آیا تا به حال دربارهی قاتل شماره یک ایران چیزی شنیدهاید؟ مردی مخوف در دهه ۶۰ که تعداد قتلهای منتسب به او بیش از ۱۰۰ نفر بوده. کسی که قربانیانش را از تبریز و رشت تا تهران، به کام مرگ میکشاند. هیولایی که خودرویش اولین همدستش بود.
آیا تا به حال دربارهی قاتل شماره یک ایران چیزی شنیدهاید؟ مردی مخوف در دهه ۶۰ که تعداد قتلهای منتسب به او بیش از ۱۰۰ نفر بوده. کسی که قربانیانش را از تبریز و رشت تا تهران، به کام مرگ میکشاند. هیولایی که خودرویش اولین همدستش بود.
به گزارش راوی امروز، اولین بار در سال ۱۳۵۹، پیدا شدن جسد چند زن در اطراف تبریز ، پلیس را با معمای پیچیدهای روبهرو کرد. همین اتفاق پس از مدت کوتاهی در شهرهای سراب، قزوین و تهران هم رخ داد و جستجو برای عاملان این قتل ها آغاز شد زیرا تا آن لحظه فرضیه وجود یک قاتل سریالی برای تمام قتل ها مطرح نبود.
تا اینکه پس از گذشت پنج سال ، تعداد قربانیان به حدی افزایش یافته بود که کارگروه ویژهای برای بررسی این قتلها تشکیل شد. شیوهی همه قتلها مشابه بود : همهی زنان به وسیلهی طناب خفه شده بودند و اجساد بیجانشان در اطراف استانها رها شده بود.
پلیس اکنون به این باور رسیده بود که واقعاً یک هیولا در حال شکار زنان و دختران در پنج استان شمالی کشور است. شیطانی بیرحم که میان قربانیانش کودکان نیز دیده میشدند. در این بین، شعبه ویژه اداره آگاهی تهران مأموریت گرفت تا با تمام قوا به دنبال این قاتل باشد.
مدتی بعد، پلیس که در حال بررسی قتلهای دیگر بود ، ناگهان جسد زنی را در اطراف پونک کشف کرد. تحقیقات از خواهر مقتول نشان داد که مقتول ساعت چهار عصر از خانهاش در خیابان آذربایجان خارج شده و به صورت اتفاقی دیده که همراه با یک شورلت رویال سبز با پلاک ارومیه راهی خیابان ها شده.
این اولین باری بود که پلیس سرنخی محکم از قاتل پیدا کرده بود؛ مردی مسافر که با استانهایی که در آن قتلها اتفاق افتاده بود همخوانی داشت. تمام تهران برای کشف خودروی شورلت سبز رنگ با پلاک ارومیه زیر و رو شد تا در نهایت، مجید همراه با ارابه مرگش در میدان بهارستان دستگیر شد.
مجید در اولین صحبتهای خود به قتل ۴۹ نفر اعتراف کرد. او همچنین اولین جنایت خود را فجیعترین قتلش دانست؛ قتلی که مربوط به یک زن ۳۶ ساله و دو فرزند ۱۱ و ۹ سالهاش در تبریز بود. اما سوال اصلی این است : انگیزه مجید محمودی برای قتل زنان چه بوده است؟
مجید میگوید: من عاشق همسرم بودم و سعی میکردم زندگی خوبی داشته باشد اما به دلیل مشکلات مالی راهی زندان شدم ؛ اما پس از آزادی متوجه شدم که همسرم به من خیانت کرده و با مرد دیگر زندگی میکند. از آن لحظه به بعد هم تنفر شدیدی از زنان پیدا کردم و سعی کردم زنان متاهل را هدف قرار دهم.
مجید با استفاده از شورلت خود ، سعی میکرد تا زنان متاهلی که به گفتهی خودش به همسرانشان وفادار نبودند را سوار ماشینش کند. سپس با خفه کردن آنها ، اجسادشان را در خارج از شهر رها میکرد. پلیس همچنین روزهای زیادی را همراه با مجید محمودی سپری کرد تا گزارش نهایی هر قتل را تهیه کند.
سرانجام در حالی که مجید به جرم قتل ۴۹ زن مجرم شناخته شده بود ، در هشتم خرداد سال ۶۵ خبر رسید که او خودکشی کرده است. با مرگ مجید ، رسیدگی به یکی از مهمترین پروندههای جنایی ایران احتمالا به صورت ناتمام پایان یافت زیرا بسیاری تعداد قربانیان را بیشتر از اعتراف مجید میدانند.
دیدگاه ها :