خانه » گوناگون » گفتگو با بهداد سلیمی، قوی‌ترین مرد جهان
  • پنج شنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - 2024 26 December

گوناگون // 29 ژوئن 2017  ,  21:39  // کد خبر : 5313
گفتگو با بهداد سلیمی، قوی‌ترین مرد جهان

كمتر از یك دهه پیش بود كه وزنه برداری ایران، چهره شاخصی به این رشته در دنیا معرفی كرد؛ جوانی از خطه سبز مازندران كه توانست ركورد یك ضرب 213كیلوگرمی حسین رضازاده را در مسابقات جهانی فرانسه در 2011شكسته و یك كیلوگرم افزایش دهد. نام این جوان كه همه او را می‌شناسید، بهداد سلیمی است؛ بزرگ شده قائمشهر.فارغ از دنیای ورزش و قهرمانی، بهداد سلیمی، صمیمی و صادق است و دیدارش دلنشین.

به گزارش راوی امروز، كمتر از یك دهه پیش بود كه وزنه برداری ایران، چهره شاخصی به این رشته در دنیا معرفی كرد؛ جوانی از خطه سبز مازندران كه توانست ركورد یك ضرب 213كیلوگرمی حسین رضازاده را در مسابقات جهانی فرانسه در 2011شكسته و یك كیلوگرم افزایش دهد. اودر مسابقات جهانی آنتالیای تركیه قهرمان دسته فوق‌سنگین وزنه‌برداری جهان شد و البته برای رسیدن به این عنوان در سطح بزرگسالان پیش‌تر كسب مقام سومی جهان در سال2008در كلمبیا و قهرمانی جهان در سال2009در بخارست رومانی را در رده جوانان تجربه كرده‌بود.
او با پیمودن مدارج ترقی توانست در رقابتی نزدیك با دارندگان عناوین قهرمانی جهان و المپیك، عنوان قوی‌ترین مرد جهان را دوباره در آنتالیا به ایران بازگرداند و در المپیك تابستانی 2012لندن با بالای سر بردن وزنه 455كیلوگرمی مدال طلای المپیك را از آن خود كرد. نام این جوان كه همه او را می‌شناسید،  بهداد سلیمی  است؛ بزرگ شده قائمشهر.فارغ از دنیای ورزش و قهرمانی، بهداد سلیمی، صمیمی و صادق است و دیدارش دلنشین.
عشق بابا

 اگر نویسنده بودید، سرگذشت خودتان را چگونه می‌نوشتید؟

فردی كه سختی كشیده و برای رسیدن به اهدافش از دوران كودكی تا وقتی كه به اردوی تیم ملی رفته، تلاش كرده و همیشه سعی داشته در هر كاری بهترین باشد.

با توجه به تمرینات سخت وزنه برداری و آسیب‌های فعلی زانوی‌تان چه انگیزه‌ای سبب می‌شود كه هر روزه به تمرین بپردازید؟

عكس العملی كه مردم نسبت به ما ورزشكاران دارند ؛ چه بعد از مسابقات و چه كلا در طول زندگی روزمره همیشه به ما انگیزه دوچندان داده‌است.به همین‌خاطر با تمام مشقات راه خودمان را ادامه می‌دهیم و خستگی را فراموش می‌كنیم.ورزش وزنه برداری از نظر مالی خیلی شرایط ایده آلی ندارد كه بگوییم، انگیزه وزنه‌برداران برای ادامه این رشته به شرایط مالی خوب آن بر‌می‌گردد. بنابراین فقط برخوردهای خوبی كه مردم با ما دارند، عشق و علاقه و جایی كه در قلب‌شان بازكرده‌ایم و در نهایت رسیدن به قهرمانی المپیك و جهان، موجب تلاش مضاعف ورزشكاران این رشته می‌شود.

 روزتان را چطور می‌گذرانید؟

زمانی كه در اردو به سر می‌برم روزی 9-8 ساعت تمرین می‌كنم و در باقی روزها بیشتر به استراحت و تمركز روی تمریناتی كه باید انجام بدهم می‌پردازم و بقیه وقتم را در كنار خانواده می‌گذرانم.

فكر می‌كنید چه كسانی در موفقیت شما تأثیرگذار بوده‌اند؟

بیشتر كسانی كه با من همراه بودند ؛ خانواده‌ام، مربیانم و كسانی كه در كنارم بودند. این افراد كمك كردند تا بتوانم به این سطح از رشد فكری برسم. همواره گفته‌ام، كسانی كه در اطرافم بودند خیلی در این راه حمایتم كردند و مرا به جلو هُل دادند. جدا از همه اینها همیشه فعل «می‌خواهم» را برای خودم صرف كرده‌ام!

 خب! با این وصف حتما از دیگران تأثیر هم گرفته‌اید….

نه! همیشه سعی كردم از نظر شخصیتی خیلی از دیگران الگوبرداری نكنم و خودم را از نظر شخصی، مالی و ورزشی به جایگاهی كه دوست دارم، برسانم. هیچ‌وقت دوست نداشتم جای كسی باشم؛ چون به‌نظرم این امر از حسادت می‌آید و حسادت هم خیلی نمی‌تواند باعث پیشرفت شود.

برای آرزوهای‌تان سقفی هم قائل می‌شوید؟

به‌نظرم آدم برای آرزوها و هدف‌هایش نباید سقفی تعیین كند، اگر سقفی تعیین كند به همان محدود می‌شود. اگر آرزوهای‌مان حد و سقفی نداشته باشد، به جاهایی خواهیم رسید كه هیچ‌وقت تصورش را نمی‌كردیم.

چه چیزی در زندگی روزمره هیجان زده‌تان می‌كند؟

قطعا دیدن دخترم. بعد از چند ساعت تمرین در روز و خستگی زیاد وقتی به خانه می‌روم و از دیدن لبخندی كه دخترم به من می‌زند و علاقه‌ای كه در چشمانش پیداست، واقعا هیجان زده می‌شوم و خستگی از تنم در‌می‌رود.

از دخترتان برای ما تعریف كنید.

دخترم عشق باباشه، فقط همین.

آیا تا به حال در مسابقه‌ای دچار چالش و كشمكش با خودتان شده‌اید؟

بله! درهمین مسابقات المپیك ریو، با توجه به مصدومیتی كه داشتم و نیز حضور رقبای كاملا آماده، نسبت به سایر مسابقاتی كه در آنها حضور داشتم، چالش و كشمكش درونی‌ام بیشتر بود.

از علاقه‌تان به موسیقی و از دوستی‌تان با گروه سون بگویید.

علاقه‌ام به موسیقی پاپ نسبت به سایر موسیقی‌ها بیشتر است. خب ! با برخی از فعالان و هنرمندان حوزه موسیقی كمابیش ارتباط دارم از گروه سون با آقای قنادی رابطه خوبی دارم. البته با محمد علیزاده رابطه‌ام صمیمی‌تر است.

اهل مطالعه هم هستید آقای سلیمی؛ آخرین كتابی كه خواندید چه بود؟

بیشتر در حوزه تاریخ مطالعه می‌كنم. كتابی درباره تاریخ ایران، آخرین كتابی است كه خوانده‌ام.زیباترین كتابی هم كه تا به حال مطالعه كردم نهج البلاغه بوده‌است. نهج‌البلاغه حس بسیار خوبی به من می‌دهد.

حتما مثل خیلی از ورزشكاران در فضای مجازی هم حضور دارید.نظرتان درمورد این فضا چیست؟

فضای مجازی هم فرصت است و هم تهدید. باید از فرصت‌هایش بیشتر استفاده كرد، اما اگر خیلی آلوده آن بشویم، به تهدیدی برای ما تبدیل می‌شود. اینكه از طریق فضای مجازی بتوانیم ارتباط های خود را با هواداران‌مان حفظ كنیم و بتوانیم الگو‌سازی‌‌های درست كنیم و راه و روش درست زندگی یك ورزشكار را به ورزشكاران جوان و نوپا نشان دهیم، خودش یك فرصت است. مسلما اگر وقت زیادی برای فضاهای مجازی بگذاریم و به‌ویژه به كامنت‌های منفی اهمیت بدهیم، جالب نیست و می‌تواند تهدید تلقی شود.

آیا خوراك‌های خبری و تصویری‌تان را ازاین فضا می‌گیرید؟ كلا این فضا چقدر برای‌تان قابل اعتماد است؟

بله! خوراك‌های خبری‌ام را از این فضا می‌گیرم، اما هیچ‌گاه به آنها استناد نمی‌كنم، فقط بابت اطلاع‌رسانی است. بنابراین برایم خیلی قابل اعتماد نیستند.

 آیا تا به حال شده سوار مترو و اتوبوس شوید تا با سختی‌ها و مشكلاتی كه مردم با آنها روبه‌رو هستند، بیشتر آشنا شوید؟

قبلا چندبار سوار مترو و اتوبوس شده‌ام، اما بعد از قهرمانی هایم نه. این هم پیشنهاد خوبی است.

 به‌نظر شما چطور یك ورزشكار جاودانه می‌شود ومردم تا نسل‌ها به‌وجودش و مدال‌هایی كه آورده افتخار می‌كنند؟

مدال‌های یك ورزشكار تنها بخشی از زندگی او‌ست، اما مرام، منش و مردم داری اوست كه باعث می‌شود جاودانه شود و همچنین حضور همیشگی‌اش در بین مردم. كسی كه قهرمان می‌شود و مدال می‌آورد بعد از گذشت 10، 20سال و با آمدن ورزشكاران جدید، خودبه‌خود فراموش می‌شود، اما چیزی كه همیشه در ذهن دیگران می‌ماند مرام و منش پهلوانی است.

عشق بابا

گویا در زمینه محیط‌زیست هم فعال هستید. با توجه به شكار بی‌رویه حیواناتی كه نسل‌شان روبه انقراض است، فكر می‌كنید حضور ورزشكاران و چهره‌های مطرح چه تأثیری می‌تواند درجلو‌گیری از انقراض این گونه‌های نادر داشته‌باشد؟

گذشته از اینكه سفیر محیط‌زیست هستم و در این رابطه حكمی هم از خانم ابتكار دریافت كرده‌ام، سفیر انجمن حمایت از كودكان كار هم هستم.با این حال می‌خواهم به این نكته اشاره كنم كه صرف سفیر بودن اهمیتی ندارد. باید اینگونه افراد را در دل كار آورد و از آنها به نفع كودكان و محیط‌زیست استفاده كرد. این موضوعی است كه باید مسئولان امر برای آن برنامه‌ریزی دقیق و جامعی انجام دهند. در اكثر نقاط جهان وقتی چهره‌های شناخته شده سفیر انجمن خاصی می‌شوند، از آنها در پیشبرد اهداف سازمان مورد نظر استفاده می‌كنند و مسئولیت‌هایی را برعهده‌شان می‌گذارند.

تصمیم دارید تا چه زمانی به حضورتان در میدان‌های ورزشی جهان و مسابقات ادامه دهید؟

تا موقعی كه بدنم اجازه این كار را بدهد و تا زمانی كه احساس كنم می‌توانم روی سكو بروم و افتخار آفرین باشم.

 آیا تا به حال احساس نا امیدی كرده اید؟

روزی كه آسیب دیدم همه‌‌چیز را تمام‌شده به‌حساب آوردم و واقعا از اینكه بخواهم دوباره به مسابقات المپیك بروم ناامید بودم، ولی خدا را شكر چون كادر خیلی قوی در كنارم بود، باعث شد این ناامیدی از ذهنم بیرون برود. همین تبدیل به فرصت شد و در نهایت موفق شدم در بازی‌های المپیك ریو حضور پیدا كنم.

جذابیت كدام ورزشكار در رشته وزنه برداری از همه برای شما بیشتر است؟

ایلیای قزاق، وزنه زدنش متفاوت است. در همه مسابقات پرقدرت بوده و در هر مسابقه‌ای حضور داشته مدال طلا كسب كرده است.

چه ورزش‌های دیگری غیراز وزنه برداری انجام می‌دهید؟

خیلی ورزش خاصی انجام نمی‌دهم، البته گاهی شنا می‌كنم، اما بسكتبال را خیلی دوست دارم و مسابقات NBA را دنبال می‌كنم. بازی لبران ریمون جیمز حرف ندارد. فوتبال اروپا و بازهای تیم بارسلونا نیز برایم جذابیت زیادی دارد.

 چطور بعد از مسابقات به آرامش می‌رسید. آیا فعالیت ویژه‌ای انجام می‌دهید تا به روال عادی زندگی بازگردید؟

متأسفانه در وزنه برداری روال عادی زندگی معنا ندارد. همیشه درگیر ورزش هستیم و می‌توان گفت به‌گونه‌ای معتاد به ورزش هستیم. بلافاصله پس از استراحت یك هفته‌ای بعد از مسابقات ناخودآگاه دوباره تمرینات را شروع می‌كنم. به این تمرینات عادت كرده‌ام. وزنه برداری برایم عادت شده و به من آرامش دوباره می‌دهد.

 از قراردادتان با پرسپولیس و ذوب‌آهن اصفهان بگویید. آیا اسپانسر شخصی دارید؟

با پرسپولیس چهارسال پیش در زمان آقای رویانیان قراردادی مبنی بر تیم وزنه برداری در لیگ بستم كه به سرانجام نرسید.امسال هم دومین سالی است كه در تیم ذوب‌آهن هستم و وزنه برداری می‌كنم. البته فعلا اسپانسر شخصی ندارم، اما قبلا شركت كاله به‌مدت یك‌سال اسپانسرم بود، آن هم در زمانی كه آسیب دیده بودم. انصافا در آن روزهای سخت خیلی كمك و حمایتم كردند.

 یك از خاطراتی كه از شما در ذهن‌ها مانده مربوط به بازی‌های المپیك 2016ریو است كه به‌خاطر ناداوری در آن اشك از چشمان‌تان جاری شد.آن زمان چه احساسی داشتید؟

هنوز هم وقتی یاد آن رقابت‌ها می‌افتم ناراحت می‌شوم. این مسابقه برایم با همه مسابقات فرق داشت. واقعا اگر بگویم سه برابر سایر مسابقات زحمت كشیدم و تمرین كردم اغراق نكردم. با آسیب دیدگی شدیدی كه داشتم به‌رغم اینكه دكتر‌های معالجم گفته بودند به این مسابقات نمی‌رسم، ولی خیلی تلاش كردم تا بتوانم در آن حضور داشته باشم.با این همه انتظار نداشتم به این شكل ناداوری شود. هنوز هم كه هنوز است وقتی فیلم بازی‌های المپیك ریو را می‌بینم یا اتفاقات را در ذهنم مرور می‌كنم، قلبم فشرده می‌شود.

شما طرفدار پرسپولیس هستید، اما بارها از شما شنیده‌ایم كه می‌گویید طرفدار تیم نساجی مازندران كه البته پیراهن اولش قرمز است، هستید.چرا؟

طرفدار تیم همشهری خودم؛یعنی نساجی مازندران هستم. بعد از قراردادی كه با پرسپولیس بستم خیلی‌ها فكركردند كه پرسپولیسی هستم، اما واقعا قرمز و آبی برایم فرقی ندارد.

 آیا برای تماشای بازی‌های مهرداد كفشگری بازیكن فعلی پدیده مشهد و بازیكن سابق پرسپولیس كه پسر عمه تان است، به استادیوم می‌روید؟

زمانی كه مهرداد پرسپولیس بود، چندباری به استادیوم رفتم و بازی هایش را از نزدیك دیدم؛ مثل بازی دربی و چند بازی دیگر را…. اما از وقتی كه او به پدیده مشهد رفت، دیگر نتوانستم به تماشای بازی هایش بروم.

رابطه‌تان با هنر هفتم چگونه است؟

اهل فیلم دیدن هستم، اما صبر می‌كنم وقتی كه CD‌های فیلم‌ها آمد، بروم و فیلم مورد علاقه‌ام را بخرم.بنابراین بیشتر اهل سینمای خانگی هستم (خنده). در میان بازیگران مطرح با آقای مصطفی زمانی دوستی نزدیكتری دارم.

عشق بابا

با توجه به اینكه فعالیت حرفه‌ای شما در حوزه تربیت بدنی است چرا برای ادامه تحصیل به سمت رشته حقوق رفتید ؟

تمام دوران كودكی ، نوجوانی و جوانی‌ام در میدان‌های ورزشی سپری شده‌است.بنابراین به‌گونه‌ای ورزش با زندگی‌ام عجین شده‌است. در حوزه تربیت بدنی خیلی فرصت برای پیشرفت خود نمی‌بینم.در‌واقع؛ تمام درس‌هایی كه در مقطع كارشناسی تربیت بدنی گذرانده‌ام، غیراز درس‌های مدیریتی، همه را از نزدیك حس و تجربه كرده‌ام. همین امر موجب شد تا رشته حقوق را در مقطع ارشد برای ادامه تحصیل انتخاب كنم.

مهم‌ترین خواسته‌ای كه همیشه از خداوند دارید، چیست؟

از خدا می‌خواهم كه همیشه كمكم كند تا شرمنده مردم نباشم و پیش چشم دیگران بی‌آبرو نشوم ؛ یعنی طوری نباشد كه بخواهند بهداد سلیمی را به زور از ورزش یا از وزنه برداری بیرون كنند.آرزویم این است كه همیشه عزت و محبوبیت داشته باشم و خاطره خوبی از خودم در اذهان باقی بگذارم.

 صمیمی‌ترین و مورد اعتمادترین دوست‌تان چه‌كسی است؟

همسرم.

 آیا با همسرتان مشورت می‌كنید؟ و درصورت مخالفت اش با تصمیم‌تان چگونه قانع‌اش می‌كنید؟

بله! درتمام زمینه‌ها با همسرم مشورت می‌كنم. اگر كاری را درست بدانم، سعی می‌كنم نظر خود را غالب كنم، اما اگر همسرم بخواهد متقاعدم‌نماید كه نظر و عقیده‌اش درست است، نظر او را می‌پذیرم.

آیا در كار خانه به همسرتان كمك می‌كنید؟

كمابیش. سعی می‌كنم كارهای شخصی‌ام را خودم انجام دهم.

 خاطره انگیزترین وپرانرژی‌ترین جمله‌ای كه از همسرتان شنیدید، چه بوده؟

این كه همیشه به من گفته، بهداد! تو در كارت از همه بهتری.

 بهترین اتفاق زندگی‌تان چه بود و كدام بخش از زندگی خود را بیشتر دوست دارید؟

بهترین اتفاق زندگی‌ام تولد دخترم بود.همین لحظاتی را كه هم‌اكنون در آن به سر می‌برم به‌خاطر وجود دخترم خیلی دوست دارم.

برای آینده فرزندتان چه برنامه‌هایی دارید؟

برای دخترم برنامه‌های متفاوتی دارم. قصد دارم از سنی كه زمان یادگیری كودكان است، آیتم‌های مختلف تحصیلی، علمی، هنری و ورزشی را برایش فراهم كنم و در رشته‌های مختلف آموزش‌های لازم را به او ارائه كنم. می‌خواهم به دخترم كمك كنم تا بتواند در آینده راهی را كه دوست دارد انتخاب كند. اعتقادی به اینكه به زور بچه را باید درس‌خوان یا ورزشكار كرد، ندارم. فرد باید خودش به رشته‌ای علاقه‌مند باشد. در این صورت در مسیر تلاش خود موفق خواهد شد. در كاری كه تحمیلی باشد و در آن خبری از علاقه نباشد، قطعا پیشرفتی هم حاصل نخواهد شد.

 در بعضی از كشورها مثل ژاپن سرگذشت قهرمانان ورزشی‌ را مرتب تبدیل به كتاب، فیلم و سریال می‌كنند. چرا این اتفاق در كشور ما كمتر افتاده و از آن زیاد استقبال نمی‌شود.آیا فكر نمی‌كنید تغییر روش بعضی از ورزشكاران بعد از اینكه به نقطه اوج رسیدند موجب بی‌علاقگی سینماگران به این موضوع باشد؟

واقعا نمی‌دانم چرا! شاید خیلی علاقه‌ای از سمت كارگردان‌ها نبوده یا ورزشكاران بازخورد خوبی نداشتند. بخشی هم شاید مربوط به جامعه ورزشكاران باشد كه بعد از رسیدن به نقطه اوج بعضا در زمینه‌های گوناگون دچار افت و افول می‌شوند. در بیشتر كشورها ابتدا كتابی در مورد زندگی قهرمان ورزشی نوشته می‌شود و سپس از روی آن، فیلم سینمایی ساخته می‌شود. خودم به شخصه خیلی دوست دارم چنین اتفاقی بیفتد و سرگذشت خود را به‌صورت كتاب درآورم.با چند ناشر در این زمینه صحبت كرده‌ام.

منبع: همشهری


دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار