خانه » استان‌ها » ضرورت آموزش پیش‌گیرانه و درمانی به والدین در دوره نوجوانی فرزندان
  • دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ - 2024 23 December

استان‌ها // 22 دسامبر 2019  ,  08:52  // کد خبر : 47005
تحلیل راوی/ ضرورت آموزش پیش‌گیرانه و درمانی به والدین در دوره نوجوانی فرزندان

یک روان‌شناس بالینی معتقد است: بلوغ و نوجوانی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های خانواده‌ها محسوب می‌شود. پژوهش‌های بسیاری نشان داده است نوجوانی افراد تا حد زیادی می‌تواند پیش‌بینی کننده موفقیت، کفایت و بهزیستی در بزرگ‌سالی باشد. و نوجوانانی که نتوانند این دوره را با سازگاری پشت سر بگذارند در بزرگ‌سالی نیز مشکلات روان‌شناختی، ارتباطی و اجتماعی را تجربه خواهند کرد.

«آسیه ملک‌دار» که روان‌شناس بالینی و رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان پیشواست، در مقاله‌ای اختصاصی برای پایگاه اطلاع‌رسانی «راوی امروز» به تحلیل «نقش آموزش به والدین در دوره نوجوانی فرزندانشان» پرداخته و این امر را هم پیش‌گیرانه و هم درمانی دانسته است که متن کامل این مقاله را می‌خوانید:

«بلوغ و نوجوانی یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های خانواده‌ها محسوب می‌شود. پژوهش‌های بسیاری نشان داده است نوجوانی افراد تا حد زیادی می‌تواند پیش‌بینی کننده موفقیت، کفایت و بهزیستی در بزرگ‌سالی باشد. و نوجوانانی که نتوانند این دوره را با سازگاری پشت سر بگذارند در بزرگ‌سالی نیز مشکلات روان‌شناختی، ارتباطی و اجتماعی را تجربه خواهند کرد.

مراحل نوجوانی

نوجوانی را به مراحلی تقسیم می‌کنند:

1- پیش نوجوانی که از سنین حدود 10 تا 11 سالگی را شامل می‌شود که در این دوره کودکان ما به‌صورت تدریجی وارد مرحله نوجوانی می‌شوند و نشانه‌های نوجوانی را می‌توانیم به‌تدریج در آن‌ها ببینیم.

سنین پیش نوجوانی بهترین سن برای آموزش والدین محسوب می‌شود، به‌گونه‌ای که می‌توانیم با آموزش‌های فرزندپروری مسائل و مشکلات دوران نوجوانی را تا حد زیادی مدیریت کنیم.

2- نوجوانی اولیه که از سنین 11 تا 13 سالگی هست. این دوره، آغاز نوجوانی است و تقریباً بیشترین مشکلات بین والدین و نوجوانان آن‌ها در این سنین دیده می‌شود.

3- نوجوانی میانی از سنین 14 تا 16 سالگی را دربر می‌گیرد. ارتباط با هم‌سالان و دوری از خانواده از تمایلات نوجوان در این سن هست.

4- نوجوانی پایانی که از 17 سال به بالا را شامل می‌شود. آن‌چه اهمیت دارد این است که الگوهای رفتاری در این سن تا حدودی تثبیت‌شده‌اند و آموزش‌هایی که به والدین داده می‌شود، به‌تنهایی نمی‌تواند مشکلات خانواده را کنترل کند و لازم است که خود نوجوان نیز از جلسات روان‌درمانی انفرادی و یا خانواده‌درمانی استفاده کند.

5- نوجوانی گسترده که از حدود 18 سالگی به بعد را شامل می‌شود. در این سن دوره نوجوانی تمام شده است اما هم‌چنان ویژگی‌های این دوره شامل وابستگی به خانواده و.. ادامه دارد. و اگر مهارت مدیریت هیجان‌ها و خودکنترلی به نوجوان داده نشود، ما با نوجوانی مواجه خواهیم بود که توانایی تصمیم‌گیری درست را ندارند و هم‌چنان اشتباهات نوجوانی را تکرار می‌کنند.

لزوم آموزش به والدین

آموزش به والدین به معنای شیوه صحیح و کارآمد ارتباط با نوجوان هست. درواقع این آموزش هم جنبه پیش‌گیرانه دارد و هم جنبه درمانی که می‌تواند گستره وسیعی از مسائل خانواده را همچون اعتیاد، ترک تحصیل و… را در مورد نوجوان مدیریت کند.

هدف آن است که والدین در این آموزش‌ها بیاموزند با برقراری یک ارتباط عاطفی مناسب با نوجوان و هم‌چنین استفاده از روش‌های تشویقی و تنبیهی درست و متناسب با سن نوجوان، فرزندان خود را مدیریت کنند و از دعوا، کشمکش دائمی و جنگ قدرت دوری کنند.

ضروری است که والدین در گام اول، ویژگی‌های دوران نوجوانی را بشناسند و تفاوت بین دوران کودکی و نوجوانی را درک کنند.

ویژگی‌های تفاوت نوجوانی و کودکی

از ویژگی‌هایی که نوجوانی را از دوران کودکی متفاوت می‌کنند عبارت‌اند از:

1- بلوغ جسمانی به معنای یک تغییر جسمانی در بدن که کودک ما را آماده، برای پذیرفتن نقش‌های بزرگ‌سالی می‌کند.

اگرچه دختران و پسران در سنین متفاوتی به بلوغ جسمانی کامل می‌رسند اما در سنین 12- 11 سالگی نشانه‌های بلوغ در هر دو جنس را می‌توانیم ببینیم.

والدین می‌بایست درک کنند که تغییرات دوران نوجوانی خودخواسته نیست بلکه در اثر تغییرات جسمانی ایجاد می‌شود و هم‌چنین دلیل تغییرهای روان‌شناختی نیز تغییرات جسمانی، هورمونی و مغزی است.

2- رابطه با هم‌سالان از دیگر ویژگی‌هایی است که دوران کودکی را از نوجوانی متمایز می‌کند.

برای اکثریت نوجوانان، دوستان نسبت به خانواده در اولویت هستند و والدین می‌بایست آگاه باشند که آن‌چه نوجوان ما را از آسیب‌ها در ارتباط با هم‌سالان بیمه می‌کند، داشتن یک رابطه مثبت با خانواده است.

بسیاری از پژوهش‌ها نشان داده‌اند اگر دل‌بستگی بین والدین و نوجوان مثبت باشد، نوجوان ما به ارزش‌های خانوادگی خود بازمی‌گردد.

در اینجا والدین می‌بایست اعتمادبه‌نفس نوجوان خود را با برقراری یک رابطه مثبت و پرورش استعدادهای خاص در او از دوران کودکی بالا ببرند. به‌طور مثال نوجوان خود را تشویق و تأیید کنند و یا اینکه به نظرات او اهمیت داده شود و هم‌چنین از نوجوان خود انتقاد کنند؛ اما در زمان‌هایی که نیاز است.

انتقادهای تند، دائمی و در جمع، نه‌تنها روابط شما را بهبود نمی‌دهد بلکه نوجوان را پرخاش‌گر می‌کند و اعتمادبه‌نفس او را خدشه‌دار می‌کند.

3- هیجان‌طلبی و استقلال‌طلبی نیز ویژگی دیگری است. جملاتی که اغلب از نوجوانان خودمان می‌شنویم «من بزرگ شده‌ام، با من مثل بچه‌ها رفتار نکن» است.

استقلال‌طلبی از ویژگی‌های طبیعی نوجوانی است و در مواردی می‌بایست این استقلال به نوجوان داده شود؛ یعنی به‌جز در مواردی که حساسیت در هر خانواده محسوب می‌شود، بهتر است در بقیه مسائل نوجوان دخالت نکرد. چراکه به دلیل ویژگی استقلال‌طلبی، اگر در مورد همه مسائل مربوط به نوجوان دخالت کنیم، می‌بایست همیشه در جنگ بی‌ثمر با نوجوان خود باشیم.

در اینجا می‌بایست قوانین قابل‌مذاکره و غیرقابل‌مذاکره را برای والدین مشخص کرد.

قوانین قابل‌مذاکره قوانینی هستند که با مشورت با خود نوجوان می‌توانیم در مورد آن تصمیم‌گیری کنیم؛ همانند تصمیم‌گیری در مورد زمان خوابیدن.

قوانین غیرقابل‌مذاکره نیز قوانینی هستند که می‌بایست تنها والدین در مورد آن تصمیم‌گیری کنند چراکه به ارزش‌های خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی خاص هر خانواده مرتبط است و در مورد رفتارهای پرخطر در نوجوانی وضع می‌شود.

4- میل به متفاوت بودن یعنی نوجوان سعی می‌کند از دیگران متفاوت باشد و اگر این تفاوت از منظر مثبت دیده نشود، نوجوان به دنبال تفاوت منفی با دیگران و رفتارهای پرخطر می‌رود.

5- در جستجوی هویت بودن پنجمین ویژگی متمایز دوران کودکی و نوجوانی است.

هویت یعنی رسیدن به شخصیت و هدف‌هایی نسبتاً ثابت در زندگی. والدین می‌بایست این شناخت را پیدا کنند که نوجوانشان در جستجوی رسیدن به هویت شغلی، عاطفی و اجتماعی خود هستند و ممکن است در این مسیر سردرگم و پریشان شوند.

والدین اولاً تغییرات و بی‌ثباتی در نوجوان را درک کنند و در مرحله بعد با مدیریت نوجوان و محیط‌هایی که در آن‌ها رفت‌وآمد می‌کند و شکل‌دهی روابط و تفریحات نوجوان، الگوهای نامناسب را از دسترس او خارج کنند.

والدین می‌بایست نشانه‌ها و بیماری‌های روان‌پزشکی که در نوجوانی شایع است را بشناسند تا در صورت دیدن این نشانه‌ها از کمک متخصصان استفاده کنند.

از طرفی اگر نوجوان به اختلال و مسئله خاصی مبتلا باشد، تنها با تغییر در رفتار والدین نمی‌توانیم مشکل را مدیریت کنیم بلکه خود نوجوان نیز به درمان‌های خاصی نیاز دارد؛ و اگر والدین نشانه‌های اولیه اختلالات را بشناسند، با کمک از متخصصان می‌توانند از پیامدهای منفی آن پیش‌گیری کنند.

انواع مهم اختلال‌های خُلقی

اختلال‌های خُلقی، اختلالات فراگیری هستند که می‌توانند فرد را درمانده و ناتوان کنند و از عملکرد کارآمد بازدارند.

دو نوع مهم اختلالات خلقی که لازم است در نوجوانان مراقب آن باشیم شامل افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی است.

نوجوان مبتلا به افسردگی اساسی، حداقل یک دوره 2 هفته‌ای افسردگی، احساس پوچی، بی‌ارزشی و احساس گناه و فقدان علایق و لذت‌ها را در فعالیت‌های خود تجربه می‌کند.

علاوه بر رفتارهای قابل‌مشاهده مثل خستگی یا انرژی پایین، پرخاش‌گری و دشواری در تمرکز، گریه‌های بی‌دلیل، حساسیت نسبت به هرگونه انتقاد، افکار خودکشی و مرگ نیز در افسردگی اساسی دیده می‌شود.

آن‌چه که اهمیت دارد آن است که بدانیم در افسردگی اساسی می‌بایست تغییر چشم‌گیری در رفتارهای عادی نوجوان نسبت به گذشته وجود داشته باشد و این تغییرها ممکن است ناگهانی و یا به‌مرور ایجاد شوند.

بنابراین نشانه‌های شایع افسردگی در نوجوانی را می‌توانیم این‌گونه خلاصه کنیم:

پرخاش‌گری و خشونت، پرخوابی و گاهی کم‌خوابی، بیشتر اوقات پرخوری، تعارض شدید با والدین، بی‌علاقگی نسبت به انتقاد و نشانه‌های طرد شدن، شکایت‌های جسمی مانند دل‌درد و سردرد، بی‌انگیزگی و بی‌هدفی، سطح پایین انرژی و…

نشانه‌های تحصیلی افسردگی در نوجوانی نیز عبارت‌اند از: بی‌قراری، عدم تمرکز و فراموشی، مشکل با معلمان و کارکنان مدرسه، عملکرد ضعیف درسی، مدرسه‌گریزی یا با تأخیر به مدرسه رفتن.

 افسردگی یک مشکل شایع روان‌شناختی است که در صورت شناسایی می‌تواند به‌طور موفقیت‌آمیزی درمان شود و برای درمان آن‌هم روان‌درمانی و دارودرمانی در کنار یکدیگر به‌کاربرده می‌شود.

در مقاله‌های بعدی، اختلالات دیگری هم‌چون اختلال دوقطبی، اختلال سلوک و بیش‌فعالی گفته خواهند شد».



دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار