آیتالله سیداحمد خوانساری نسبت به قاطبه علما و مراجع همعصر خود نظرات سیاسی و فقهی متفاوتی داشت.در شرایطی که اکثریت علمای قم و نجف بر حرمت شطرنج تاکید داشتند، ایشان در کتاب ۶ جلدی جامعالمدارک نوشت: «بازی با آلات قمار حتی اگر عنوان قمار بودن هم بر آنها صدق کند، بدون برد و باخت، جایز است.»
آیتالله سیداحمد خوانساری نسبت به قاطبه علما و مراجع همعصر خود نظرات سیاسی و فقهی متفاوتی داشت.در شرایطی که اکثریت علمای قم و نجف بر حرمت شطرنج تاکید داشتند، ایشان در کتاب ۶ جلدی جامعالمدارک نوشت: «بازی با آلات قمار حتی اگر عنوان قمار بودن هم بر آنها صدق کند، بدون برد و باخت، جایز است.»
به گزارش راوی امروز، آیتالله سیداحمد خوانساری از مراجع تقلید بسیار بااحتیاط و پارسا بود؛ با این حال به نسبت قاطبه علما و مراجع همعصر خود نظرات سیاسی و فقهی متفاوتی داشت. متفاوتترین نظریه دینی آیتالله درباره بازی شطرنج بود. در شرایطی که اکثریت علمای قم و نجف بر حرمت شطرنج تاکید داشتند، ایشان در کتاب ۶ جلدی جامعالمدارک نوشت: «بازی با آلات قمار حتی اگر عنوان قمار بودن هم بر آنها صدق کند، بدون برد و باخت، جایز است».
دوم شهریور صد و سی و دومین سالروز تولد آیتالله سید احمد خوانساری در سال ۱۲۷۰ بود.
آیتالله سید احمد خوانساری در بین علما و بزرگان حوزههای علمیه به شخصیتی عالم، پرهیزگار و پارسا مشهور بودند و مقلدان و دوستداران ایشان در ایران، پاکستان و عراق خود را پایبند نظرات سیاسی و فقهی ایشان میدانستند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نسبت به ایشان معتقد بودند: «آیتالله خوانساری مرجع متقین بود. ایشان صاحب نَفس قدسیه بودند.»
آیتالله احمد مجتهدی تهرانی از شاگردان ایشان نیز گفت: «در عمرم مرجعی بیهوی، مثل آیتالله خوانساری ندیدهام. این مرجع عظیم میگفت: «من از این دنیا میروم در حالی که دست خالی هستم.» ایشان میفرمود: «فقط به یک عملم امید دارم که باعث نجاتم شود آن هم به اشکهایی است که در مجالس عزای اهل بیت (ع) عصمت و طهارت میریختم.»
همین ویژگیهای روحی و شخصیتی آیتالله باعث شد دیدگاهها، نظرات و فتواهای ایشان در موارد و مسائل مختلف با نظریات قاطبه مراجع و بزرگان حوزههای علمیه قم و نجف تفاوت اساسی داشته باشد.
نظرات و دیدگاههای آیتالله خوانساری در مجموعه شش جلدی «جامعالمدارک فی شرح النافع» و احکام و فتواهای شرعی ایشان در کتاب توضیحالمسائل ثبت شد. کتاب جامعالمدارک یک دوره فقه استدلالی است که شرحی بر کتاب «النافع فی مختصرالشرایع» نوشته ابوالقاسم نجمالدین جعفر بن حسن هذلی ملقب به محقق حلی است. کتاب جامعالمدارک بر مسایل فقهی از طریق کتاب، سنت و مدرک اجتهادی، استدلال دارد.
با این حال با مطالعه دو کتاب «جامعالمدارک» و «توضیحالمسائلِ» آیتالله پی به تفاوت برخی دیدگاهها و فتواهای ایشان برده میشود. برخی نظریات ایشان از چنان عمقی برخوردار است که سید احمد را در جامعه فقهی آن روزگار به آیتاللهی دگراندیش شهره کرد. نظرات ایشان در مسائل مختلف به روشنی گویای تفاوت دیدگاه ایشان با سایر مراجع همعصرشان بود. مراجعه به این کتاب دقت نظر و مقام احتیاط مولف کتاب را به خوبی روشن می کند.
دگراندیشیهای آیتالله
اهم متفاوتترین دیدگاههای آیتالله خوانساری در چهار حوزه ولایت فقیه، نجاست اهل کتاب، انحصار قضاوت در دست مردان و بازی شطرنج دستهبندی میشود.
ایشان در باب ولایت فقیه معتقد بودند: «هیچ مرحله از ولایت، برای فقیه نیست حتی حق تصرف در خمس را ندارد. در حدود، قصاص، قضاوت و دیگر امور اجتماعی نیز همینطور است.»
منشاء این نظریهِ آیتالله خوانساری که خود نماد مکتب نجف بود، دقت عقلی ایشان در فقاهت، بیش از توجه به عرف بود. ایشان ادله اجتهادی را نظاموار و بر محور مقاصد شریعت نمینگریستند و حوزه تاثیرگذاری ولی فقیه در دیدگاه ایشان محدود به افتاء، قضاء و حسبیه مضیقه بود و در باب اداره جامعه و حکومت، نظری نداشتند و سکوت کردهاند. با این حال مشروعیت دولت از باب ضرورت و اضطرار و وجوب حفظ نظام اجتماعی که دلیل مشترک دولت عرفی و اسلامی است به خوبی در اندیشه ایشان قابل استنبا ط است.
خانهنشین شده بود اما دستور این بود که ۲۵ سال خانهنشین بشود و بالاخره پس از این مدت، پدر مخالفین را درآورد یعنی مردم دیدند حق با حضرت علی است آن وقت در مقابل بیدینها قیام کردند، حال ما چند سال صبر کردهایم؟
در زمان پدرش هر کاری کرد، هیچ کس حرفی نزد. گفتهاند ببینیم آخرالامر چه میشود. تا آن طور مُرد. حالا پسرش دارد لطمه به دین میزند. باید هر طوری است حساب او را تصفیه کنیم. از امروز به بعد، سکوت فایده ندارد. امروز دیگر روز سکوت نیست. امروز روزی است که باید در مقابل لامذهبها قیام کرد. اگر دلتان میخواهد مملکت اسلامی ما و دین و آیین ما از بین برود به من بگویید.»
روایت ساواک
رژیم پهلوی بعد از سخنرانیهای افشاگرانه و اعتراضی امام خمینی درباره آثار مخرب تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی و طرح انقلاب سفید شاه و ملت به ایشان حساس شد و ماموران ساواک را مامور مراقبت از ایشان کردند. از جمله مواردی که از چشم ساواک قم مخفی نماند، نامه امام خمینی به آیتالله خوانساری بود.
نصیحت، مذاکرات لازمه را نمودهاند و منتظرند هر چه زودتر اولیاء امور به نظریات خیرخواهانه آقایان توجه کنند. البته مردم را از جریان ماوقع مطلع میکنند و اطمینان داشته باشند که مقامات روحانی به وظیفه شرعی خود عمل خواهند کرد.»
علاوه بر این، آیتالله خوانساری در پاسخ به استفتاء برخی از مردم برای شرکت در این رفراندوم، نوشتند: «کلیه تصویبنامههایی که بر خلاف شرع مقدس باشد، حرام و شرکت در آنها شرکت در امر حرام و در حکم مبارزه با امام زمان ارواحنا له الفداء میباشد و محرمات الهیه به تصویبنامه و آراء عمومیه حلال نمیشود. حَلالُ محمّدٍ حَلالٌ اِلی یَوم القیامَه وَ حَرامُه حَرامٌ اِلی یَوم القیامه.»
موضعگیری آیتالله خوانساری علیه لوایح ششگانه مورد استقبال گسترده انقلابیون قرار گرفت. چرا که برخورد ایشان شدیدتر از سایر مراجع بود و این بهخاطر فتوای شدیداللحن ایشان مبنی بر این بود که «شرکت در رفراندوم بهمثابه محاربه با امام زمان(عج) است.»
آیتالله سید روحالله موسوی خمینی بعد از رحلت آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی در دهم فروردین ۱۳۴۰ از آیتالله سید احمد خوانساری خواستند به حوزه علمیه قم برگردند تا به عنوان مرجعی بزرگ، زمینهساز اتحاد بیش از پیشِ حوزههای علمیه شود و مرجعیت نیرومند و پایدار شیعه را استحکام ببخشند و از تعدد رسالههای فقهی که موجب پراکنده نمایاندن قدرت شیعه میشد، جلوگیری کند که البته زهد و پارسایی آیتالله سید احمد خوانساری و حضور پر رنگ ایشان در مسجد سید عزیزالله بازار تهران مانع از قبول این پیشنهاد شد.
با این حال آیتالله خوانساری بعد از درگذشت آیتالله بروجردی و در ۷۰ سالگی مرجع تقلید بخش بزرگی از مردم ایران، پاکستان و عراق شدند.
این اتفاق موجب بزرگتر و بیشتر شدن مسوولیت ایشان در قبال مسلمانان، پروان و مقلدانشان شد. علاوه بر آن رسیدگی و دریافت وجوهات شرعی از مقلدان و تعیین شهریه ثابت برای طلاب حوزههای علوم دینیِ تحت نظرشان نیز بر اهمیت این مسئله افزود.
خَیر مسجدساز
از مهمترین اقدامات آیتالله خوانساری در جهت ترویج و توسعه فرهنگ دینی، مسجدسازی بود. ایشان در مراسم کلنگزنی بنای مسجدی در تهرانپارس در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۴۳، گفتند: «برای ساختمان این مسجد مشکلات زیادی فراهم کردند؛ اصولا ژاندارمی این ناحیه مخالفت میکرد.
علت آن است که اینجا مرکز قدرت زرتشتیها است و در این محله آتشکده دارند. در ممالک اسلامی برای ساختمان سینما و آتشکده دولت هر نوع کمک میکند ولی از ساختمان مسجد جلوگیری میشود. آیا میشود گفت این دولت اسلامی است؟ جبهههای مخالف را تقویت میکند، از دینداری دم میزنند ولی مسلمانان را میکوبد.»
ایشان در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۴۳ در همان منطقه در مراسم احداث مسجد دیگری حضور یافت. بیش از دو ماه بعد در تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۴۳ در محله اقدسیه شهر ری در خیابان فرح کلنگ احداث مسجد حضرت ابراهیم(ع) را به زمین زدند.
در سال ۱۳۴۴ در خیابان امیرآباد احداث مسجد حضرت امیر (ع)، در سال ۱۳۴۵ در میدان اختیاریه بنای مسجد امام صادق(ع) در سال ۱۳۵۱ احداث مسجد حمزه سیدالشهداء(ع) در خیابان شادمهر با حضور ایشان آغاز شد همچنین براساس گزارش شهربانی فارس در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۵۳ از طرف شیخ بهاءالدین محلاتی و با کمک آیات عظام خوانساری و گلپایگانی یک باب منزل واقع در زیرطاق ذو ریاستین جنب منازل بهائیان خریداری و به حسینیه اختصاص داده شد.»
رحلت
آیتالله سید احمد خوانساری در روز شنبه ۳۰ دی ۱۳۶۳ در نود و سومین سال زندگیش، دار فانی را وداع گفت. پیکر ایشان از تهران به قم تشیع شد و در کنار مزار استاد خود، علامه سید محمدحسین طباطبایی به خاک سپرده شد.
صحیفه امام، جلد اول، صص ۲۳۸ و ۲۳۹، ۲۴۳ تا ۲۴۸
جامعالمدارک فی شرح مختصر النافع، ج سوم، ص ۲۷
یادداشتهای عَلَم، جلد اول، انتشارات مازیار ۱۳۸۷، ص ۴۹
ع. باقی، تحریر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی ایران، قم: نشر تفکر، ۱۳۷۳، ص ۳۳۵
زندگینامه سیاسی امام خمینی، محمدحسن رجبی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی
دیدگاه ها :