فرزانه عظیمی وکیل پایه یک دادگستری و خبرنگار نابینا در حوزه حقوقی و امور معلولان در نقدی اختصاصی به موضوع مهمی راجع به منفی نمایی معلولیت در رسانهها و اصطلاحات به کار گرفته شده، پرداخته است.
فرزانه عظیمی وکیل پایه یک دادگستری و خبرنگار نابینا در حوزه حقوقی و امور معلولان در نقدی اختصاصی به موضوع مهمی راجع به منفی نمایی معلولیت در رسانهها و اصطلاحات به کار گرفته شده، پرداخته است.
به گزارش راوی امروز، عظیمی در نقد خود نوشته است:
«ارائه تصویر خلاف واقع از افراد دارای معلولیت در رسانه، موضوعیست که همواره یکی از دغدغههای این قشر بوده که شوربختانه تاکنون توجه چندانی هم به آن نشده است.
رسانههای جمعی عادت کردهاند که معلولیت را به عنوان عقوبت گناهان نشان دهند؛ مانند سریال «ستایش» یا مجموعه «کلید اسرار» که مدتها از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش میشد و بدون استثناء در پایان هر قسمت، فرد گناهکاری وجود داشت که روی ویلچر مینشست!
برخی سریالها یا فرد دارای معلولیت را فردی فاقد توانایی، یا بالعکس دارای تواناییهای خارقالعاده نمایش میدهند، مانند نابینایی که از طریق بو، حس ششم، لامسه و حواسی به غیر از بینایی، آن هم بدون خطا، مسائل پیرامون را تشخیص میدهد و گاهی حتی پیشبینی هم میکند!
یا در سریالهای طنز که با استفاده از یکی از انواع معلولیتها و به کار بردن واژگان سخیف، نظیر «مگه کوری»؟ «مگه کری»؟ «چلاق» و… میخواهند به خلق موقعیتهای طنزآمیز بپردازند.
البته شوخی با معلولیت به خودیِ خود، اصلاً موضوع بدی نیست، اما نحوه انجام این کار مهم است که اگر بخواهیم به یکی از نمونههای خوب در این زمینه اشاره کنیم، میتوانیم از سریال «شبهای بَرَرِه» نام ببریم.
گرچه سخن در این خصوص بسیار است، اما میخواهم به جنبه دیگری از استفاده نادرست از معلولیت بپردازم.
این روزها، با بالا گرفتن انتقادات سیاسی و اقتصادی و تحلیلهای گوناگون در این زمینهها در جامعه، استفاده از واژگان مرتبط با معلولیت در تحلیلها، به منظور بیان ویژگی منفی فرد یا موضوع مورد نقد نیز بسیار اتفاق میافتد.
به طور مثال، اگر نقدی از عملکرد مسئولان صورت میگیرد، موضوع مورد نقد را با یکی از انواع معلولیتها تطبیق داده و از همان اصطلاح در تحلیل خود استفاده میکنند؛ مانند نسبت دادن «کور و کر» به مسئولانی که مشکلات مردم را مدنظر ندارند، یا استفاده از واژه «لال» برای مسئولی که در مقابل اعتراضات، سکوت کرده و پاسخی نمیدهد، یا واژه «کند ذهن» برای بیان عدم درک مسئولان از شرایط و…
همانطور که مشخص است، تمام این واژگان برای بیان یک خصیصه منفی به کار رفته و به نوعی، القاگر ناتوانی است؛ در صورتی که معلولیت نه تنها یک ویژگی منفی محسوب نشده، بلکه به عنوان یک مدل اجتماعی و تنوع در ویژگیهای ظاهری تلقی میشود.
این روزها استفاده از این اصطلاحات نادرست نه تنها در میان مردم، بلکه در میان اصحاب رسانه، اخبار، تحلیلها و نقدها و… مطرح و حتی بین خود مسئولان نیز بهوفور یافت میشود.
نکته جالب توجه آنکه هنگام تذکر در این خصوص به افراد، اغلب با پاسخهایی نظیر این موارد، واکنش نشان میدهند:
مردم دارن از گشنگی میمیرن، به چه چیزهایی گیر میدی!
الآن موضوع مهمتر از این نبود؟
تو هم دیگه زیادی حساسی!
من منظورم معلولان نبودند… و…
در صورتی که با کمی دقت، درمییابیم که این اصطلاحات که به معنای «نفهمیدن» استعمال میشود، دربردارنده بار معنایی منفی بوده، تبعیض و ناتوانی را هدف گرفته و به مرور، جامعه را به این باور میرساند که در مواجهه با افراد دارای معلولیت، بر ناتوانی آنان تمرکز کرده و خود را برتر بدانند، در شرایطی که خود این قشر نیز همواره دچار ظلمهای اقتصادی، اجتماعی و جنسیتی فراوان بوده و هستند و به عنوان بخشی از جامعه، خواستار شنیده شدن صدای اعتراضشان بوده اند.
امید که زین پس، در انتخاب واژگان برای فیلمها و سریالها، اخبار، تحلیلها، نقدها و… دقت بیشتری برای عدم توهین به افراد دارای معلولیت، به کار گرفته شود.
دیدگاه ها :