اما در برخی از شهرها مانند ورامین با وجود ارائه ی لیست امید این امر محقق نشد.در علل این شکست ، بحث ها و صحبت های فراوانی شده است. مهمترین پرسشی که مطرح است اینست که چرا با وجود رای بالای حسن روحانی در این شهرها باز هم کاندیداهای لیست امید همچون گذشته فروغی نداشتند و ناکام انتخابات شناخته شدند. علت در عدم تمایل مردم این شهرها به جریان اصلاحات و اعتدال است یا عدم توانایی و تخصص این کاندیداها؟ و یا علت مهمتری در پس این ناکامی وجود دارد؟!!
آنچه که مبرهن است رای به نامزد جریان اصلاحات و اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری است، پس اقبال عمومی به جریان اصلاحات و اعتدال وجود دارد!
از لحاظ کارآمدی نامزدهای لیست امید ، با یک نگاه اجمالی به پیشینه این افراد می توان نتیجه گرفت که اکثریت تا حد مقبولی دارای توانایی و تخصص کافی در حوزه مدیریت شهری و شورای شهر نیز بوده اند.
اما براستی چرا مورد اقبال عموم قرار نگرفتند؟
چه فرد یا افرادی از این لیست حمایت می کردند و در واقع شکل دهنده آن بودند که نتوانستند نه تنها رأیی به سبد آراء این نامزدها اضافه کنند بلکه با بی تدبیری، عدم برنامه ریزی مناسب ، ناکارامدی در استفاده از برنامه های بروز تبلیغاتی ، عدم بهره از ایده های جوانان تحصیلکرده و اهل فن ، عدم شناخت صحیح و کافی از شهر و مطالبات مردم و واقعیت گرایی، با خود رأیی و خود برتر بینی ، سبب کاهش آراء این نامزدها شدند.
فرار از نیروهای حزبی، نخبه و جوان و صرفاً به دلیل اختلافات شخصی و سلیقه ای و همچنین نگاه های از بالا به پایین به چنین نیروهایی که جوانی و زندگی خود را با پرداخت هزینه های بسیار صرف اصلاحات در کشور کرده اند، همان عامل کلیدی است که همواره باعث شکست اصلاح طلبان منطقه جنوب شرق استان تهران می شود. بد اخلاقی هایی که بزرگان کم تجربه اصلاحات دشت سبز ورامین در حق نیروهای جوان و بالاخص حزبی این منطقه کردند، در تاریخ ثبت شد و جز بی آبرویی برای مسببان آن چیزی به ارمغان نخواهد آورد.
این افراد یا بهتر بگوییم بزرگانی که با تجربه پشت سر گذاشتن چندین انتخابات هنوز تجربه ی بزرگی کسب نکرده اند و نتوانسته اند از شکست های متمادی اصلاحات در این منطقه اندوخته ای بدست آورند تا تغییری در جریان شهر ایجاد کنند، یک بار به اسم اصلاحات دست به دامن احمدی نژادی ها می شوند و یک بار دست به دامن افرادی که در سابقه شان حتی یک خط از اصلاح طلبی یافت نمی شود و بزرگترین سبقه شان سبقه نظامی شان است! آنها حتی در این انتخابات ستاد دکتر روحانی را در شهرستان گرفتند تا در زیر سایه آن بتوانند در شورای شهر نیز پیروز شوند اما غافل از این نکته مهم بودند که مردم می فهمند! ستادی که مداوماً همزمان با برنامه های اصلی ستاد مرکزی دکتر روحانی در تهران برنامه های موازی با استقبال های پایین برگزار می کرد تا به بهانه آنها کاندیداهای شورای شهر را به رخ بکشد. روش هایی کاملا قدیمی و ناکارآمد و در عین حال ناجوانمردانه در حق دکتر روحانی!
اما ما نیز مقصریم، چرا که با اعتماد بدون پشتوانه و ضمانت ، ماشین اصلاحات و اعتدال منطقه را برای نوبه ی چندم به آنها سپردیم ، بدون آنکه مطمئن باشیم تا در بزنگاه مسیر پنجر و خراب نشود .
اکنون وقت آن رسیده است که فرمان این ماشین را به دست راننده ای بسپاریم که از اعتبار گواهینامه ی او آگاه ایم تا تاریخ گذشته نباشد و همچون مسیرهای قبلی در چاله نیفتیم!!!
براستی دیگر زمان آن است که تغییری در طریق تفکر و راه کنیم تا اینچنین اسیر ناپختگی بزرگان مدعی نشویم .
به امید روزی که به جای بر شمردن علل شکست های انتخاباتی اصلاح طلبان منطقه ، از موفقیت های آن سخن بگوییم .
این روز نزدیک است اگر خوب ببینیم!!!
دیدگاه ها :