خانه » فرهنگی و هنری » ۵ کتاب راه‌گشا برای باور به قدرت عادت و تقویت اراده
  • جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ - 2024 27 December

فرهنگی و هنری // 18 آوریل 2022  ,  11:45  // کد خبر : 68645
۵ کتاب راه‌گشا برای باور به قدرت عادت و تقویت اراده

قدرت اراده همان انگیزه‌ی مقاومت در برابر وسوسه‌های کوتاه‌مدت برای دستیابی به اهداف بلندمدت است؛ برخی آن را نبرد بین منطق و احساسات توصیف می‌کنند.

قدرت اراده همان انگیزه‌ی مقاومت در برابر وسوسه‌های کوتاه‌مدت برای دستیابی به اهداف بلندمدت است؛ برخی آن را نبرد بین منطق و احساسات توصیف می‌کنند.

به گزارش راوی امروز، درواقع «اراده» به ما کمک می‌کند متمرکز بمانیم، با عوامل حواس‌پرتی سازگارانه برخورد کنیم و آنچه را که قصد انجام آن را داریم انجام دهیم. قدرت اراده است که همه‌ی تفاوت‌ها را در جهان ایجاد می‌کند و در پس‌زمینه‌ی اکثر داستان‌های موفقیت نقش اساسی را دارد.

آیا ما محکوم به زندگی با یک نوع از الگوهای رفتاری هستیم؟ آیا ما واقعا می‌توانیم اراده‌ی خود را افزایش دهیم و خودکنترلی بهتری داشته باشیم و تغییرات مثبت و پایدار در زندگی خود ایجاد کنیم؟ راهی وجود دارد که اراده ی خودمان را بالا ببریم و تغییرات قدرتمندی در زندگی خود ایجاد کرد؟

درواقع اراده مانند یک عضله است؛ شاید در اثر استفاده‌ی بیش‌ازحد خسته شود، اما برخی از محققان معتقدند که می‌توانیم قدرت اراده‌مان را درست مانند ماهیچه‌های بدنی‌مان، با تمرین دادن روزانه تقویت کنیم و هر چه بیشتر از آن به‌صورت هوشمندانه استفاده کرد، قوی‌تر خواهد شد.

درک علم پشت اراده و خودکنترلی منجر به زندگی بهتر و شادی بیشتر می‌شود و قرار نیست با آن مقدار اراده‌ای که با آن متولد شده‌ایم زندگی کنیم. درواقع استراتژی‌ها و روش‌هایی وجود دارد که می‌تواند به هر یک از ما کمک کند تا با بزرگ‌ترین اهداف و چالش‌های خود مقابله کنیم. ما در این مطلب ۵ کتاب فوق‌العاده برای تقویت اراده را معرفی کرده‌ایم که اگر نکاتی که در این کتاب‌ها گفته شده است را در زندگی خود بگنجانید، نتایج شگفت‌انگیزی برایتان به همراه خواهند داشت.

این کتاب‌ها استراتژی‌های عملی دارند که می‌توانند به شما در رسیدن به سطوح جدیدی از پیشرفت شخصی کمک کنند. با مطالعه‌ی این کتاب‌ها، شما تکنیک‌هایی را یاد خواهید گرفت که پیاده‌سازی و پیروی از آن‌ها در زندگی روزمره آسان است.

۱. قدرت اراده

کتاب «قدرت اراده» با عنوان اصلی «Le pouvoir de la volonté» اثر پل ژاگو اولین بار سال ۱۹۷۳ منتشر شد و توسط ایرج مهربان به فارسی برگردانده شده است. با مطالعه‌ی این کتاب در نهایت به این نتیجه می‌رسیم که یکی از تفاوت‌هایی که انسان‌های موفق با شکست‌خورده‌ها دارند، در قدرت اراده و پشتکار آن‌ها در رسیدن به هدفشان است. اراده به ما کمک می‌کند عادت‌های جدید را در خود ایجاد کرده و در مقابل حواس‌پرتی مقاومت کنیم و سبک زندگی سازنده‌ای داشته باشیم. نویسنده تلاش کرده است که در هنگام نوشتن این کتاب از بیان راهکارهای کلیشه‌ای و بی‌فایده دوری کند.

فصل‌های کتاب قدرت اراده که در ده بخش تدوین شده است، به ترتیب عبارت‌اند از: آمادگی برای پرورش، چگونه بر خود حاکم شویم، چگونه به اطمینان کامل دست یابیم، چگونه سرنوشت را در اختیار بگیریم، منابع عظیم انرژی، قدرت مستقیم اراده بر بدن، قدرت مستقیم اراده بر دیگران، تاثیر اراده بر سرنوشت، چگونه عمل کنیم، چگونه در برابر ضعف‌ها ناتوانی‌ها و اهمال‌ها واکنش نشان دهیم.

این کتاب ابتدا اطلاعات بسیار مهمی را درباره‌ی قدرت اراده به ما می‌دهد و درنهایت مجموعه‌ای از تجربه‌ها، روش‌ها و تکنیک‌های بسیار کاربردی و موثری که افراد آن‌ها را تجربه کرده‌اند و باعث ایجاد انگیزه و اراده برای رسیدن به اهداف و آرزوها است، ارائه می‌دهد. درواقع بامطالعه‌ و به‌کارگیری راهکار‌های نوین این کتاب که بر اساس یافته‌های جدید علم روانشناسی و علوم ذهنی است، می‌توانید عاد‌ت‌های بدتان را کنار گذاشته و انرژی‌تان را برای رسیدن به خواسته‌ها و هدف‌های واقعی‌تان بگذارید.

درواقع مطالعه‌ی این اثر به شما کمک می‌کند علیرغم چالش‌هایی که به‌ناچار در مسیر زندگی برای شما اتفاق می‌افتد، به سمت اهداف خود حرکت کنید و در تمام مراحل زندگی از شادی و موفقیت بیشتری برخوردار شوید.

در قسمتی از کتاب قدرت اراده می‌خوانیم:

«پیش از ملاقات، پس‌ازآنکه با دقت درباره‌ی موضوعی که قرار است بحث شود فکر و تامل کردید، میل موفقیت در ایجاد بهترین تاثیر ممکن در طرف مقابل برای دستیابی به هدف، و برای نفوذ عمیق در مخاطب خویش را در خود بپرورانید، و بکوشید پیش‌بینی کنید که حالت و طرز تلقی او، اعتراضات احتمالی او و نحوه‌ی بیانش ممکن است چگونه باشد… تصور کنید هم‌اکنون در حضور او هستید و آشکارا با مشکل پیش‌بینی‌شده روبرو شوید. با صدای بلند و مصمم سخن بگویید و مجسم کنید که دارید پاسخ‌های مخاطب خود را می‌شنوید.»

۲. قدرت و نیروی اراده

کتاب «قدرت و نیروی اراده» با عنوان اصلی «Willpower» اثر یکی از محبوب‌ترین و تاثیر گذارترین روانشناس‌های حال حاضر دنیا، «روی بامیستر» و نویسنده‌ی علمی نیویورک‌تایمز «جان تیرنی» است که اولین بار سال ۲۰۱۱ منتشر شد. نیروی اراده به ما این امکان را می‌دهد که خودمان و جامعه‌ی خود را به روش‌های کوچک و بزرگ تغییر دهیم.

قدرت اراده برخلاف تصور رایج، یک ویژگی ذاتی نیست که با آن یا بدون آن به دنیا آمده باشید. بلکه یک واکنش پیچیده‌ی ذهن و بدن است که می‌تواند با استرس، کم‌خوابی و تغذیه به خطر بیفتد و از طریق اعمال خاصی تقویت شود.

ازآنجایی‌که رفتارهای مکرر درنهایت به عادت تبدیل می‌شوند، بهبود قدرت اراده در درازمدت مستلزم یک استراتژی منحصربه‌فرد است. نویسندگان در این کتاب سعی داشته‌اند تا اسرار تقویت نیروی اراده و چگونگی تسلط بر خود را که تقریبا بر تمام جنبه‌های زندگی ما تاثیر می‌گذارند را آموزش ‌دهند.

درواقع کتاب قدرت و نیروی اراده، با ترکیب بهترین علوم اجتماعی مدرن با خرد کارشناسان واقعی، درس‌هایی در مورد چگونگی تمرکز، مقاومت در برابر وسوسه و نیروی اراده برای تغییر دادن جهت زندگی به اشتراک می‌گذارد.

این اثر به خوانندگان نشان می‌دهد که چگونه هنگام تعیین اهداف واقع‌بین باشند و هنگام شکست، امید خود را از دست ندهند. همان‌طور که چارلز داروین در کتاب تبار انسان نوشت: «بالاترین مرحله در فرهنگ اخلاقی زمانی است که تشخیص دهیم باید افکارمان را کنترل کنیم».

کتاب قدرت و نیروی اراده، هم‌چنین کتابی بسیار مفید، پر از تحقیقات مبتکرانه، توصیه‌های عاقلانه و تاملات روشنگرانه در مورد وضعیت انسان است. خواندن این اثر شاهکار را به همه‌ی کسانی که می‌خواهند ورزش کنند، رژیم بگیرند، زمان خود را مدیریت کرده، در برابر وسوسه مقاومت و کارآمدتر و هوشمندانه‌تر کار کنند، ضروری است.

در قسمتی از کتاب قدرت و نیروی اراده می‌خوانیم:

«باور شخصی من در مورد اراده سال‌های سال چیز یکسانی بوده است. درواقع، غالب دفعاتی که در باب نیروی اراده چیزی نوشته‌ام یا سخنرانی کرده‌ام، آن را همین‌گونه که ذکر شد، تعریف کرده‌ام. البته، بیش از یک‌چهارم قرن از زمانی می‌گذرد که در تصوراتم تغییراتی احساس کردم که تعاریفم را از نیروی اراده به‌عنوان موضوعی صرفا متکی بر روانشناسی با رشد شخصیتی تغییر داد و در نظرم آن را به یک جهت‌گیری روحانی بدل کرد که در آن رهایی از غم و اندوه، خلق کارهای فوق‌العاده، بروز قابلیت‌ها و ایجاد پیوند با نیروی ادراک الهی احتمالاتی حقیقی و واقعی هستند.»

۳. غریزه قدرت اراده

کتاب «غریزه قدرت اراده» با عنوان انگلیسی «The Willpower Instinct» اثر استاد روان‌شناسی استنفورد، مک گونیگال است که اولین بار سال ۲۰۱۱ منتشر شد. این کتاب که بر اساس آخرین تحقیقات و ترکیب بینش‌های پیشرفته از روانشناسی، اقتصاد، علوم اعصاب و پزشکی است، دقیقا توضیح می‌دهد که اراده چیست، چگونه کار می‌کند و چرا اهمیت دارد.

اراده پاسخ ذهن به بدن بوده، نه یک فضیلت این یک عملکرد بیولوژیکی است که می‌توانید از طریق ذهن آگاهی، ورزش، تغذیه و خواب آن را بهبود بخشید. افرادی که به‌خوبی بر احساسات و اعمال خود را کنترل می‌کنند، سالم‌تر، شادتر و روابط رضایت‌بخش‌تری دارند و هم‌چنین درآمد بیشتری کسب می‌کنند.

دکتر کلی مک گونیگال، پس از سال‌ها تماشای تلاش دانش‌آموزانش با انتخاب‌هایشان، متوجه شد که بسیاری از آنچه مردم در مورد قدرت اراده باور دارند درواقع موفقیت آن‌ها را خراب می‌کند.

بسیاری از تکنیک‌های ارائه‌شده در این کتاب بسیار ساده و کاربردی هستند. به‌عنوان‌مثال، فقط ۵ دقیقه ورزش می‌تواند اراده را تقویت کند، یا فقط کاهش سرعت تنفس برای یک دقیقه نیز می‌تواند به کنترل نفس شما کمک کند. درواقع با خواندن این اثر زیبا یاد می‌گیرید که چگونه اراده خود را تقویت کنید و چگونه با تله‌هایی که قدرت اراده شمارا تضعیف می‌کند ازجمله حواس‌پرتی، استرس، اضطراب، افسردگی، محرومیت از خواب و محاصره شدن توسط محرک‌ها (غذا و غیره) مقابله کنید.

در قسمتی از کتاب غریزه‌ قدرت اراده می‌خوانیم:

«قدرت‌های نوین خودکنترلی محصول فشارهای دیرینه برای تبدیل‌شدن به همسایه‌ها والدین، و همسرانی بهتر هستند. اما مغز بشر دقیقا چگونه به این نقطه رسید؟ به نظر می‌رسد پاسخ این پرسش رشد قشر پیش پیشانی باشد، که قطعه‌ای از دستگاه عصبی است که درست پشت پیشانی و چشم‌ها قرار دارد. در مورد بیشتر تاریخ تکامل، قشر پیش، پیشانی اساسا کنترل حرکات فیزیکی – نوعی خودکنترلی اولیه – مانند: راه رفتن، دویدن، گرفتن، هل دادن را به عهده داشته است. همان‌طور که انسان تکامل می‌یافت، قشر پیش پیشانی بزرگ‌تر شد و با سایر مناطق مغز ارتباط بهتری بافت، این قشر اکنون بخش عظیمی از مغز انسان را نسبت به مغز انواع دیگر از جانداران در برمی‌گیرد.»

۴. قدرت عادت

کتاب «قدرت عادت» با عنوان انگلیسی «The Power of Habit» اثر خبرنگار تجاری برنده‌ی جایزه‌‌ی نیویورک‌تایمز، چارلز داهیگ است که اولین بار سال ۲۰۱۲ منتشر شد. داهیگ در این کتاب استدلال می‌کند که «عادات» اساس رفتار انسان هستند. داهیگ معتقد است که افراد می‌توانند با درک واقعی این عادات، یاد بگیرند که بر آن‌ها مسلط شوند. او درواقع به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه عادات افراد، الگوهای رفتاری خودکار آن‌ها، زندگی، دستاوردها و هویت آن‌ها را شکل می‌دهد. «ده‌ها مطالعه نشان می‌دهند که اراده مهم‌ترین عادت اصلی برای موفقیت فردی است».

مردم هرروز، صدها تصمیم عادی می‌گیرند در مورد مسائل معمولی مانند آنچه بخورند، چگونه به سر کار برسند، در اوقات فراغت خود چه‌کاری انجام دهند و چگونه استرس را مدیریت کنند. درحالی‌که برخی از افراد با ایجاد عادات مثبتی مانند مدیتیشن، ورزش و تقویت نیروی اراده رشد می‌کنند و برخی دیگر به عادات مخرب‌تری مانند سیگار کشیدن، قمار و پرخوری معتاد می‌شوند.

داهیگ در مقدمه‌ی خود این اصل را با داستان لیزا آلن معرفی می‌کند، زنی که پس از طلاق و سفری سرنوشت‌ساز به مصر، تمام زندگی خود را تغییر داد. آلن به مدت بیست سال، بیش‌ازحد سیگار می‌کشید، مشروبات الکلی می‌خورد و هرگز ورزش نمی‌کرد، اما پس از یک‌لحظه الهام، با ایجاد یک اراده‌ی قوی در خود همه‌ی این عادات را تنها در چند ماه تغییر داد.

دانشمندان مغز او را اسکن کردند و متوجه شدند که او مسیرهای عصبی جدیدی برای عادات جدید، سالم و منظم خودساخته است. به‌عبارت‌دیگر، او مغزش را با تغییر عادات مجدد برنامه‌ریزی کرد. درواقع داهیگ در این کتاب به خوانندگان این نکته را یادآوری می‌کند که عادات به‌سرعت شکل نمی‌گیرند و به سرعت هم تغییر نخواهند کرد و تنها با تمرین و تقویت اراده، صبر و سخت‌کوشی می‌توان انتظار یک تغییر خودآگاهانه را داشت.

در قسمتی از کتاب قدرت عادت می‌خوانیم:

«مغز سعی می‌کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت در آورد، چون عادت‌ها به ذهن ما اجازه می‌دهند اغلب اوقات تجزیه‌وتحلیل‌ها را کاهش دهد. این غریزه صرفه‌جویی مزیت بزرگی است. یک مغز کارآمد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث می‌شود مغز کوچک‌تر باشد و درنتیجه باعث می‌شود تولد نوزاد آسان‌تر شده و درنهایت مرگ‌ومیر مادر و نوزاد کم‌تر شود. همچنین یک مغز کارآمدتر به ما این امکان را می‌دهد تا فکر کردن مداوم در مورد رفتارهای ابتدایی نظیر پیاده‌روی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و درنتیجه آن ما می‌توانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع نیزه، سیستم‌های آبیاری و نهایتا هواپیما و بازی‌های ویدئویی کنیم.»

۵. بیداری غول درون

کتاب «بیداری غول درون» با عنوان انگلیسی «Awaken the Giant Within» اثر یکی از ماندگارترین نویسندگان موفقیت، سخنرانان و مربیان جهان، آنتونی رابینز است که اولین بار سال ۱۹۹۱ منتشر شد. با خواندن این کتاب همان‌طور که بر روی جلد کتاب هم آمده است، بی‌درنگ کنترل سرنوشت ذهنی، احساسی، فیزیکی و مالی خود را در دست خواهید گرفت. مطالعه‌ی این کتاب شما را به سفری برای کشف خودتان می‌برد، چرا که موفقیت اصلی شما در درون شماست.

هنگامی‌که آنتونی رابینز در دهه‌ی بیست زندگی خود در یک آپارتمان کوچک در قلب یک شهر بزرگ آمریکایی زندگی می‌کرد، ۱۰ کیلو اضافه‌وزن داشت و هیچ پولی در بساط نداشت. او یک روز اراده کرد و تصمیم گرفت که همه‌چیز را تغییر دهد. از لحظه‌ای که این تصمیم را گرفت، قدم‌های موثر زیادی برای رسیدن به رویاهایش گذاشت. امروزه آنتونی رابینز یک مربی شناخته‌شده در جهان و همچنین مدیرعامل شرکت‌های مختلف است. او با کتاب‌ها، کاست‌ها، آموزش‌ها و سمینارهایش  زندگی میلیون‌ها نفر ازجمله بی‌خانمان‌ها، کارمندان، کارآفرینان و حتی روسای جمهور مانند بیل کلینتون را تغییر داده است.

رابینز استدلال می‌کند که سه تصمیم اصلی وجود دارد که ما هرروز و به‌طور مداوم در طول زندگی خود می‌گیریم که سرنوشت ما را تعیین می‌کند؛ استانداردهای خود را بالا ببرید، باورهای خود را تغییر داده، یا تغییر استراتژی دهید. اولین مورد از این تصمیمات حول محور چیزی است که ما تصمیم داریم روی آن تمرکز کنیم. این روی اهداف شغلی و جاه‌طلبی‌های روابط ما تاثیر می‌گذارد و می‌توانند به ما این امکان را بدهند که تلاش‌های خود را روی آنچه واقعا مهم است متمرکز کنیم.

رابینز دلیل مبارزه‌ی مردم با تغییر را عدم آگاهی از رفتارها و دلایل پشت عادات بد می‌داند. او راهبردهای اثبات شده‌ی متعددی را برای آگاه ساختن رفتارهای خود به‌جای عادت ناخودآگاه موردبحث قرار می‌دهد. حذف الگوهای فکری محدودکننده که فرد را در موقعیت فعلی خود نگه می‌دارد، به فرد این امکان را می‌دهد تا فرصت‌های به‌ظاهر بی‌پایانی برای موفقیت ایجاد کند.

رابینز از تجربه‌ی خود به‌عنوان یک سخنران عمومی استفاده می‌کند و به خواننده توصیه می‌کند که از کلمات خود برای تغییر تجربه‌ی روزانه‌ی خود استفاده کند. کلمات جدید را یاد بگیرید و با خودتان بگویید تا حالت ذهنی خود را تغییر دهید. شما می‌توانید احساسات خوب خود را با کلمات قوی و مثبت تقویت کنید.

فهمیدن خواسته‌هایی که برای تغییر زندگی خود می‌خواهیم نسبتا آسان است. علاوه بر این، ما اغلب می‌توانیم تصمیماتی که به تحقق این خواسته‌ها کمک می‌کند را شناسایی کنیم. تفاوت این رویکردها در میزان قدرت اراده و تعهد ما به تصمیم درست است.

در قسمتی از کتاب بیداری غول درون می‌خوانیم:

«برای استفاده‌ی موثر از ضمیر ناخودآگاهتان، نیاز دارید که بیاموزید هر زمان که خواستید وارد حالت آلفا شوید و در آن بمانید. وارد شدن به حالت آلفا ساده است. شما به‌صورت طبیعی چندین بار در روز وارد آن می‌شوید، البته معمولا فقط برای چند ثانیه. وارد شدن به حالت آلفا یا تتا در هر زمان دلخواه و ماندن در آن تمرین کمی می‌طلبد. تمریناتی که به شما یاد می‌دهند وارد این حالات شوید بعد از هر درس داده می‌شود. حالت تتا احتمالا موثرتر است، اما به‌جای اشاره به هر دو حالت آلفا و تتا، من خیلی ساده ازاینجا به بعد به حالت آلفا اشاره می‌کنم.»



دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار