در داستانی شگفت، اما واقعی، یک سرباز ژاپنی قریب به ۳۰ سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم همچنان تصور میکرد جنگ ادامه دارد.
در داستانی شگفت، اما واقعی، یک سرباز ژاپنی قریب به ۳۰ سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم همچنان تصور میکرد جنگ ادامه دارد.
به گزارش راوی امروز، اگرچه قریب به ۷۶ سال از پایان جنگ جهانی دوم، میگذرد؛ اما کوله بار این رویداد جهانی، همچنان پر از رخدادها، حوادث و داستانهای شگفت انگیزی است که شاید به گوشمان نخورده باشد.
در یکی از این موارد عجیب، اما واقعی یک سرباز ژاپنی قریب به سه دهه (۲۹ سال) پس از پایان جنگ جهانی، از تسلیم شدن خودداری میکرد و همچنان به مبارزه ادامه داد.
سامورایی تسلیم ناپذیر
داستان به سال ۱۹۴۴ برمی گردد؛ زمانی که ستوان دوم «هیرو اونادا» (Hiroo Onoda) که در واحد اطلاعات ارتش امپراتوری ژاپن کار میکرد، به همراه سه نفر از همرزمانش از سوی فرمانده شان مأموریت یافت به فیلیپین برود و تسلیم نشده، خودکشی نکرده و تا پایان ایستادگی کند.
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، با ورود نیروهای آمریکایی، ارتباط این ستوان ژاپنی با دنیای خارج قطع شد؛ اما قبل از قطع ارتباط، آخرین دستوری که او دریافت کرده بود، این بود: تسلیم نشو.
تصویر جوانی هیرو اونادا
این افسر اطلاعاتی جوان تصمیم گرفت تا به دستور فرمانده اش جامعه عمل بپوشاند، برای همین پس از پایان جنگ جهانی و با وجود آنکه برگههایی بوسیله هواپیما بر فراز آسمان برای افراد ریخته شد مبنی بر اینکه جنگ به اتمام رسیده است؛ اما او تصمیم گرفت تا به دستور فرمانده اش عمل کند و نزدیک به ۳۰ سال جنگی چریکی را در فیلیپین به انجام برساند.
او پس از پایان جنگ جهانی به همراه سه همراهش به جنگل پناه برد و ۲۹ سال تمام برای کشورش به مبارزه ادامه داد. غذای او در این مدت موز و نارگیل بود و گهگاهی هم پرندهای را شکار میکرد؛ اما میتوان گفت گرسنگی بخشی از زندگی دائمی او شده بود.
او دراین سالها در منطقه به دنبال امدادهای نظامی میگشت، به ساکنان محلی حمله میکرد و گهگاه با نیروهای فیلیپینی درگیر میشد. در سالهای ابتدایی کسی خبر نداشت این سربازان ژاپنی در فیلیپین به سر میبرند؛ تا آنکه یکی از این سربازان در سال ۱۹۵۰ به ژاپن بازگشت و چندسال بعد آنجا فوت کرد؛ همین مسأله سبب شد تا دولت فیلیپین و ژاپن کمپینی را برای یافتن دیگر سربازان در سال ۱۹۵۹ به راه بیاندازند.
در سال ۱۹۷۲ اونادا و یک سرباز دیگر در یک درگیری مسلحانه با نیروهای محلی سر و کله شان پیدا شد که در این درگیری همرزمش جان باخت؛ اما اونادا توانست فرار کند؛ همچنانکه در این سالها یکی دیگر از همرزمان این کهنه سرباز جان خود را از دست داد.
خدعه دشمن
پس از یافتن اونادا تمامی تلاشها از سوی دولت ژاپن برای اقناع این کهنه سرباز به پایان جنگ جهانی دوم به شکست انجامید؛ تا جایی دولت ژاپن اعضای خانواده او را به جزیره لوبانگ آورد تا بلکه او را قانع سازند تا تسلیم شود؛ اما این کار هم فایدهای نداشت.
او حتی پرچم ژاپن را که در جنگل محل حضور او گذاشته بودند و بر روی آن امضا و پیام خانواده اش بود را کار دشمن قلمداد میکرد. این در حالی است که پیامی از پدر ۸۶ ساله پیر وی بر روی آن نقش بسته بود که نوشته شده بود: امیدوارم تا زمانی که من زنده هستم به خانه برگردی.
سر انجام با آوردن فرمانده سابق وی در ارتش در سال ۱۹۷۴، او به او اعلام کرد دستوری که در زمان جنگ برای وی صادر کرده بود را لغو کرده و از او خواست تا سلاحش را بر زمین بگذارد.
تصویری از قانع شدن هیرو اونادا برای ترک مبارزه پس از آمدن فرمانده سابقش
طبق اعلام نشریه سان انگلیس، اونادا در سال ۲۰۱۰ در مصاحبهای گفت: هر سرباز ژاپنی (در زمان جنگ) آماده مرگ بود؛ اما من به عنوان یک افسر اطلاعاتی، دستور به انجام جنگ چریکی داشتم و نباید میمردم. من افسر شده بودم و فرمانی را دریافت کرده بودم. اگر نتوانم آن را اجرایی کنم، احساس ننگ میکنم.
بر اساس این گزارش، زمانی که نیروهای آمریکایی و فیلیپینی در فوریه ۱۹۴۵ به جزیره لوبانگ یورش بردند، تمامی سربازان ژاپنی تقریبا یا کشته شده و یا تسلیم شدند؛ اما از آنجا که اونادا برای جان به در بردن، آموزشهای عالی دیده بود، همرزمانش را که زنده مانده بودند، به داخل جنگلی کوهستانی کشید و اقدام به حملات پارتیزانی کرد.
با وجود آنکه ژاپن در جنگ شکست خورده بود؛ اما او و همرزمانش بر این باور بودند که برگههایی که با هواپیما از بالا ریخته میشود و در آن از پایان جنگ خبر داده میشود، دورغین است. او میگوید به این اطلاعیهها توجهی نمیکرد و فکر میکرد این برگهها توطئه دشمن است.
او گفته بود غلطهای چاپی این برگهها به اندازهای زیاد بود که فکر میکرد فقط میتوانست کار دشمن باشد.
لغو دستور بعد از سه دهه
در نهایت، در سال ۱۹۷۴ فرمانده سابق او راهی جزیره لوبانگ فیلیپین میشود تا هیرو اونادا را بازگرداند؛ به این امید که او به دستور فرماندهاش گوش میکند.
پس از این دیدار این سرباز و فرمانده، اونادا به پرچم ژاپن سلام کرد و در حالی هنوز همان لباس مندرس نظامی را بر تن داشت، شمشیر سامورایی خود به همراه اسلحه اریساکا خود که همچنان کار میکرد، و ۵۰۰ فشنگ و چند بمب دستی و خنجر پدرش که آن را نگاه داشته بود تا در صورت اسارت خودکشی کند را به فرماندهاش تحویل داد.
او بعد از بازگشت به ژاپن چند مدرسه برای آموزش چگونگی زنده ماندن در شرایط سخت تاسیس کرد. از وی به عنوان آخرین
سربازی جنگ جهانی دوم یاد میشود که تسلیم شد.
این کهنه سرباز تسلیم ناپذیر سرنجام در ژانویه ۲۰۱۴ در سن ۹۱ سالگی در توکیو درگذشت.
دیدگاه ها :