در این مطلب، به برخی از عوامل تخریب گر عزت نفس در افراد اشاره شده است.
در این مطلب، به برخی از عوامل تخریب گر عزت نفس در افراد اشاره شده است.
به گزارش راوی امروز، خود را با دیگران مقایسه میکنید؟ به دنبال تایید گرفتن از دیگران و یا از همه طلبکار هستید؟ از دیگران زیاد انتظار دارید؟ دیگران را قضاوت میکنید؟ به طور مداوم، در رابطه عاطفی ضربه میخورید؟ در شغل بی ثبات هستید؟ خیلی از دیگران انتقاد میکنید؟ فکر میکنید درمورد همه چیز خیلی میدانید؟ منفی نگر هستید؟ اگر یکی از این ویژگیها را دارید به شما پیشنهاد میکنیم حتما این مطلب را مطالعه کنید.
مهرداد ارجمندی سخنران و مدرس آموزشهای سخنرانی در رابطه با عزت نفس اظهار کرد: عزت نفس غرور نیست، گستاخی، سر سپردگی، خوب صحبت کردن و اعتماد به نفس هم نیست.
وی با اشاره به ویژگیهای افرادی که عزت نفس پایینی دارند بیان کرد: زیاد حرف زدن، مسخره کردن، بُت کردن دیگران، بی ثباتی در انتخاب شغل، مقایسه کردن خود، راضی کردن همه، شکست در روابط عاطفی، منفی نگری، بدگویی درمورد دیگران، ثابت کردن خود به دیگران، طلبکار بودن از دنیا، غر زدن و عذرخواهی زیاد یا گستاخی کردن, از جمله ویژگیهای افرادی است که از عزت نفس پایینی برخوردار هستند.
این مدرس آموزشهای سخنرانی با مطرح کردن سوالی مبنی بر این که عزت نفس افراد از چه زمانی تخریب شد؟ تصریح کرد: موارد متعددی وجود دارند که باعث تخریب عزت نفس در افراد میشوند که یکی از آنها فرهنگ خشن است. زمانی که اغلب ما فرزندان خود را غلام و کنیز خطاب کردیم و در تربیت آنها دست به تنبیه بدنی زدیم باعث تخریب عزت نفس آنها شدیم.
ارجمندی گفت: هدف گذاری اشتباه, از دیگر عوامل تخریب عزت نفس است که در ترک سیگار هم قصه همین است؛ به طوری که وقتی فرد ناگهان سیگار را ترک میکند ناخودآگاه, من وجودی اش, آن را پس میزند.
وی ادامه داد: خودویرانگری یا کامل گرایی از دیگر موارد آسیب زننده به عزت نفس فرد است. یعنی افراد به میزان کامل گرایی شان به عزت نفس خود آسیب میزنند و وقتی ترس از تنهایی داشته باشند هم باعث میشوند که عزت نفسشان دچار مشکل شود. زیرا وقتی حال فرد با خودش خوب نیست هیچ کس دیگری هم نمیتواند حال او را خوب کند.
این مدرس آموزشهای سخنرانی افزود: اِهمال کاری از دیگر عوامل تخریب کننده عزت نفس است؛ به طوری که ناخودآگاه فرد به این امر عادت میکند که حتما همیشه باید یک زور بالای سر او باشد تا بتواند این کار را انجام دهد.
ارجمندی اظهار کرد: رفتارهای خارج از چارچوب اخلاق از دیگر موارد تخریب کننده عزت نفس است. یادمان باشد انسانی که به خود احترام نمیگذارد و برای خود ارزش قائل نیست، نمیتواند برای دیگران نیز ارزش قائل باشد.
وی بیان کرد: خودپذیری نامشروط یا غیر شرطی، آگاهانه زیستن، مسئولیت پذیری، جراتمندی، هدفمندی و یکپارچگی شخصیت, شش ستون عزت نفس هستند که افراد باید به آن توجه کنند.
این مدرس آموزشهای سخنرانی با اشاره به راهکارهای افزایش سریع عزت نفس تصریح کرد: افراد باید خود واقعی را بپذیرند، انتظار کمتری از دیگران داشته باشند، هدف خود را بنویسند و برای این منظور اقدام کنند، با جسارت نه بگویند، تا از آنها خواسته نشده صحبت نکنند، سکوت کنند، داشته هایشان را به خود یادآوری کنند و با دیگران ارتباط بسیار صمیمانهای داشته باشند.
ارجمندی گفت: عزت نفس یک سازه مستحکم است که افراد را از شکست ها، افسردگیها و چالشها نجات میدهد؛ به طوری که اگر آنها از عزت نفس بالایی برخوردار نباشند در مشکلات و چالشهای زندگی به راحتی دچار تعارض و بهم ریختگی میشوند و یا از هدف خود دست میکِشند. به عبارت دیگر، عزت نفس، شبیه یک ضربه گیر عمل میکند که اگر افراد به آن مسلح نباشند به احتمال زیاد ضربههای زندگی مثل ضربههای روحی، مالی و سایر ضربهها آنها را از پای در میآورند.
وی ادامه داد: عزت نفس، اعتماد به نفس نیست و فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد لزوما از عزت نفس بالایی برخوردار نیست و همان طور که افراد سرماخورده علائمی را از خود نشان میدهند افرادی با عزت نفس پایین هم یک سری ویژگیهایی را با خود به همراه دارند.
این مدرس آموزشهای سخنرانی افزود: در دهه هفتاد میلادی، یک نهضت در آمریکا شروع شد به نام نهضت عزت نفس که ناتانیل برندن از پیشگامان آن بود و اعتقاد داشت که عزت نفس همه چیز است و بدنبال آن، تحقیقی انجام شد که نشان داد افراد با عزت نفس بالا دارای شغل خوب، جایگاه اجتماعی مناسب و از زندگی رضایت بخشی برخوردار هستند و این افراد به بهداشت فردی خود اهمیت زیادی میدهند، ورزش میکنند، دارو نمیخورند و جالب این که درآمد آنها حداقل سه برابر مردم عادی بود و بعد از آن، یک گروه دیگر از روانشناسان در مخالفت با گروه قبل اعلام کردند عزت نفس همه چیز نیست. امّا هردوی این دو گروه در یک چیز مشترک بودند آن هم این که عزت نفس یک سپر بلا یا ضربه گیر است و وقتی انسان دچار چالش، سختی و مشکلات کوچک و بزرگ میشود عزت نفس، آسیب را به حداقل میرساند.
ارجمندی بیان کرد: همه ما افرادی را دیده ایم که با خراب شدن اتومبیل، جدا شدن از یک رابطه عاطفی و یا هر چالش کوچک و بزرگ دیگری به شدت دچار مشکل میشوند و روزها یا شاید هفتهها در آشوب هستند.
وی اظهار کرد: وقتی با افراد در خصوص اهمیت به خود و دوست داشتن خویشتن صحبت میکنیم مخاطبان، آن را با غرور اشتباه میگیرند. این در حالی است که غرور و خودپسندی یعنی این که من ارزشمندم و دیگران این طور نیستند، امّا عزت نفس یعنی من و شما هر دو انسان هستیم و همین کافی است تا هر دو با تمام نقاط قوت و ضعفمان قابل احترام باشیم.
این مدرس آموزشهای سخنرانی تصریح کرد: یک فرد مغرور پر از حسادت و خودبرتربینی است، امّا یک شخصی با عزت نفس بالا چیزی به نام برتر نمیشناسد چراکه او اساسا خودش را با دیگری مقایسه نمیکند کهتر یاترین داشته باشد. به طور کلی، اگرچه حال دل افراد مغرور خوب نیست، امّا فرد با عزت نفس یک آرامش ناب را تجربه میکنند.
ارجمندی گفت: گاهی پیش میآید که افرادی, تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس را نمیدانند و با بیان جملات غیرمودبانه و با پررویی تمام، در مقابل فرد دیگر یا در یک جمع، از خود به عنوان فردی با عزت نفس یاد میکند که این موضوع کاملا اشتباه است چراکه فرد با عزت نفس، اصولا خیلی حرف نمیزند مگر این که از او بخواهند و در صحبتهای یک فرد با عزت نفس چیزی جز احترام به خود و دیگری وجود ندارد در حالی که فرد گستاخ بیشتر به دنبال دیده شدن از طریق بی احترامی به دیگری است. بنابراین, افراد هیچ گاه نباید روی بی ارزشی خود با گستاخی و تحقیر کردن دیگران در پوش بگذارند و بدنبال آن، باید خود را بپذیرند و اصلاح کنند.
وی ادامه داد: افرادی که عزت نفس بالایی دارند یک استقلال فکری هم دارند. این در حالی است که یک سر سپرده، هرچه دیگران میگویند را اطلاعت میکند. بنابراین، مبانی عزت نفس میگوید فرد باید تا جایی احترام بگذارد که به عزت نفس او ضربهای وارد نشود و خط قرمز هر انسانی باید عزت نفس او باشد و صرفا انسان بی اصول یا بی ستون میتواند هر آن چه دیگران میگویند را اطاعت کند و کسی که ستونهای عزت نفس را در خود تقویت میکند مطیع صد در صدی نیست. زیرا آن وقت دیگر خودش نیست بلکه کسی است که دیگران میخواهند.
این مدرس آموزشهای سخنرانی افزود:عزت نفس، لزوما خوب صحبت کردن در جمع نیست. عموم مردم, وقتی فردی را هنگام صحبت کردن در جمع میبینند او را با عزت نفس خطاب می کنند که این موضوع نشان می دهد انسان میتواند در یک حوزه خاص اعتماد به نفس داشته باشد و یا سیاستمداری که به زیبایی در جمع صحبت میکند، امّا در پشت پرده هیچ اصول ارزشی ندارد یک فرد بااعتماد به نفس، اما با عزت نفس پایین است. بنابراین، افراد باید به کلمات آگاه باشند وگرنه توانایی در یک حوزه لزوما عزت نفس نیست چرا که خطایی در ادراک انسان وجود دارد به نام خطای هالهای و این خطا به این شکل عمل میکند که عموم مردم یک ویژگی را به عنوان معیار درنظر میگیرند و کل وجود فرد را قضاوت میکنند. به طور مثال؛ اگرچه خوب صحبت کردن در جمع یک ویژگی از کل شخصیت یک فرد است، امّا کل شخصیت او با عزت نفس قضاوت میشود.
دیدگاه ها :