معماهای خنده دار راهی عالی برای سرگرم شدن و به چالش کشیدن ذهن شما هستند. این معماها با بازی با کلمات، منطق و تفکر جانبی، خنده را به لب شما می‌آورند.

به گزارش راوی امروز، در دنیای پر هیاهو و گاه طاقت فرسای امروز، لحظات شاد و مفرح مانند گنج، ارزشمند و دلچسب هستند. یکی از راه‌های رسیدن به این لحظات، حل معماهای خنده دار است.

این معماها با چاشنی شوخ طبعی و خلاقیت، ذهن شما را به چالش می‌کشند و لبخندی بر لبانتان می‌نشانند. در این مقاله، گشتی در دنیای معماهای خنده دار خواهیم داشت و با برخی از آنها آشنا می‌شویم.

۱٫ برای کاهش وزن در یک سطل چه چیزی می توانید قرار دهید؟

پاسخ:

یک سوراخ.

۲٫ چه چیزی همیشه جلوی شماست ولی دیده نمی شود؟

پاسخ:

آینده

۳٫ مردی در باران بدون چتر یا کلاه بیرون ایستاده بود و حتی یک تار موی سرش خیس نشد. چرا؟

پاسخ:

او کچل بود.

۴٫ یک خانه یک طبقه وجود دارد که همه چیز در آن زرد است. دیوارهای زرد، درهای زرد، مبلمان زرد. راه پله ها چه رنگی هستند؟

پاسخ: 

راه پله ای وجود ندارد، این یک خانه یک طبقه است.

۵٫ وقتی جوان هستم بلند هستم و وقتی پیر می شوم کوتاه هستم. من چه هستم؟

پاسخ: 

یک شمع

۶٫ به چه سوالی هرگز نمی توانید پاسخ مثبت بدهید؟

پاسخ:

خوابی؟

۷٫ من شاخه دارم ولی میوه، تنه یا برگ ندارم. من چه هستم؟

پاسخ: 

یک بانک

۸٫ چه چیزی پر از سوراخ است اما همچنان آب را نگه می دارد؟

پاسخ:

یک اسفنج

۹٫ چه چیزی در سراسر جهان می‌رود اما در گوشه‌ای باقی می‌ماند؟

پاسخ:

تمبر.

۱۰٫ من مثل یک پر سبک هستم، با این حال قوی ترین فرد نمی تواند من را برای پنج دقیقه نگه دارد. من چی هستم؟

پاسخ:

نفس شما

۱۱٫ اگر مرا رها کنی، مطمئناً ترک برمی دارم، اما به من لبخند بزن و من هم لبخند خواهم زد. من چه هستم؟

پاسخ: 

آینه

۱۲٫ اگر یک کلاه زرد را در دریای سرخ بیندازید، چه می شود؟

پاسخ:

خیس می شود.

۱۳٫ من همیشه روی میز شام هستم، اما شما نمی توانید مرا بخورید. من چه هستم؟

پاسخ:

بشقاب و ظروف

۱۴٫ من شهر دارم ولی خانه ندارم. جنگل دارم ولی درخت ندارم. آب دارم ولی ماهی ندارم. من چه هستم؟

پاسخ: 

نقشه

نسخه چاپی خبر