باستی، کلاک، کنارههای سد لتیان، عمق جنگلهای گیلان و مازندران، سواحل زیبای خزر و هر منطقه خوش آب و هوای دیگری در ایران که فکرش را هم نمیکنید، به مالکیت خصوصی درآمدهاند و حالا نام دیگری به خود گرفتهاند.
به گزارش راوی امروز، باستی، کلاک، کنارههای سد لتیان، عمق جنگلهای گیلان و مازندران، سواحل زیبای خزر و هر منطقه خوش آب و هوای دیگری در ایران که فکرش را هم نمیکنید، به مالکیت خصوصی درآمدهاند و حالا نام دیگری به خود گرفتهاند.
در این میان، باستیهیلز یا همان منطقه باستی سابق را میتوان یک نمونه بارز از فساد اقتصادی و افزایش فاصله طبقاتی دانست. این واقعیت در سالهای گذشته خود را به طرز دردآوری مانند خنجری بر پشت جامعه نمایان کرده و سبب بروز نارضایتی و احساس عدم برابری فرصتها در میان مردم شده است.
قصه از دهه 80 و دوردور اتومبیلهای بسیار گرانقیمت در خیابانهای خاصی از تهران آغاز شد. خودروهایی که شاید 90 درصد جمعیت ایران آنها را در طول عمر خود ندیده بودند و جمعیت زیادی نیز حتی نام آنها را نمیدانستند. کسی باور نمیکرد آخرین مدل خودروهایی مانند مازراتی یا فراری را بتوان در خیابانهای ایران دید. آن هم در دوره تحریمهای سنگین دهه 80! افزایش دوردورهای شبانه این خودروها زمینهای برای بروز برخی ناهنجاریهای اخلاقی و اجتماعی ایجاد کرد؛ از همین رو پلیس اعلام کرد به طور جدی با این پدیده برخورد خواهد کرد و هشدارهایی را هم خطاب به این گروه صادر کرد.
اما این تمام مساله نبود. دوردور خودروهای خاص در خیابانها مانند کوه یخی بود که به تدریج از آب سر بر میآورد و واقعیتهای تلخ دیگری را برای همگان روشن میکرد و خبر از تشکیل یک طبقه جدید فوق مرفه در جامعه ایرانی می داد. طبقهای که حتی با سرمایهداران دورههای قبل هم فاصله فاحشی داشت.
نسل جدید که ملاحظات نسل قبلی پدران خود را به کلی کنار گذاشته بود اکنون با افتخار تصاویری از ساعت و کفش و لباس برند، اتومبیلهای افسانهای، خانههای لاکچری و میهمانیهای پر زرق و برق خود را در صفحات اینستاگرام منتشر میکرد و آن را مایه برتریجویی بر دیگر اقشار جامعه قرار داده بود. این بار هم پلیس وارد شد و با ایجاد این صفحات در شبکههای اجتماعی برخورد کرد. اما آیا این تمام مساله بود؟ واقعیت این است که شاید بهتر بود در آن زمان این پرسش مطرح میشد که چنین تجمع ثروتی چگونه ایجاد شده است؟
چگونه در حالی که مردم در سایه تحریمها و بیتدبیریهای سیاسی و اقتصادی دولتهای نهم و دهم در حال فقیرتر شدن هستند، ثروتهایی اینچنینی ایجاد شده و عده انگشتشماری اینگونه زندگی میکنند؟ آیا در آن زمان کسی خواستار بررسی تراکنشهای مالی و فعالیتهای اقتصادی صاحبان چنین ثروتهایی شد؟ جواب قطعا منفیست! زیرا اگر ارادهای برای مبارزه با فساد در دولت به اصطلاح پاکدست وجود داشت اکنون شاهد بابک زنجانیها و محمودرضا خاوریها و دهها سارق شیکپوش دیگر نبودیم.
منبع:ارمان
دیدگاه ها :