شخصی به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض کرد: چرا من مرگ را دوست ندارم؟
حضرت فرمودند: آیا از مال دنیا بهرهمند هستی؟
شخص عرض کرد: بلی.
فرمودند: آیا آن را پیش از خود فرستادهای (در راه خدا انفاق کردهای)
عرض کرد: نه!
فرمودند: به همین دلیل مرگ را دوست نمیداری (زیرا دوست نداری تو را از مال و ثروت جدا سازند) (۱۶۸)
اما شخص دیگری از امام حسن (علیه السلام) پرسید: چرا ما از مرگ بدمان میآید؟
فرمودند: زیرا شما دنیای تان را آباد و آخرت تان را ویران ساخته اید؛ از این رو دل تان نمیخواهد از جای آباد به ویرانه منتقل شوید (۱۶۹)
از امام محمد جواد (علیه السلام) پرسیدند: چرا مسلمانها مرگ را اکراه دارند؟
حضرت فرمودند: زیرا مرگ را نمیشناسند. اگر آنها از دوستان خدا بودند، مرگ را دوست میداشتند و میدانستند که سرای آخرت برای آنها بهتر از دنیا است، سپس فرمودند: آنها مانند کودکی هستند که مریض است؛ ولی دارویی که به سود او است نمیخورد و از دارو بدش میآید؛ ولی شخص عاقل و دانا آن را با کمال میل میخورد؛ زیرا از نفع و سود آن اطلاع دارد.
سوگند به کسی که محمد را به رسالت برگزید! هرکس خود را برای مردن آماده سازد برای او سود مردن از نفع آن دوا بهتر و بیشتر است اگر آنها مرگ را شناخته بودند و این که آنها را به سوی نعمت ابدی و سعادت همیشگی میکشاند، آن را دوست میداشتند و در انتظارش مینشستند (۱۷۰)
همچنین در مورد حقیقت مرگ از حضرت سوال شد حضرت فرمودند: مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغ تان میآید، تنها کمی طولانیتر است و قیامت از آن خواب بیدار میشوید. همان گونه که در خواب انواع خوشحالی و ناراحتیها را ملاحظه میکنید، مرگ نیز همان گونه است، پس خود را برای مرگ آماده کنید.
منابع.
۱۶۸) خصال، ج. ۱، ص. ۱۰،.
۱۶۹) بحار، ج. ۶، ص. ۱۲۹،.
۱۷۰) معانی الاخبار، ص. ۲۹۰،.
۱۷۱) همان، ص. ۲۸۹.
دیدگاه ها :