نقدنویس روزنامه «مملکت» درخصوص اصرار مسئولان بر بازگشایی حضوری مدارس کشور نوشته است.
نقدنویس روزنامه «مملکت» درخصوص اصرار مسئولان بر بازگشایی حضوری مدارس کشور نوشته است.
به گزارش راوی امروز، علیرضا مهدیزاده در نقدِ چهارشنبه سیزدهم بهمن ۱۴۰۰ روزنامه «مملکت» نوشت:
رئیسجمهور در اوایل دیماه با تشکر از وزیر آموزشوپرورش برای اهتمام به برگزاری کلاسهای درس و آزمونهای مدارس بهصورت حضوری، خواستار همه تلاشها برای ارتقای آموزشی و علمی کشور و جبران عقبماندگیهای دوران کرونا شد؛ وزیر آموزشوپرورش نیز بهتازگی گفته که مدارس حتماً باید آموزش حضوری را از سر بگیرند چون ۹۵ درصد مدارس دنیا در این مدت باز بودند اما اینجا ۱۰۰ درصد مدارس تعطیل شد و آموزش مجازی داشتیم؛ از سوی دیگر، مدیرکل رفاه و پشتیبانی این وزارت هم از پرداخت هزینههای بستری دانش آموزان مبتلا به کرونا تا سقف ۱۰ میلیون تومان خبر داده است.
سخنگوی ستاد ملی کرونا هم گفته که قرار است بازگشایی مدارس بهصورت حداکثری و صددرصدی باشد، اما اینکه مدارس چگونه مدیریت کنند، باید برنامهریزی شود که برعهده خود آموزشوپرورش است… شرط ورود بالای دوازدهسالهها به مدارس نیز واکسیناسیون و برای همه سنین، رعایت دستورالعملهای زدن ماسک، فاصلهگذاری اجتماعی و تهویه مناسب است.
درحالیکه سرعت انتشار اومیکرون در کشور بهشدت افزایشیافته و آمار ابتلا بهسرعت در حال بالا رفتن است، کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا، از همان ابتدا اعلام کرد که مخالف بازگشایی مدارس بهصورت کامل است چون دانشآموزان به کلاسهایی میروند که نه تهویه و نه فضای درست دارند؛ از سوی دیگر، آموزش آنلاین کیفیت مناسبی ندارد و بازگشایی مدارس، خطری برای سلامت دانشآموزان و معلمان است.
در ایران با اوج گرفتن کرونا، مانند اکثر کشورهای دنیا مدارس تعطیل و بعد هم کلاسها به شکل غیرحضوری برگزار شدند، ولی مسئولان آموزشوپرورش در بین موجهای مرگبار کرونا، برنامهریزیهایی برای حضوری شدن کلاسها انجام دادند که تقریباً همگی شکست خوردند؛ امتحانات برخی از پایهها به شکل حضوری برگزار شد و حتی در اوج پاندمی هم مسئولان، از رئیسجمهور تا وزیر و… اصرار عجیبی به ادامه این روند داشته و دارند.
اگر به کشورهای مختلف نظری بیندازیم، تفاوتهای آشکاری با این سبک مدیریت میبینیم؛ بهطور مثال، بازگشاییها در انگلستان با شروط حفظ فاصله اجتماعی ۲ متری با علائم نمایش دادهشده در کلاسها و سالنهای عمومی مانند غذاخوری، ارائه ضدعفونیکننده دست رایگان و اجبار در استفاده از ماسک، چککردن دمای بدن افراد، ضدعفونی کردن مدرسه طبق پروتکلهای دقیق بهداشتی، کاهش دسترسی به مناطق مشترک مانند آشپزخانه، سالن اجتماعات، کتابخانه و آسانسور در هر زمان، نمایش پوسترهای حاوی اطلاعاتی درباره کاهش خطر ابتلا به کرونا انجام و البته امتحانات سطح A، سطح AS و GCSE لغو شده و بهجای آن، از نمرات تخمینی آموزگاران استفاده شد.
چین نیز از اوایل پاندمی کرونا دستور تعطیلی مدارس را صادر کرد، ولی مدارس را ملزم به برگزاری کلاسهای آنلاین نکرد، بلکه هرروز پخش تلویزیونی دروس را با شعار رسمی «کلاسها را متوقف کنید اما یادگیری را نه» انجام داد؛ علت عدم برگزاری اجباری کلاسهای آنلاین نیز به بحث عدالت آموزشی برمیگشت که بسیاری از والدین توانایی خرید تکنولوژیهای آموزش آنلاین را نداشتند، همچنین سیگنال در مناطقی دچار پارازیت بود و پهنای باند خانگی هم در خارج از شهرهای بزرگ، گران بود.
به اعتراف مرکز سلامت محیطکار وزارت بهداشت، موارد شکایت از مدارس به دلیل نحوه فعالیتشان زیاد بوده که اغلب بهدلیل نبود تهویه مناسب در کلاسها، نحوه چیدمان صندلیها و برگزاری کلاسهای حضوری بوده که در سامانه ۱۹۰ به ثبت رسیدهاند؛ معاون این مرکز نیز بهتازگی گفته که «تقریباً در تمام نقاط کشور با عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در مدارس مواجه هستیم که البته این امر در بسیاری موارد، بهدلیل ساختار مدرسه است و برای مثال در کلاس بی پنجره، جلسه حضوری برگزارشده و این درحالیاست که طبق اعلام به آموزشوپرورش، در چنین مواردی برای برگزاری کلاس حضوری میتوان از سایر ظرفیتهای مدرسه نظیر نمازخانه، آزمایشگاه، سالن اجتماعات و… استفاده کرد».
براساس آنچه یونیسف توصیهکرده، آخرین جاییکه باید در محدودیتها تعطیل شوند، مدارساند و اولین جایی که بعد از رفع محدودیتها باید آغاز به کار کنند، بازهم مدارساند؛ اما اگر پروتکلهای بهداشتی رعایت نشود، معلمان و دانشآموزان واکسینه نشوند و از ورود افراد علامتدار جلوگیری نشود، بهطورحتم، بازگشایی مدارس خطرساز است و مدارس تبدیل به کانون تشدید پیک کرونا در کشور خواهند بود.
حالا با توجه به ضعفهای ساختاری مدارس که در بالا ذکر شد، عدم تمایل حدود یکدهم واجدان شرایط به تزریق واکسن و عدم تمایل اکثر مردم به فرستادن فرزندانشان در میان جهنم ابتلا به کرونا، اصرارهای عجیبوغریب رئیسجمهور، وزیر و زیرمجموعهاش برای حضوری شدن مدارس، نه عقلانی است و نه منطقی جز تحمیل عقایدشان به مردم دارد؛ از سوی دیگر، معلوم نیست آموزشوپرورش با چه حقی و برمبنای کدام گزاره علمی و عقلانی در مورد ارزش جان فرزندان مردم اظهارنظر میکند و پیشنهاد لجبازانه ۱۰ میلیون تومانی معامله با جان دانشآموزان را میدهد.
دیدگاه ها :