقیر محسوب میشدند و رفع این فقر مطلق، نیازمند برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است تا گامبهگام حل شود.
رفع فقر مطلق، یکشبه و با انجام یک یا دو جلسه و اقدام سطحی ممکن نیست، بلکه باید در حوزههای مختلف اقتصاد، اشتغال و توانمندسازی، توزیع عادلانه یارانههای معیشتی و نقدی، تخفیفهای منطقی، تسهیل واقعی صدور مجوزهای کسبوکار و ارائه تسهیلات بانکی برای تقویت همه کسبوکارها، استفاده بهینه از پتانسیلهای صنعتی، معدنی، کشاورزی، مالی و… دارای فکر، ایده، برنامه راهگشای عملیاتی، عزم و اراده جدی برای کوتاه کردن دست مفسدان، اهالی ارتشاء و اختلاس بود تا این معضل خانمانسوز مملکتمان به شکل ریشهای حل شود.
نکته اصلی درباره اشاعه و ازدیاد فقر مطلق در جامعه، نظام غلط فعلی پرداخت یارانه است که براساس آن، محرومترها بهجای اینکه یارانه بیشتری بگیرند، جایشان را به افرادی دادهاند که توانمندی مالی بیشتری دارند که این نظام پرداخت یارانه، ناسالم و ناکارآمد است.
نکته مهم بعدی که به فقر مطلق در مملکت دامن زده است، نظام جبران خدمات کارکنان دولت یا پرداخت حقوق و مزایا است که عادلانه نیست و بیشک، قوانین فعلی به همراه آییننامهها و شیوهنامههای این نظام نیز باید بهسرعت بازنگری و اصلاح شود تا پرداخت رفاهیات، اضافهکار و… ترمیم اساسی یافته و جامعه را در سطوح کارمندی و کارگری، از فقر مطلق برهاند.
دو نکته مهم دیگر این است که برای برنامهریزیهای ضد فقر مطلق در ایران، ابتدا باید برای رفع شرایط تحریم و سوءمدیریتهای گسترده اقتصادی گام برداشت؛ همین دو مورد اساسی و زیربنایی بهاندازهای پیچیده است که اگر رئیسجمهور و تمام ارکان و سطوح ریزودرشت دولت تا پایان دوره چهارساله ریاستجمهوری سیزدهم برنامهریزی و کار کنند و دولت بعدی نیز همین تلاشها را ادامه دهد، بازهم نمیتوانند حتی نیمی از فقر مطلق را کاهش دهند.
بنابراین، اصلاح ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور، بهمنظور کنترل، کاهش و محو فقر اهمیت فراوانی دارد؛ بهخصوص ساختار اقتصادی ایران به نظر بسیاری از محققان، ساختاری بیمار و مستعد بروز فقر و گسترش آن است که اصلاح نحوه توزیع ثروت و درآمد، اخذ مالیات، مصرف آن و… در راستای احیای تحقق عدالتاجتماعی، از مهمترین راهکارها برای رفع فقر به شمار میآید و البته، همگی نیازمند زمان و همتی طولانی است.
بر طبق این رویکرد، توزیع عادلانه درآمد بین مردم، در کنار رشد اقتصادی میتواند موجب کاهش سطح بیعدالتی و فقر شود و حضور یکی بهتنهایی، تأثیری در حل مشکل ندارد؛ چراکه طبق نتایج تحقیقات وسیع جهانی، ثروتمندترین ملتها سالمترین آنها نیستند و در مقابل، کشورهایی که فاصله طبقاتی در آنها کم باشد، از سلامت بیشتری برخوردارند؛ پس وضع سیاستهای عادلانه در مورد توزیع درآمد، تجارت و دیگر عوامل سازنده، مهمترین گام در تحقق عدالت اجتماعی و رفع فقر است و این امر جز با نگاهی کلان و جامع به تمام ساختارهای موجود جامعه میسر نمیشود.
بههرتقدیر، طنز تلخی در سخنان اخیر رئیسجمهور مملکت نهفته است که خواسته یا ناخواسته بر زبان جاری کرده و در یک هفته اخیر، خودش هم آن را اصلاح نکرده است و فقط سخنگوی دولت و رئیس بنیادمستضعفان، سعی در توجیه بیانات او داشتهاند و منظور سخنانش را «برنامهریزی برای رفع فقر مطلق تا پایان سال ۱۴۰۰» دانستهاند.
سُخره گرفتن زندگی و معیشت مردم از سوی بالاترین مقام اجرایی کشور، با بیان جملات و وعدههایی که نشدنی است و هر فرد کوچک و بزرگی هم میداند که نشدنی است، مردم را از اصل اعتقاداتشان به نظام، هرروز و بهتر بگوییم هرلحظه دورتر و امید به دولت سیزدهم را که با شعار «دولت مردمی» به میدان آمده و خود را «یاور محرومان» معرفی کرده است، کمرنگتر از قبل میکند؛ پس رئیسجمهور مملکت باید هرچه سریعتر بابت بیان این طنز تلخ، از اکثریت مردم ایران که «زیر خط فقر مطلق» هستند، عذرخواهی کند.
دیدگاه ها :