برای حرفهای شدن در هر کاری نیاز به یک سری تمرینها و توجه به مواردی است که به شما در مسیر موفقیت کمک خواهد کرد.
برای حرفهای شدن در هر کاری نیاز به یک سری تمرینها و توجه به مواردی است که به شما در مسیر موفقیت کمک خواهد کرد.
به گزارش راوی امروز، در این مطلب ۲۰ توصیه برای حرفهای شدن ذکر شده است.
مهارتهای ششگانه را با کتاب شروع کنید و با تمرین ایجاد کنید. نکات اصلی را یادداشت کنید و تمرین کنید تا زمانی که ملکه ذهنتان شود.
دچار سندروم پشمگاوتراشی یا یاکشیوینگ نشوید. کار حرفهای شوخیبردار نیست و هیچ کارفرمایی هم پول اضافه ندارد تا کنجکاوی علمی یا وسواس روانشناختی شما را ارضاء کند.
پروتوتایپینگ را فراموش نکنید: فراموش نکنید که همیشه داشتن یک خروجی اولیه بسیار بهتر از نداشتن خروجی و سردواندن مشتری یا کارفرما است. بخشی از مشکل معمولا از این ناشی میشود که حوصله ندارید یا نمیتوانید خودتان را متعهد کنید که همینقدری که کار کردهاید را کنار هم بگذارید و یک نتیجه اولیه تولید کنید.
به مکانیسم “مرور همکارانه” اتکاء کنید. برای کارهای مهم قبل از تحویل به کارفرما یا نهاییسازی به همکارانتان بدهید تا نظر بدهند و ایراد بگیرند.
روی کاغذ فکر کنید. در مسایل و پروندههای پیچیده مغز دچار فلج تحلیلی میشود. پس تا وقتی ننویسید موضوعات در ذهنتان روشن نمیشود.
یادداشتهای در لحظه را فراموش نکنید. وقتی بیرون محل کار هستید، در صف اتوبوس یا نان، در مهمانی و … ذهن خود را متوجه مسئلهای که رویش کار میکنید بکنید و ایدههایتان را یادداشت کنید.
از شمارهگذاری استفاده کنید. هر چیزی را به موارد جزییتر بشکنید و شمارهگذاری کنید و سپس بههم مرتبط کنید. در اینصورت مجبور خواهید شد منظم و متمرکز (استراتژیک) فکر کنید.
قاعدهمند فکر کنید: یعنی برای هر موضوعی از یک مدل/چارچوب/تکنیک/ابزار مناسب استفاده کنید. اجازه ندهید دادههای خام و زیاد بر ذهن شما غلبه کند.
دچار سندروم همهچی میخ نشوید. شما باید ابزارهای زیادی بلد باشید و بدانید هر ابزاری را کجا باید استفاده کنید. اگر فقط در جعبهابزار خود میخ داشته باشید، همه دنیا را میخ میبینید.
گوش باشید. در جهانی که همه حرف میزنند آنهایی که گوش میدهند کمیاب و ارزشمندند. گاهی میشود راهحلهای مشکلات را در سخنان طرف مقابل (صاحب مسئله) یافت.
از در و دیوار یاد بگیرید؛ از هر مدیری، هر پروژهای، هر همکاری، هر رقیبی، هر آدم حرفهای و یا غیرحرفهای، هر سازمانی و از هر شکستی، هر رخدادی، چیزی یاد بگیرید.
ایدههای پیچیده را بهزبان ساده ترجمه کنید. یک تمرین خوب؛ تا سهماه سعی کنید هر مفهوم تخصصی را برای یک بچه هشتساله بیان کنید. حرفهای بودن خودش را در بیان روان نشان میدهد.
بدانید شما به اندازه خودتان نمیدانید بلکه به اندازه شبکه افرادی که با آنان در ارتباط هستید میدانید. پس سعی کنید گستره شبکه دوستان (بخوانید گستره دانش خود) را گسترش دهید.
زیبایی دست ما نیست، جذابیت چرا. یک حرفهای ممکن است زیبا نباشد اما باید جذاب باشد و شخصیتی کاریزماتیک داشته باشد.
تفاوت ده و دهوپنج دقیقه را بفهمید! اگر حتی ۵ دقیقه به جلسهای دیر میرسید، با پیامک به میزبان اطلاع دهید. این نشانه حرفهای بودن شماست.
مثالهای خوب در ذهن داشته باشید. مثالها از استدلالها و ارقام و اعداد و نمودارها بسیار مؤثرترند. بنابراین در حوزه تخصصی خود سعی کنید زیاد نمونهی موردی بخوانید و در ذهن داشته باشید.
دزدی نکنید! دزدی شاخ و دم ندارد. وقتی یک مطلبی را درج میکنیم و به رفرنس آن اشاره نمیکنیم این یعنی دزدی. بههمین سادگی.
ظرفیت و شجاعت گفتن این سه جمله را داشته باشید: من بلد نیستم، من اشتباه کردم، من باید درباره این موضوع بیشتر فکر/مطالعه کنم.
با دیسیپلین باشید. با دیسیپلینها در طول زمان تبدیل به یک برند شخصی و مرجع میشوند.
حرفهایتر شوید! حرفهایشدن یک مسیر بیپایان است.
* دکتر مجتبی لشکربلوکی
دیدگاه ها :