ظاهرش مثل همه مدارس دیگر پایتخت است، اما در پس آن تاریخی نهفته که کمتر کسی از آن خبر دارد. البته اگر با قدیمیترهای غرب تهران همراه شوید، به شما میگویند که چطور آمریکاییها این مدرسه را برای خودشان ساختند تا بچههایشان در آن درس بخوانند. مدرسهای که حتی زمین تنیس و هر کلاسش حیاط، انباری و رختکن مجزا داشت.
ظاهرش مثل همه مدارس دیگر پایتخت است، اما در پس آن تاریخی نهفته که کمتر کسی از آن خبر دارد. البته اگر با قدیمیترهای غرب تهران همراه شوید، به شما میگویند که چطور آمریکاییها این مدرسه را برای خودشان ساختند تا بچههایشان در آن درس بخوانند. مدرسهای که حتی زمین تنیس و هر کلاسش حیاط، انباری و رختکن مجزا داشت.
به گزارش راوی امروز، اوایل دهه ۴۰، آمریکاییهای مقیم ایران براساس برجهای مسکونی کشورشان، در محدوده شهرک قدس فعلی در منطقه ۲ تهران مجتمعهای مسکونی بلندمرتبهای ساختند تا همه دورهم جمع شده و شهرک غربیها را بسازند. ساختمانها که ساخته شد، با سکونت آمریکاییها، متوجه شدند برای آبادانی محلهشان نیاز به ورزشگاه، مدرسه و امکانات فرهنگی و تفریحی دارند. به همین دلیل با مشارکت پهلوی دوم امکانات رفاهی وارد شهرک تازه تأسیس شد. یکی از این امکانات، مدرسهای بود که همه او را به نام مدرسه آمریکاییها میشناختند. مدرسهای بزرگ و مدرن که از پاساژ ایرانزمین فعلی آغاز و تا ابتدای میدان صنعت ادامه داشت. اما ویژگی این مدرسه فقط وسعت و مساحت زیادش نبود؛ معماری متفاوت مدرسه آمریکاییها با دیگر مدارس پایتخت باعث شهرتش شده بود. چون در این مجموعه آموزشی، زمین جداگانه تنیس، فوتبال، بسکتبال و… وجود داشت و هر کلاسش امکاناتش مثل حیاط بزرگ، یک اتاقک انباری و ۲ رختکن مجزا برای دخترها و پسران را در خود جای داده بود.
دانشآموزانی که گم میشدند
«سید حامد حسینی» از ساکنان شهرک قدس زمانی پا به مدرسه آمریکاییها گذاشت که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده و نام مدرسه از آمریکاییها به «سروش» تغییر کرد. با این حال معماری مدرسه تغییر چندانی نداشت و حسینی هم مانند همدورهایهایش در مدرسه، جذب بزرگی و زیبایی محل تحصیلش شده بود. او میگوید: «مدرسه به قدری بزرگ بود که گاهی در آن گم میشدیم! خاطرم هست روزی به همراه یکی از بچهها به زیرزمین مدرسه که آزمایشگاهمان بود رفتیم، آنقدر گیج شدیم که نمیدانستیم از کجا باید بیرون بیاییم. یک ربع از زنگ کلاس گذشته بود که راه خروج را پیدا کرده و به کلاس رسیدیم.»
اگرچه حسینی در آن روزگار ۷ – ۸ سال بیشتر نداشت، اما شواهد نشان میدهد که حق با اوست! مدرسه آمریکاییها به قدری بزرگ بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل به ۲ مدرسه شد و در همه مقاطع تحصیلی دانشآموز جذب کرد! همچنین بخش دیگری از مدرسه تبدیل به ورزشگاه، سینما و املاک تجاری شد. با این حال باز هم فضاهای بدون استفاده زیادی درون ساختمان بزرگ آمریکاییها وجود داشت.
شما بگویید چند هکتار؟
بزرگی بیش از اندازه مدرسه، موضوعی است که دیگر ساکنان هم به آن تأکید دارند. «مصطفی اسدی» یکی از ساکنان محله شهرک غرب دراینباره میگوید: «از ساکنان قدیمی شنیدهام که زمان ساخت این مدرسه، همه املاک این محدوده که حالا خانههای مسکونی شده، کارگاه عمرانی بود. مدرسه آمریکاییها آنقدر بزرگ و گسترده بود که به قول معروف انتها نداشت و هنوز هم هیچکس نمیتواند بگوید این مدرسه آن زمان دقیقاً چند هکتار وسعت داشت.»
اسدی که روزهای تجزیه شدن مدرسه آمریکاییها را به خوبی به یاد دارد، ادامه میدهد: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مدرسه به ۲ مدرسه دیگر، دانشگاه، مراکز تجاری، ورزشی و فرهنگی تبدیل شد. چند سال بعد نیز مدرسه دخترانه «کوثر» جمع شد و جای آن را هم املاک تجاری گرفت. مغازههای جگرکی، فستفود، کفشفروشی و… که امروز پشت مدرسه «سروش آزادی» میبینید، در واقع در حیاط پشتی مدرسه آمریکاییها ساخته شده است.»
برای از ما بهتران!
اگرچه همه قدیمیترهای محل و دانشآموزان مدرسه اطلاعات نسبتاً خوبی از تاریخچه مدرسه آمریکاییها به یاد دارند، اما هیچکس به اندازه «حسین محمدی» که حدود ۱۰ سال از عمرش را در این مدرسه گذرانده، نمیتواند جزئیات مدرسه آمریکاییها را به یاد بیاورد. او که در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا۱۳۷۲ و ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ بابای مدرسه سروش آزادی بوده میگوید: «مدرسه آمریکاییها ۳ طبقه بود و ۶۰ کلاس داشت. مساحت هر کلاس ۵۵متر بود که ۵۵متر حیاط یا بالکن هم به آن اضافه میشد. یعنی طبقه اول هر کلاس یک حیاط مجزا داشت و در طبقههای دوم و سوم برای هر کلاس یک بالکن بزرگ در نظر گرفته بودند. داخل هر کلاس هم یک انباری کوچک و ۲ رختکن مجزا برای دخترها و پسرها ساختند. داخل حیاط و در هر ضلع مدرسه یک آزمایشگاه ایجاد کردند و علاوه بر آبخوری و سرویس بهداشتی داخل حیاط، در ۲ طرف هر طبقه از ساختمان هم ۲ سرویس بهداشتی مجزا قرار داشت.»
محمدی مدتی به مرکز دیگری رفته و پس از بازگشت دوباره به این مجتمع آموزشی با تحولات زیادی مواجه شده است: «وقتی برگشتم فضای مدرسه تبدیل به ۲ مدرسه شده بود. مغازههای مختلف هم جای حیاط بزرگ پشت مدرسه را گرفته بودند، حیاطی که زمستانها برایمان با خودروهای بزرگ گازوئیل میآوردند و در آنجا تحویل مدرسه میدادند.»
وقتی از او میپرسیم از آدمهای سرشناس و معروف کسی را میشناسد که در مدرسه آمریکاییها درس خوانده باشد؟ پاسخ میدهد: «سالها قبل، آقا سید نامی سرایدار مدرسه بود که بازنشسته شد و من به جایش آمدم. او میگفت رضا پهلوی، پسر محمدرضا شاه در همین مدرسه درس میخواند. آن زمان هرکسی نمیتوانست در مدرسه آمریکاییها درس بخواند و به قول معروف این مدرسه برای از ما بهتران بود.»
این مدرسه هنوز هم فعال است و هر سال تعدادی از آن فارغالتحصیل میشوند. وسعتش آنقدر زیاد است که تا همین چند سال بیش حدود هزارو ۲۰۰ دانش آموز را در خود جای میداد. البته سالها پیش خبری مبنی بر تخریب این مدرسه منتشر شد که به دلیل نبود اعتبار این کار اجرایی نشد.
دیدگاه ها :