کارمند محبوب و اصطلاحا «نور چشمی» بودن قطعا مزایایی دارد. میتوانید وظایف و پروژهها را خودتان انتخاب کنید، توجه بیشتری به شما میشود و بیشتر از بقیه همکارها از اتفاقات سازمان خبر دارید. اما برخورد متفاوت رئیس با شما، هزینههایی هم دارد. همکاران ممکن است از شما بدشان بیاید و این برای تیم خوب نیست.
کارمند محبوب و اصطلاحا «نور چشمی» بودن قطعا مزایایی دارد. میتوانید وظایف و پروژهها را خودتان انتخاب کنید، توجه بیشتری به شما میشود و بیشتر از بقیه همکارها از اتفاقات سازمان خبر دارید.
اما برخورد متفاوت رئیس با شما، هزینههایی هم دارد. همکاران ممکن است از شما بدشان بیاید و این برای تیم خوب نیست.
به گزارش راوی امروز، اگر شما نور چشمی مدیرتان هستید، چطور میتوانید او را ترغیب کنید که با همه کارمندها یکسان رفتار کند؟ چطور میتوانید رفتار تبعیضآمیز او را رد کنید بدون آنکه ناسپاس به نظر بیایید یا رابطهتان خدشهدار شود؟ چند راهکار از این قرارند:
1- عمیقا فکر کنید
رفتار رئیس با شما ممکن است با ایجاد حس خصومت میان همکاران، محیط کار را دچار آسیب کند. در ذهن رئیس، شما یک کارمند ارزشمند و محترم اما از نظر همکاران، شما نور چشمی هستید.
اما اینکه اجازه دهید این روال ادامه یابد و نور چشمی بمانید، همیشه انتخاب هوشمندانهای نیست. شما موفقیت خود را به رئیس گره زدهاید. اگر او برود یا اخراج شود، شما نیز منشا قدرت خود را از دست خواهید داد.
2- از عینک دیگران به ماجرا نگاه کنید
وقتی رابطهتان با رئیس صمیمی میشود، بهراحتی ممکن است حواستان از پیرامونتان پرت شود و متوجه نباشید که بقیه دارند میبینند و مشاهدهتان میکنند.
آگاه بودن از دیدگاه دیگران و نگاه به مساله از عینک آنها نیازمند این است که بین خود و رئیستان یک گاردریل قرار دهید! سعی کنید میان خود و او فاصله ساختاری ایجاد کنید.
3- او را تشویق کنید علاقهاش را تقسیم کند
بهعنوان کارمند نورچشمی، باید تلاش کنید رئیستان، ارزش کار بقیه اعضای تیم را هم ببیند. از جایگاه خود استفاده کنید و توجه او را به بقیه نیز معطوف کنید. هر کجا کسی کار ارزشمندی انجام داد، ارزش کارش را به رئیس توضیح دهید. این نهتنها رئیس را تشویق میکند که علاقهاش را میان همه تقسیم کند، بلکه بقیه اعضا نیز میبینند که شما از جایگاهتان به شکلی خردمندانه استفاده کردهاید.
4- صراحتا صحبت کنید
همچنین بد نیست با رئیستان درباره این وضعیت صحبت کنید. مثلا چیزی در این مایهها بگویید: «ما خیلی به هم نزدیکیم و این روی رابطه من با بقیه همکارها تاثیر میگذارد. دوست ندارم بقیه فکر کنند جاسوس شما هستم.» صداقت و صراحت شما نشانگر این است که شما فقط به فکر خود و موفقیت خود نیستید. به او میگویید: «در نهایت، این به نفع سازمان است.»
اما در مطرحکردن این موضوع، احتیاط کنید و تا جاییکه ممکن است شرایط را با اعمال و رفتارتان، مدیریت کنید.
5- وارد مسائل خصوصی و بدگویی نشوید
خبرچینی و صحبت درباره مسائل شخصی کارمندها با رئیس، اصلا توصیه نمیشود. اگر رئیستان دائما از یکی از همکارها پیش شما گله و بدگویی کرد، با یک لحن آرام و حمایتگر بگویید: «آیا به او گفتهاید که دربارهاش چه فکر میکنید؟»
شاید گاهی واکنش عاقلانه این باشد که فقط گوش کنید و اجازه دهید حس یا نظرش را بیان کند. گاهی هم بد نیست که با لحنی آرام، از همکارتان دفاع کنید یا برای رئیس توضیح دهید که پشت رفتار بد همکارتان، چه دلایلی وجود دارد که رئیس از آن بیخبر است. هر کاری که میکنید، فقط خودتان را وارد بدگوییها نکنید.
6- سعی کنید محبوب همه باشید
نور چشمی بودن شما، باعث رنجش دیگر همکارها میشود. بهترین راه حل این است که سعی کنید همکار خوبی برای همه باشید. مشارکت کنید، حمایتگر باشید، به کارهایی که اعضای تیم انجام میدهند خوب دقت کنید و وقتی به بازخورد و کمک نیاز دارند، هوایشان را داشته باشید.
هدف شما این است که کارمند خوبی برای رئیس و همکار خوبی برای همه باشید. مگر میشود کسی که به همه کمک میکند، مشارکت میکند و در جمع و خفا از بقیه حمایت میکند را دوست نداشت؟
دیدگاه ها :