آنچه که امسال در کنکور سراسری رخ داد، برای خیلیها تایید تصویری بود که سالهاست از این آزمون ارائه میدهند؛ گروهی بزرگ به نام «مافیای کنکور» کنترل بزرگترین آزمون کشور را در دست گرفته است و سال به سال هم قویتر میشود.
آنچه که امسال در کنکور سراسری رخ داد، برای خیلیها تایید تصویری بود که سالهاست از این آزمون ارائه میدهند؛ گروهی بزرگ به نام «مافیای کنکور» کنترل بزرگترین آزمون کشور را در دست گرفته است و سال به سال هم قویتر میشود.
به گزارش راوی امروز، «اصلا شرایطی به وجود آمده که باورش سخت است، برخی معلمها در کلاس خصوصی کاری میکنند که تا آخر سال با یک دانشآموز باشند، برای مثال آزمونهای سختی از دانشآموز میگیرد تا درصدش پایین بیاید و دانشآموز بیشتر به کلاس خصوصی احساس نیاز کنند. سال ۱۳۹۵ دانشآموزی را میشناختم که برای کلاسهای خصوصی ۵۰۰میلیون تومان هزینه داد و رتبهاش هم بالای ۱۰هزار شد. متولیان کار باید به اولیا تاکید کنند که فرزندانشان نیازی به کلاس خصوصی ندارند.»
نیو صدر: آنچه که امسال در کنکور سراسری رخ داد، برای خیلیها تایید تصویری بود که سالهاست از این آزمون ارائه میدهند؛ گروهی بزرگ به نام «مافیای کنکور» کنترل بزرگترین آزمون کشور را در دست گرفته است و سال به سال هم قویتر میشود.
بلافاصله بعد از اعلام سوالات کنکور ۱۴۰۰ معلمان و دانشآموزان از کیفیت برخی سوالات انتقاد کردند و حتی مشخص شد که برخی از سوالات خارج از کتاب درسی بودهاند.
برخی معتقدند که این نوع طراحی سوالات کنکور اتفاقی نبوده است، مجید متینی، مشاور کنکور و کارشناس آموزش در این باره توضیح میدهد: « این اتفاق قبل از کنکور هم در آزمونهای سنجش که برای تعاونی سازمان سنجش است، رخ داده بود. یعنی به طور ساده کسی که مسئول برگزاری بزرگترین آزمون کشور است، مغازهای به اسم تعاونی سنجش ساخته است و هیچ نهاد دولتی هم با آن مخالفت نکرده است.»
در واقع کارشناسان آموزش از اتفاقی که امسال و سالهای قبلی رخ داده به این نتیجه رسیدهاند که شاید متولیان کنکور هم به عنوان یکی از منتقدین مافیای کنکور وارد ماجراهای «مافیای کنکور» شده باشند.
مجید دماوندی، کارشناس آموزشی در این رابطه توضیح میدهد: «شاید اصلا باید بگوییم که سازمان سنجش هم در این بازی افتاده است، سوالات آزمونهای سنجش غیرمنطقی بود اما کنکور هم به این شکل بود. انجام چنین کاری قطعا منفعت مالی دارد.»
در کنار این، در سالهای گذشته هم مافیای کنکور به شدت قویتر شده است و این گروه دیگر تنها به موسسات آموزشی خاص خلاصه نمیشود؛ از معلمانی که هر ساعت برای کلاسهای خصوصی بیش از یک میلیون تومان میگیرند تا موسساتی که کلاسهای کنکور آنلاین ارائه میدهند حالا همگی بخشی از داستان صنعتی شدن آموزش در ایران هستند.
نمونه این موضوع موسسه آموزش آنلاینی است که برای آموزش دروس کنکور هزار دانشآموز داشته و از هر کدام هم ۸میلیون تومان دریافت کرده است.
مجید متینی توضیح میدهد: «کار دیگر از صداوسیما هم گذشته و تبلیغات و آموزشهای کنکوری به شکل گستردهتری در فضای مجازی انجام میشود. الان مجموعهای وجود دارد که بدون مجوز با گروهی از اساتید خوب به شکل مجازی کلاس برگزار میکند و سرمایهگذارش از دوستانمان است. این مجموعه چند استودیو حرفهای دارد که آموزش معلمان در آن فیلمبرداری میشود. در سال اول این موسسه ۷۰۰هزار تومان از دانشآموزان پول میگرفت، امسال این مبلغ را به ۸ میلیون تومان تبدیل کرده است. با این مبلغ هزاران دانشآموز از کل کشور ثبت نام کردند و کمتر کسی است که این مجموعه استفاده حرفهای میکند.»
آن سوی ماجرا این کارشناسان معتقدند که راهحلهای اعلام شده درباره افزایش تاثیر امتحانات نهایی در شرایط ورود دانشآموزان به دانشگاه این وضعیت را بدتر هم میکند.
مشروح گفتوگوی مجید متینی و مجید دماوندی، کارشناسان آموزشی و مشاوران کنکور را اینجا بخوانید:
کنکور سوال ۱۴۰۰ با انتقادات و حواشی زیاده درباره سوالاتش مواجه شده است، از دید شما به عنوان افرادی که سالهاست در جریان این آزمون هستید ماجرا چه بود؟
متینی: خود سنجش اعلام کرده که برخی سوالات خارج از کتاب بوده است،همه میدانند که سنجش امسال چه کار کرد. این اتفاق قبل از کنکور هم در آزمونهای سنجش که برای تعاونی سازمان سنجش است، رخ داده بود. یعنی به طور ساده کسی که مسئول برگزاری بزرگترین آزمون کشور است، مغازهای به اسم تعاونی سنجش ساخته است و هیچ نهاد دولتی هم با آن مخالفت نکرده است.
واقعا برای هیچکسی این سوال به وجود نیامده که آیا برگزار کننده کنکور اجازه دارد که آزمونی به اسم آزمون سنجش برگزار کند یا نه. درجه سختی و ترتیب سوالات کنکور شبیه آزمون سنجش است، اگر درسی در آزمون سنجش سخت باشد در کنکور هم سخت میشود. این یکی از بزرگترین و علنیترین خیانتهای رخ داده در سیستم آموزشی کشور است، اما به نظر من مشکل خیلی از عمیقتر از این حرفهاست.
دماوندی: آزمون سنجش در سالهای گذشته از اعتبار افتاده بود، اما امسال سوالات سنجش بسیار نزدیک به آزمون سراسری شد. در حالی که بسیاری از مدارس و کادر آموزشی گفته بودند که آزمون سنجش غیراستاندارد است و دانشآموزان خیلی به آن رجوع نکنند.
قطعا منفعت مالی وجود داشته که این اتفاق رخ داده است، سنجش وقتی میبیند که موسسات دیگر از آن جلو افتادهاند، رفتاری میکند که دوباره اعتبار پیدا کند. اما این رفتار تغییر کیفیت سوال و آزمون نبود بلکه آزمون سنجش شبیه کنکور شد و هیچ اعتراضی را هم قبول نمیکنند.حتی بعد از اعتراضات درباره سوالات، به راحتی گفتند که سوالات از کتاب بوده است.
یعنی به نظر سازمان سنجش هم وارد گروه «مافیای کنکور» شده است؟
متینی: سالهای قبلی هم سنجش در این داستان بود، سنجش قبل از کنکور چهار آزمون برگزار میکند که از این چهار آزمون میتواند روند سوالات کنکور را پیدا کنید. حتی هر سال برخی از سوالات آزمون سنجش به شکل مشترک و تکراری درکنکور قرار میگیرد.مسئله تعاونی است که درسازمان سنجش وجود دارد، اینها که برگزارکننده بزرگترین آزمون کشور هستند نباید خودشان آزمون جانبی برگزار کنند. اساس این کار غلط است.
دماوندی: شاید اصلا باید بگوییم که سنجش هم در این بازی افتاده است، سوالات آزمونهای سنجش غیرمنطقی بود اما کنکور هم به این شکل بود. انجام چنین کاری قطعا منفعت مالی دارد.
آقای متینی چرا هر سال چنین بحثهایی درباره کنکور به شکلهای مختلف به وجود میآید؟
متینی: واقعیت این است که بحث کنکور ۱۴۰۰ با آسیبهایی که هرسال از سمت کنکور به آموزش کشور وارد شده جدا نیست، ساده بگویم یک رتبه اول تا صد کنکور بعد از اینکه دانشجو میشود اولین کارش این است که یک پیج اینستاگرامی بسازد و معلم شود؛ این یعنی مافیای کنکور. مافیا یعنی اینکه مدرسهای به معملمانش برای کلاس خصوصی دانشآموز معرفی کند و برای این کار هم مبلغی را دریافت کند. در حوزه دانشآموزی و مدرسهای داریم به سمتی میرویم که به قول یکی از بزرگان، دیگر در ایران صنعت آموزش داشته باشیم.آموزشوپرورش به جای اینکه دنبال تربیت باشد نگاه صنعتی دارد؛ در این نگاه مواد اولیه قیمت دارند و باید محصولات با ارزشهای مختلف تولید شوند و به نوعی برای هر دانشآموزی قیمت گذاشته شود.
این صنعتی شدن باعث شده است که مدارس در کشور ما اول مجتمع شوند و بعد هم به مدارس زنجیرهای تبدیل شوند.
چگونه کنکور باعث صنعتی شدن سیستم آموزشی کشور شده است؟
متینی: کنکور سطح علمی مدارس را تحتالشعاع قرار داده است و در بهترین حالت خروجی آن یک دانشآموز با رتبه خیلی خوب است که دغدغهاش پول درآوردن است؛ به همین دلیل میبینید فردی که دانشگاه علم صنعت رشته مکانیک قبول شده است، عربی حرفهای درس میدهد. به همین دلیل هم الان میبینید که خیلیها با همین برندهای کنکور پورشهسوار شدهاند. فردی همایش میگذارد که از صبح تا غروب هزار نفر در آن شرکت میکنند و از هر نفر هم ۵۰۰ هزار تومان میگیرد، به من مشاور هم پیشنهاد درصدی از آن پول را میدهند تا دانشآموزهایم را به همایش بفرستم. بالاتر از اینها چندین مراکز آزمون به وجود آمدهاند که تنها هدفشان درآمدزایی است. کنکور سیستمی است که دانشآموز، معلم، مدرسه و آموزش کشور را خراب میکند. در این سیستم به جای فکر به نحوه تربیت دانشآموزان روی نحوه درآمدزایی از والدین دانشآموزان وقت میگذارند.
دماوندی: بالاخره سرنوشت جمعیت زیادی به کنکور گره خورده است و در مواقع قضایای مالی وارد ماجرا میشوند. کنکور تنها فیلتر قبولی دانشجویان در دانشگاههای خوب کشور است و به همین دلیل هم بازارهای کاری ایجاد میشود. در این بازار یک سری صادقانه کار میکنند و یک عده دیگر به کنکور به عنوان فرصت درآمدزایی نگاه میکنند. نمونه این موضوع هم ایجاد بازاری به اسم بانک کتاب است که عدهای از آن درآمد زیادی کسب میکنند.
چقدر بدون وجود این بانک کتابها و کتابهای کمک آموزشی امکان موفقیت در کنکور وجود دارد؟
دماوندی: ورود به مسیر کنکور بدون کتاب کمک آموزشی ممکن نیست. منبع اصلی کنکور همیشه کتاب درسی است؛ اما کتاب کمک آموزشی به دانشآموز کمک میکند که دانشآموزان به منابع سوالات مختلف دسترسی داشته باشند. اما به برخی از این کتابها دانشآموزان نیازی ندارند و موسسات به شکل کاذب نیاز ایجاد میکنند. یک دانشآموز باید حداقل ۱.۵میلیون تومان هزینه خرید کتاب کمک آموزشی کند تا بتواند در کنکور موفق شود؛ واقعا این بازار به شکل فوقالعادهای رونق گرفته است. هرسال یک میلیون دانشآموز در کنکور شرکت میکنند اگر نصف این جمعیت این تعداد کتاب را تهیه کنند ببینید این موسسات چند میلیارد درآمد کسب میکنند.
این تازه یک بخش از ماجراست، دانشآموز نیاز به شرکت در آزمونهایی شبیه کنکور دارد و موسسات کمک آموزشی برنامه راهبردی به دانشآموزان ارائه میدهند و کل یک سال دانشآموز با برنامه یک موسسه جلو میرود.در این نوع آزمونها روان دانشآموزان رسما درگیر میشود تا رتبه خوب کسب کنند در حالی که در این آزمونها تقلب صورت میگیرد و در کانالهای تلگرامی سوالات فروخته میشود.
متینی: تازه اگر فقط دانشآموز برای یک سال در این برنامه شرکت کرده باشد وضعیت این طور است، الان کار به جایی رسیده است که دانشآموز از دبستان در آزمونها شرکت کند.
شما به عنوان یک مشاور راهکاری برای دانشآموزانتان دارید که بدون این کتابها و آزمونها در کنکور موفق شوند؟
متینی: خیر این موضوع شدنی نیست، این وضعیت مثل یک جریانی است که همه را با خودش میبرد. من که در حال نقد این سیستم هستم نمیتوانم خلاف این جریان عمل نکنیم و در بهترین حالت میتوانم به دانشآموز معلم خصوصی معرفی نکنم. وقتی کتابی برای نتیجه کنکور یک دانشآموز خوب است، نمیتوانیم برای مخالفت با مافیای کنکور آن را معرفی نکنیم.
براین اساس خروجی این سیستم کنکور برای دانشآموزان است یا افراد دیگری از آن نفع میبرند؟
دماوندی: در سال کنکور دانشآموز ۱۷ سال سن دارد ولی فشار روانی به میزانی است که آدم بالغ دچار مشکل میشود. دانشآموز در دوره کنکور باید یک سال چشمش را روی همه چیز ببندد. این کار قطعا غلط است واقعا چرا باید این اتفاق رخ بدهد؟
متینی: خروجی کنکور منفعت مدارس است، منفعت کنکور به دانشآموز سر سوزنی است اما برای مدارس که که سردرشان بزنند رتبه تک رقمی کنکور دارند، منفعت این موضوع بسیار بالاست. موسسات آموزشی در تبلیغاتشان میگویند که تعداد کلمات آزمونشان با کنکور برابر بوده است، باور میکنید؟ کار به کجا رسیده است که چنین چیزهایی را با هم مقایسه میکنند.
بعد کنکور دانشآموزها یا از دانشگاه انصراف میدهند، یا مهاجرت میکنند و اگر بمانند هم به دنبال کاسبی میروند. ببینید چقدر دانشجو وجود دارد که در اینستاگرام ادعای معلمی کنکور میکنند.
مگر این کار چقدر برایشان درآمد دارد؟
متینی: خیلی زیاد، یک دانشجو به سادگی میتواند از کلاس خصوصی حداقل هر ماه ۱۵میلیون تومان درآمد داشته باشد.من مشاور هم حتما به دانشجو، دانشآموز معرفی میکنم چراکه یک معلم «برند» حداقل جلسهای یک میلیون شاید هم دو میلیون تومان پول میگیرد.
چطور میشود که در کنکور پدیدهای به اسم معلم «برند» به وجود میآید؟
دماوندی: این مربوط به بحث ایجاد همان نیازهای کاذب است که به آن اشاره کردم، قطعا معلم با سواد در این مسیر کمک میکند اما این معلمها لزوما «برند» نیستند. محدوده کنکور انقدر کوچک است که هر کسی قابلیت معلم شدن در آن را دارد، به همین دلیل هم خیلی از دانشجویان تصمیم میگیرند که معلم کنکور شوند و متاسفانه این باعث میشود که در این مسیر مسئله تربیت گم بشود.
اصلا شرایطی به وجود آمده که باورش سخت است، برخی معلمها در کلاس خصوصی کاری میکنند که تا آخر سال با یک دانشآموز باشند، برای مثال آزمونهای سختی از دانشآموز میگیرد تا درصدش پایین بیاید و دانشآموز بیشتر به کلاس خصوصی احساس نیاز کنند. سال ۱۳۹۵ دانشآموزی را میشناختم که برای کلاسهای خصوصی ۵۰۰ میلیون تومان هزینه داد و رتبهاش هم بالای ۱۰هزار شد. متولیان کار باید به اولیا تاکید کنند که فرزندانشان نیازی به کلاس خصوصی ندارند.
اما برعکس میبینیم که در تلویزیون موسسات را تبلیغ میکنند، اینها چطور میتوانند این سیستم را نقد کنند؟
متینی: ما افرادی را داریم که برای کنکور درس نمیدهند و کلاس خصوصی را از پایه دهم شروع میکنند تا دانشآموز را سه سال داشته باشد. معلمی معروف هست که دانشآموزی را از سوم راهنمایی تا کنکور داشته است.
البته آن سوی ماجرا گروهی هم ادعا دارند که مدرسه فرهنگی و زندگی هستند، اینها افراد باهوشی هستند که جور دیگری نقش بازی میکنند. متاسفانه امروز آموزش به صنعت تبدیل شده، در صنعت همه دنبال سود هستند و این بدترین اتفاق ممکن است چراکه دیگر انسان به جامعه تحویل نمیدهید.
در صنعت آموزش همه کاسب شدند، یکی از اولیا به من پیشنهاد داده بود که به من دانشآموز معرفی کند و هم به شکل درصدی کار کنیم. فضایی به وجود آمده که در آن همه دنبال درآمدزایی هستند.
به تلویزیون اشاره کردید، واقعا نقش صداوسیما به عنوان یک پایگاهی که هر کانالی از آن یکی از موسسات کنکور را تبلیغ میکند و به قول شما نیازسازی میکند، در این وضعیت چیست؟
متینی: صداوسیما واقعا به سیستم آموزش کشور ظلم میکند. مگر صداوسیما یک مجموعه آموزشی است که این کار را انجام میدهد؟ اینجا هم به نظر میآید که بحث منفعت و درآمدزایی وجود دارد. در برخی مواقع فردی در صداوسیما که در حال تبلیغ است، ادعا میکند که روشهای کنکور را آموزش میدهد. این دروغ انقدر بزرگ است که والدین هم باور کردهاند.
دماوندی: کار به جایی رسیده است که صداوسیما موسسهای را تبلیغ میکند که کلاس خصوصی برای دانشآموزان ارائه میدهد. مگر کلاس خصوصی غلط نیست؟ پس چرا آن را تبلیغ میکنند؟
سیستمهای جدید آموزش آنلاین هم وارد این داستان شدهاند؟
متینی: کار دیگر از صداوسیما هم گذشته و تبلیغات و آموزشهای کنکور به شکل گستردهتری در فضای مجازی انجام میشود. الان مجموعهای وجود دارد که بدون مجوز با گروهی از اساتید خوب به شکل مجازی کلاس برگزار میکند و سرمایهگذارش از دوستانمان است. این مجموعه چند استودیو حرفهای دارد که آموزش معلمان در آن فیلمبرداری میشود. در سال اول این موسسه ۷۰۰هزار تومان از دانش آموزان پول میگرفت، امسال این مبلغ را به ۸ میلیون تومان تبدیل کرده است. با این مبلغ هزاران دانشآموز از کل کشور ثبتنام کردند و کمتر کسی است که از این مجموعه استفاده حرفهای میکند.
این مجموعهها باهوش هستند، آنها جای صداوسیما در بیلبوردهای شهر هزینه میکنند و از معلمان باسوادی هم استفاده میکنند تا کار حرفهای ارائه بدهند. اما مسئله این است که این یک کار حرفهای صنعتی و برای درآمدزایی است.
دماوندی: این فضا در دوره کرونا و آموزش مجازی به وجود آمد اما مطمئنم حتی زمانی که آموزش حضوری شود این فضا تعطیل نمیشود و بلکه پررنگتر میشود.ما به عنوان متولیان این کار میگوییم که آموزش آنلاین هیچ فایدهای ندارد. این مجموعه طوری تبلیغ میکند که دانشآموز در یک مدرسه عادی ثبتنام کند و کنارش در این مجموعه هم باشد. چطور ممکن است که موسسه آموزشی دانشآموزان را به شکل مالی وسوسه کنند؟
واقعا شکل آموزش در ایران عوض شده است و افراد اصلی و تصمیمگیر به شکلی رفتار میکنند که نشان میدهد بخش اصلی آمورش مالی است.
یک زمانی در بازار مالی آموزش فقط به مدارس غیرانتفاعی اشاره میشد الان با این همه رقیب و موسسه جدید وضعیت تغییر کرده است؟
متینی: اگر این کار سود نداشت، خیلی از مدارس به دنبال ساخت یک شعبه جدید نبودند.
تقریبا همه در سیستم مخالف این روند آموزش هستند، چطور است که همه آنها خودشان بخشی از این آموزش صنعتی هستند؟
دماوندی: این افراد آنقدر تاثیری ندارند که بخواهند با این قضیه مقابله کنند، همچنین وضعیت طوری است که اگر کسی بخواهد شروع به انتقاد کردن کند به راحتی از سیستم خارج میشود. معلمی به همین دلایل که اشاره کردید با مدرسهای دچار مشکل شد، این مدرسه به تمام مدارس دیگر در منطقه گفت که این معلم را نگیرید و آن فرد طرد شد.
یعنی امیدی نیست که سیستم از داخل تغییر کند؟
دماوندی: افرادی و موسسات که از این قضیه سود میکنند، انقدر قوی شدهاند که دیگر در گروه افرادی هستند که نظر میدهند و براساس نظرشان تصمیمگیری میکنند. دو سال پیش موسسان این انتشارات به قم پیش مراجع رفتند و از حذف مشق شب بچهها گلایه کردند چراکه خودشان کتابهایی برای دانشآموزان دبستانی طراحی کرده بودند. این افراد کم کسانی نیستند.
اما از نظرات افراد کار بلد خیلی استفاده نمیشود، مدارس خوب شهرها معلوم هستند ولی از مدیران این مدارس هیچ استفادهای نمیکنند.
متینی: دو سال پیش رتبه یک کنکور شاگرد من بود،اداره آموزشوپرورش تهران از رییس منطقه تا مدیرمدرسه برای تقدیر و تشکر دعوت کرد اما ازما که مشاور مدرسه بودیم و یک سال برای آن دانشآموز زحمت کشیدیم حتی مدیر مدرسه تشکر زبانی نکرد. کسی از ما نپرسید که چه کردیم که یک نفر رتبه اول کنکور شد.
موضوع اصلا بحث تقدیر و تشکر نیست، داستان از این قرار است که اصلا نظر کارشناس را نمیپرسند،حالا شما این موضوع را به تصمیمسازیها ربط بدهید تا مشخص شود چرا اوضاع به این شکل است.
اما در همین سیستم وزیر آموزشوپرورش مدام از مافیای کنکور انتقاد میکند، چرا اقدامی انجام نمیشود؟
دماوندی: وزیر بیراه نمیگوید اما ابزاری هم برای مقابله با این سیستم ندارد.ما الان دیگر مدرسه نمونه دولتی قوی نداریم که بتواند به تغییر وضعیت کمک کند.مدارس سمپاد چیزی بین دولتی و خصوصی هستند. یکی از بهترین مدارس نمونه دولتی مدرسه رشد است، کافی است ببینید که این مدرسه از سال ۷۰ تا ۹۰ چه افراد بزرگی را به جامعه تحویل داده است.
متینی: من فارغالتحصیل همین مدرسه رشد هستم، یک بار یکی از همکلاسیها کفش ورزشی نداشت؛ مدیر مدرسه برای کل دانشآموزان آن پایه کفش ورزشی خرید. آن زمان افراد زیادی از این مدرسه مدال المپیاد میگرفتند، الان دیگر این وضعیت در این مدرسه تمام شده است.
من معلم شدم چون به مربیای که بالای سر من بود علاقهمند شدم و از او الگو گرفتم. الان افرادی که بتوانند الگوی دانشآموزان کجا هستند؟
یعنی میگویید آموزش و پرورش قدرت انجام این کار را ندارد؟
دماوندی: برنامه امتحانات خرداد ماه تا ۱۵ اردیبهشت چندین بار تغییر میکند، اینها در نوشتن یک برنامه مشکل دارند. چرا یک برنامه ساده چند بار تغییر میکند؟ آموزش و پرورش حتی قدرت این را ندارد که یک برنامه ساده برای امتحاناتش بنویسد.
متینی: بعد کسانی از برنامه نهایی امتحانات خبر دارند همان افرادی هستند که اسمشان را مافیای کنکور گذاشتهاند. شما میبینید که یک موسسهای پیشنویس امتحانات نهایی را منتشر کرده است، چرا آنها باید خبر داشته باشند؟ همین اتفاقات درباره نوع سوالهای کنکور رخ میدهد. در کنکور رانت خبر وجود دارد.
واقعا راهکار چیست؟ آیا تصمیماتی که درباره کنکور آینده مثل افزایش تاثیرگذاری امتحانات نهایی گرفته شده مفید است؟
متینی: به نظر من انجام این کار نشدنی است، ظاهرا کسانی که از افزایش تاثیرگذاری امتحان نهایی صحبت میکنند هیچ تخصصی در این زمینه ندارند و نمیدانند اگر ۶۰درصد قبولی در دانشگاه مربوط به امتحان نهایی باشد چه اتفاقی رخ میدهد. اصلا سوال این است که چرا سهم امتحان نهایی را دقیقا ۶۰درصد کردند؟ چرا ۵۵ یا ۶۵ نه؟ برای این کارشان هیچ دلیلی ندارند.
میگویند که هدفشان ازاین کار این است که مثلا استرس دانشآموزان کم بشود درحالی که در عمل به هدف نمیرسند. در خرداد ماه به فاصله هر دو روز دانشآموز یک درس دوازدهم را امتحان میدهد که برای آن متن کتاب درسی را باید کاملا خوانده باشد و پاسخ آن را تشریحی بنویسد، این روند کاملا خلاف کنکور است.
چگونه میخواهیم به یک دانشآموز بگوییم که آینده او با تصمیم یک عدهای در یک جلسه تغییر کرده است؟ دانشآموز رتبه زیر ۱۰۰ کنکور داشتیم که موقع امتحان نهایی گریه میکرد.
دماوندی: در سال ۹۴ و ۹۵ تاثیر معدل ۲۵درصد به شکل مستقیم در نتیجه کنکور تاثیر داشت، در باقی سالها معدل نهایی در رتبههای خوب اصلا تاثیری ندارد. حالا تصمیمگیری یا تصمیمسازی کردهاند که مسیر ورود به دانشگاه فقط کنکور نباشد و معدل ۶۰درصد باشد. این کار به بسترسازی نیاز دارد و بعید است که دانشگاهها این مدل را قبول کنند. این طرح اعلام شده کاملا استرسزاست، دانشآموز دیگر نمیداند که درس را به شکل تستی یا تشریحی مطالعه کند و استرس هم بیشتر میشود.
یک سری افراد آموزش دیده باید وارد کار شوند تا اوضاع درست شود، گزینش آموزشوپرورش صرفا روی مسائل مذهبی صورت میگیرد. خیلی خوب است که یک معلم این ویژگی را داشته باشد، اما این ویژگیها به تنهایی کافی نیستند.
چرا معدل امتحانات نهایی نمیتواند راه خوبی برای ورود به دانشگاه باشد؟
متینی: امتحان نهایی در یک بازه زمانی یک ماهه و امتحانات آن به صورت تک درس برگزار میشود که در مناطق مختلف به شکلهای متفاوتی تصحیح میشود. من دانشآموزی در تهران داشتم که برای امتحان نهایی به شهرستان رفت و در آنجا بدون مطالعه معدل بالا آورد و از ایران رفت.
به نظر من چیزی را درست کردند که نه با امتحان نهایی و نه به هیچ اقدام دیگری قابل تغییر نیست، فقط باید کاری انجام بدهند که وضعیت بدتر از این نشود.
دماوندی: این یک واقعیت است در برخی شهرستانها امتحانات را راحتتر تصحیح میکنند و سلایقشان در این قضیه دخیل میکنند. تنها راهکار موجود این است که زیرساختها به شکل اساسی تغییر کند، کنکور کارشناسی ارشد به میزان کنکور سراسری حساسیت ندارد چراکه رشتهها متفاوت هستند. یکی از راهکارها این است که هر دانشگاه برای خودش آزمون تعریف کند و برای دانشآموز سقف تعیین شود که فقط در آزمون تعداد محدودی دانشگاه میتواند شرکت کند.
منبع: خبر آنلاین
دیدگاه ها :