قصه گویی بر روی کودکان بیمار اثر ضد درد دارد.
قصه گویی بر روی کودکان بیمار اثر ضد درد دارد.
به گزارش راوی امروز، ثروتمندتر از من هرگز نمی توانی باشی، مادری داشتم که برایم کتاب می خواند.
شعر معروف استریکلند گیلیان «مادر کتابخوان» با این سطرها به پایان می رسد.
ما در دوره ای از سرگرمی های بی پایان برای بچه ها هستیم، از فانتزی های غنی پیکسار گرفته تا ساعت های بی پایان یوتیوب و هر تغییری از بازی های ویدیویی که وجود دارد .
با این حال ، وقتی کودک به داستانی از LeapFrog (بازی خر پشتک) خود گوش می دهد یا آن را در تلوزیون می یابد ، چیزی از دست می رود.
من خواندن کتاب برای بچه ها را یک هنر از دست رفته می دانم ، زیرا بیایید با آن روبرو شویم که تلوزیون راحت تر است ، والدین مشغول هستند و کارهای دیگری نیز در حال انجام است.
بر اساس تحقیقات جدید ، خواندن برای کودکان حتی بیشتر از آنچه قبلاً تصور می کردیم قوی تر است.
وقتی بچههای ما نسخه سینمایی گربه چکمه پوش می بیند، یا حتی داستان ویدیویی را با صدای بلند تماشا میکنند، چیزی از دست میرود.
هیچ چیز مانند نشستن، خواندن یک داستان، و سپس استفاده از آن داستان برای کمک به انسانهای کوچک، چالشهای بزرگ و احساسات بزرگی که هر روز با آنها سر و کار دارند را درک میکند.
این چیزی است که من سالها به طور شهودی آن را احساس کردم و به همین دلیل است که من از کتابهای تصویری به عنوان پایه ای در فرزندپروری یاد می کنم . اکنون ، تحقیقات جدید نشان داده است که خواندن کتاب برای کودکان چقدر می تواند قدرتمند باشد.
اثر ضد درد خواندن برای کودکان
محققان در برزیل بررسی کردند که آیا قصه گویی تأثیر ضد درد بر روی کودکان در بخش مراقبت های ویژه دارد یا خیر؟
آنها دریافتند که داستان سرایی سطح کورتیزول بزاقی را کاهش می دهد، تأثیر شدیدی برتعداد اکسی توسین درد گزارش شده توسط خود بیمار دارد.
علاوه بر این ، کودکانی که در معرض مداخله قصه گویی قرار گرفتند ، در مورد تجربه بیمارستان ، مثبت تر صحبت کردند.
ما همیشه می دانستیم که داستان ها مفید هستند و می توانند حواس پرتی را برای کودکانی که تحت روش های ناراحت کننده قرار می گیرند ، ایجاد کنند.
هر والدینی که در مورد قطاری که برای اولین بار طعم اسفناج را به کودک می چشاند ، داستانی ساخته است ، می داند که داستان ها می توانند موثر واقع شوند.
اما خرد متعارف داستان ها را صرفاً انحراف از ناراحتی و درد می داند، نه مداخله ای در خودشان.
این تحقیق تأثیر داستان ها بر ۸۱ کودک در بخش مراقبت های ویژه را مستند کرد.
نیمی از بچه ها یک معمای مبتنی بر معما/بازی دریافت کردند ، که در آن احتمالاً حواسشان پرت بود ، اما در معرض یک داستان قرار نگرفتند.
برای نیمی دیگر یک مداخله داستان سرایی ارائه شد – ۳۰ دقیقه داستان توسط یک داوطلب آموزش دیده خوانده شد.
کورتیزول و اکسی توسین هورمون هایی هستند که می توانیم برای اندازه گیری سطح استرس از آنها استفاده کنیم.
کورتیزول بزاق بالا و اکسی توسین بزاق کم نشان دهنده استرس است.
کورتیزول و اکسی توسین بالا نشان دهنده آرامش است.
این مطالعه برای اولین بار در نوع خود بود که سطح کورتیزول و اکسی توسین را به عنوان راهی برای مستندسازی دقیق تأثیر قصه گویی بر سطح استرس اندازه گیری کرد.
هم قبل و هم بعد از مداخله داستان سرایی، کورتیزول و اکسی توسین بزاقی اندازه گیری شد.
در حالی که هر دو گروه درجاتی از تسکین را گزارش کردند (هر دو گروه نمره استرس و درد کمتری را گزارش کردند)، گروه داستان سرایی سطوح بسیار کمتری از درد و استرس را نسبت به معما گزارش کردند.
علاوه بر این، از کودکان خواسته شد تا درد و استرس خود را قبل از مداخله ارزیابی کرده و مداخله را ارسال کنند.
در حالی که هر دو گروه درجاتی از تسکین را گزارش کردند (هر دو گروه نمره استرس و درد کمتری را گزارش کردند)، گروه داستان سرایی سطوح بسیار کمتری از درد و استرس را نسبت به معما گزارش کردند.
نتایج تحقیق: قصه گویی در مقابل بازی
به طرز شگفت انگیزی ، مداخله در داستان سرایی دو برابر معما موثر به نظر می رسید.
سطح اکسی توسین پس از مداخله داستان سرایی ۹ برابر افزایش یافت، در مقابل افزایش پنج برابری پس از معما وجود داشت.
این امر عواملی مانند توجه را کنترل می کند – شاید فقط توجه یک بزرگسال به کودک بیمار اثر ضد درد دارد؟ اما نه به اندازه اثر قوی داستان سرایی کمی انجام میدهد.
سطح کورتیزول برای کودکانی که داستان می شنوند حدود ۶۰ درصد کاهش می یابد ، در حالی که برای کودکانی که روی معماها کار می کردند ۳۵ درصد کاهش می یابد .
اما یکی از آنها اثر بسیار قوی تری دارد. به یاد داشته باشید، این یک معیار عینی است – سطح واقعی کورتیزول در بزاق کودکان کاهش یافته است.
از نظر معیارهای ذهنی، از کودکان خواسته شد تا سطح درد خود را از ۱ تا ۶ ارزیابی کنند که ۶ بیشترین درد ممکن و ۱ به سختی درد دارد.
کودکانی که در مداخله قصه گویی حضور داشتند، به طور متوسط درد خود را قبل از مداخله ۸۵/۳ و بعد از مداخله ۱۵/۱ ارزیابی کردند. این کاهش ۲.۷ امتیازی است! بچه هایی که در معما بودند.
در حالی که هر دو گروه شاهد کاهش نمره درد ذهنی خود بودند، مجدداً مداخله داستان سرایی به طور قابل توجهی در کاهش نمره درد ذهنی مؤثرتر بود.
در حالی که این معیار بیشتر مستعد سوگیری است، زیرا کودکان ممکن است در ارزیابی درد خود چندان دقیق نباشند، هنوز یک یافته دلگرم کننده است.
از این گذشته، در نهایت، تنها کسی که درد دارد میتواند دقیقاً بداند که چه احساسی دارد.
در نهایت، در یک کار معناسازی، یک بازی تداعی کلمات، از کودکان خواسته شد تا با کلماتی مانند “بیمارستان” یا “پزشک” ارتباط آزاد داشته باشند.
یکی از مثالهای بارز در گزارش تحقیق این بود که پس از مداخله، وقتی از کودکی خواسته شد که با کلمه «بیمارستان» ارتباط آزاد داشته باشد، در مداخله داستانگویی گفت: «مکانی که مردم برای بهتر شدن میروند”.
یک کودک در گروه معما/بازی گفت:”جایی که مردم وقتی مریض می شوند به آنجا می روند.” معنای کلی یکسان، پدیدارشناسی بسیار متفاوت وجود دارد.
چرا من عاشق داستان هستم
در اینستاگرام ، من میزبان باشگاه داستان دکتر K هستم ، جایی که به والدین آموزش می دهم که چگونه کتاب های کودکان را انتخاب کنند .
چگونه آنها را برای حداکثر استفاده بخوانند و چگونه در مورد کتاب هایی که با فرزندان خود می خوانند بحث کنند.
من دریافتم که قصه گویی یکی از قوی ترین ابزارهایی است که من به عنوان روانشناس کودک در انبار مهمات خود دارم.
هنگامی که کودک در حال گوش دادن به داستانی در مورد شخصیتی است که در حال تجربه چیزی است ، به فضایی منتقل می شود که می تواند با تأمل بیشتری به آن گوش دهد.
بین خواننده و کودک احساس هماهنگی خاصی وجود دارد. احساس آرامش مشترک وجود دارد.
هنگامی که ما در آن فضای روایت قرار می گیریم، به راحتی می توان گفتگویی را در مورد چالش هایی که کودک ممکن است با آن روبرو شود باز کرد.
وقتی در مورد میمونی صحبت می کنیم که احساس بدخلقی می کند، بادکنکی که احساس بدی دارد، یا دختر کوچکی که احساس می کند کنار گذاشته شده است، کمتر از صحبت کردن در مورد آن موقعیت های واقعی در زندگی واقعی ما تهدید کننده است.
به طور کلی، استرس تمایل به جلوگیری از یادگیری، به ویژه یادگیری اجتماعی و عاطفی دارد.
اگر کودکی احساس قوی داشته باشد، سخت است که او را وادار کنیم تا با فاصله و آرامش در مورد آن فکر کند.
ما همانطور که از مطالعه مشاهده کردیم ، قصه گویی استرس را کاهش می دهد.
وقتی استرس را کاهش می دهیم ، می توانیم عینی تر به زندگی خود فکر کنیم.
گفتوگو با کودک در مورد اینکه چطور نمیتوان روحیه بد خواهر و برادرش را از بین برد، احتمالاً دوباره کودک را تحت فشار قرار میدهد.
خواندن در مورد حیوانی که این کار را انجام داده است آرامش بخش خواهد بود.
هنگامی که کودک آرام است و احساس هماهنگی می کند ، باز کردن این مکالمه بسیار راحت تر است.
من فکر می کنم ما همیشه می دانستیم که داستانها قدرتمند هستند.
من فکر می کنم ما همیشه می دانستیم که آنها آرام می کنند و خواندن برای بچه ها مفید است.
اکنون ما داده هایی داریم که دقیقاً توضیح می دهد چگونه و چرا اینقدر مفید است.
دفعه بعد که انسان کوچک شما با چالش های بزرگی روبرو می شود ، یک کتاب تصویری بردارید و آن تأثیر را خودتان ببینید.
دیدگاه ها :