مهدی زاده از رشد قارچ گونه سایتهای خبری جنوب استان تهران در سال های اخیر انتقاد کرده و وجود سیستمی برای پالایش و گزینش ورودی های خبرنگاری را ضروری عنوان می کند.
او که تجربه شرکت در انتخابات شورای شهر ورامین را نیز دارد،وی معتقد است که مردم ورامین طایفه ای رأی می دهند و هر کاندیدایی که طایفه بزرگتری داشته باشد به طور حتم، رأی بیشتری می آورد.
در ادامه، گفتگو با علیرضا مهدی زاده پیشکسوت رسانه ای دشت ورامین را می خوانید.
چند سال دارید و از چه زمانی فعالیت رسانه ای خود را آغاز کردید؟
متولد ۲۶ خرداد ۱۳۵۲ هستم. کار خبر را از سال ۱۳۶۸ به صورت غیر رسمی و زیرنظر استاد حسن فرازمند با ویژه نامه «ابرار ورامین» شروع کردم و از سال ۱۳۷۱ با نویسندگی و خبرنگاری در مجله «خانواده» اولین مجله خانوادگی ایران به صورت رسمی وارد عرصه رسانه شدم که تا امروز فقط فعالیت های فرهنگی و مطبوعاتی داشته و دارم.
علاقه به کار خبر و رسانه چه زمانی در شما شکل گرفت؟
دو نکته در این رابطه وجود دارد. بنده از زمان تحصیل در دبستان تا پایان دبیرستان علاقه زیادی به املاء و انشاء، کار در گروه های سرود، فعالیت های اجتماعی مثل انجمن اسلامی و به طورکلی فعالیت های فرهنگی – اجتماعی داشتم. همچنین با توجه به اینکه برادر بزرگم دکتر محمدرضا مهدی زاده از سال ۱۳۶۱ وارد کار مطبوعات شد، بالطبع من هم از همان زمان به این کار علاقه مند شدم. به همین دلیل مقدمات کار را از کودکی نزد برادرم آموختم و از ۱۶ سالگی وارد کار مطبوعات شدم.
از ورامین کار خود را شروع کردید؟
حدود سال ۶۸ اولین ویژه نامه به سبک ویژه نامه های امروزی به نام «ابرار ورامین» به سرپرستی استاد حسن فرازمند که از خبرنگاران با سابقه و قدیمی کشوری شهرستان ورامین است، منتشر شد. بنده با ایشان و یکی دو تن از دوستان دیگر در این ویژه نامه فعالیت کردم و به عنوان خبرنگار کار تهیه و تنظیم خبر انجام می دادم. ولی به صورت رسمی از سال ۷۱ با نویسندگی و خبرنگاری در مجله «خانواده» که اولین مجله خانوادگی ایران است و بعد هم از سال ۷۳ به این طرف نویسنده و خبرنگار مجله «روزهای زندگی» هستم که اولین مجله رنگی و خانوادگی ایران است. هنوز هم برای این مجله قلم می زنم که حدود ۲۲ سال می شود.
در کدام حوزه خبری فعالیت داشتید؟
تقریباً در تمام سرویس های خبری کار کردم.
علاقه خودتان بیشتر به کدام حوزه است؟
شروع کارم بیشتر در حوزه ورزش بود. در چند هفته نامه دبیر سرویس ورزشی بودم. خوب آن زمان این همه روزنامه نبود، فضای مجازی اصلاً در کار رسانه معنا نداشت و بیشتر نشریات، هفته نامه بودند. در هفته نامه هایی مثل البرز، ندای ایران، سیر و سیاحت، فانوس، دنیای جوانان، افتخارات ملی، پیام آور و… که یکسری از این ها بعداً به روزنامه هم تبدیل شدند ولی الان دیگر اکثرشان وجود ندارند.
سال ۷۵ هم به مدت یک سال به عنوان جوان ترین سردبیر مطبوعات تخصصی ورزشی ایران، سردبیر مجله تخصصی «فوتبال» بودم که اولین مجله تخصصی فوتبال در ایران بود.
جنجالی ترین خبری که در طول مدت فعالیت خود چه در سطح استانی و چه در سطح کشوری منتشر کردید، چه بوده است؟
در این سالها دو خبر پر سر و صدا منتشر کردم. یک خبر در روز شنبه ۲۶ دی ۱۳۸۸ درمورد درگیری فیزیکی دکتر نقوی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با حسن بختیاری بخشدار وقت جوادآباد در خبرگزاری مهر منتشر شد که خیلی سر و صدا کرد و حدود ۲۰۰۰ سایت و روزنامه و نشریه مکتوب، آن را بازنشر داده و تحلیل ها و نقدهای زیادی کردند. حتی بعضی از شبکه های ماهواره ای مثل بی بی سی و صدای آمریکا و… نیز برنامه خود را قطع کرده و این خبر را منعکس کردند. درست است که این خبر مربوط به شهرستان ورامین بود، اما واکنش های زیادی را به دنبال داشت.
دومین خبر نیز روز یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۰ در خبرگزاری مهر منتشر شد که مربوط به مسدود شدن ۳ میلیون حساب بانک صادرات بود که این موضوع را با شمّ خبری خودم منتشر کردم.
ماجرا از این قرار بود که به بانک صادرات مراجعه کردم و دیدم که حساب و کارت بانکی ام باطل شده، درحالی که کارت هنوز اعتبار و موجودی داشت و دلیلی برای باطل شدن آن نبود. به داخل شعبه رفتم و یکی از تحویلداران برایم توضیح داد که امروز چنین اتفاقی افتاده و حساب مشتریان مسدود شده است، اما دلیل این اتفاق را نگفت.
از آنجا که موضوع برایم جالب و قابل تبدیل به خبر شدن بود، با تلفن گویای بانک صادرات تماس گرفتم و اپراتور پاسخگوی بانک توضیح داد که حساب مشتریان به دلیل نداشتن کد ملی و نقص اطلاعات شخصی آنها مسدود شده است. همین باعث شد که من آن گزارش را بنویسم و بهترین بهره خبری را از این ماجرای به ظاهر ساده محلی ببرم.
هم این خبر و هم خبر درگیری دکتر نقوی، خبر اصلی و اول خبرگزاری مهر در سالهای ۸۸ و ۹۰ شد. نکته جالب درمورد خبر بانک صادرات این بود که چون هیچ گونه اطلاع رسانی درمورد مسدود شدن این حسابها نشده و تعداد حساب های مسدود شده بسیار زیاد بود، روابط عمومی بانک صادرات مجبور شد به فاصله نیم ساعت پس از انتشار این خبر، رسماً در خبرگزاری مهر از مردم عذرخواهی کند و این برای من خیلی شیرین و جذاب بود.
در مدت فعالیت رسانه ای، کارتان به دادگاه هم رسیده است؟ چه تفاوتی بین برخوردها در گذشته با الان وجود دارد؟ دلیل بیشتر شدن شکایت مسئولان از رسانه ها این است که درگذشته تحمل و ظرفیت مسئولان بیشتر بوده یا اینکه خبرهای الان خیلی تند و افراطی است؟
این موضوع باید شکافته شود. مسئله، ظرفیت مسئولان نیست. این را بارها گفته ام. آنهایی که در رسانه فعالیت می کنند خودشان باید مراقب باشند که خبر، مستند و صحیح، و منابع خبر نیز به طور دقیق مشخص، واضح و شفاف باشد.
خیر؛ بنده تا به امروز نه دادگاه رفتم و نه کلانتری. از سال ۷۱ هم رسماً در حال فعالیت هستم. به دلیل اینکه خبرها را شسته و رفته و مستند کار می کنم. به طور مثال در مورد خبر بانک صادرات، این خبر آن قدر صحیح و درست بود که روابط عمومی یک بانک مجبور به عذرخواهی شد.
درمورد خبر دکتر نقوی نیز حتی دادگاه به خبر خبرگزاری مهر استناد کرد و در حکم دادگاه – چه بدوی و چه تجدیدنظر – هم استناد به متن این خبر آمده است. یعنی خبر تا این حد معتبر بوده است که از جانب هیچ نهاد امنیتی و ارگان دیگری تکذیب نشده و حتی توسط دادگاه نیز مورد استناد قرار گرفته است.
اینجاست که می توان ارزش کار خبر را متوجه شد. بعضی از دوستان رسانه ای افتخار می کنند که چندین بار دادگاه رفته اند و مورد بازخواست اطلاعات، پلیس فتا و… قرار گرفته اند، اما به نظر بنده حقیر، اینها افتخار نیست و باید خطوط قرمز نظام، منطقه ای که خبر مربوط به آن است و همین طور خط قرمز خبرنگاری یعنی سرعت، دقت و مستند بودن رعایت بشود.
به عقیده بنده، لزومی ندارد که کار به دادگاه و… کشیده شود و بنده افتخار می کنم که در طول حدود ۲۵ سال فعالیت رسانه ای چه در سطح استانی و چه کشوری حتی برای یک بار، تکذیبیه یا شکایت بابت خبر و گزارشی که نوشتم، نداشته ام.
تا به حال برای درج یا عدم درج یک خبر پیشنهاد رشوه داشته اید؟
شاید با این اسم و با این شکل نه، ولی مشابه آن بسیار زیاد بوده است.
مبالغ پیشنهادی چه میزان بوده است؟
همه نوعش بوده است. زمانی که خبرنگار ورزشی بودم، یکی از دلایلی که سال ۷۷ این حوزه را بوسیدم و کنار گذاشتم، همین بود که دنیای ورزشی نویسی – بیشتر در سطح کلان کشور – پر از رشوه و تطمیع بوده و هست.
به طور عام، ورزش یا به طور خاص، فوتبال؟
ورزش به طور کلی. البته در فوتبال بیشتر است و الان والیبال نیز تقریباً به همین درد دچار شده و به دلیل پول های کلانی که اخیراً در آن رد و بدل می شود و بالا رفتن قیمت بازیکنان به دلیل رسانه ای شدن والیبال، آلوده شده است. بعضی والیبالیست ها مثل سعید معروف، میرزاجانپور و موسوی چند برابر خیلی از فوتبالیست های مطرح ما پول می گیرند. فکر می کنم سعید معروف در روسیه بیش از ۳ میلیارد گرفته بود؛ رقمی که شاید حتی به برخی لژیونرهای فوتبال ما پرداخت نمی شود.
معروف به نترس بودن در زمینه رسانه هستید؛ چرا این قدر رک و بی پرده حرف می زنید و یا خبر و نقد ارائه می دهید؟
معمولاً به من می گویند چرا این قدر بی پرده صحبت می کنی؟ من به همه این را می گویم به دلیل اینکه تا به امروز نه از کسی باج گرفتم و نه باج دادم، نه رشوه گرفتم و نه رشوه دادم. نه کارمند دولت هستم که از ترس، موضوعی را سانسور کنم و نه وام دار هیچ مسئولی هستم که بخواهم به خاطرش کوتاه بیایم. به همین دلایل خیلی راحت می نویسم و بی پرده صحبت می کنم، ابایی هم از بیان حرف حق به نفع مردم ندارم.
بارها هم شده که از برخی مسئولان حمایت کرده ام، به دلیل اینکه در برخی موارد واقعاً در حقشان بی انصافی می شود. حالا یا به دلیل عملکرد غلط روابط عمومی آن اداره در انعکاس اقدامات و فعالیت های صورت گرفته و یا به دلیل بدبینی و عدم واقع بینی نسبت به یک اداره مجبور شدم از رئیس یک اداره یا یک مقام مسئول دفاع کنم تا حق به حقدار برسد.
به عبارت دیگر، همان طور که پیگیر مطالبات مردم هستیم، مسئولان خوب را نیز باید تشویق کنیم و واقعیت های کارشان را منعکس کنیم.
بهترین خبری که کار کردید و خیلی باعث خوشحالی مردم شده است؟
دقیقاً حضور ذهن ندارم اما خبرهای این گونه زیاد داشتم. به طور مثال، روز دوشنبه ۱۶ شهریور ۱۳۸۸ گزارشی تحت عنوان « ۸۵ هکتار زمین بی ارزش روی دست مسئولان مسکن مهر ورامین ماند» منتشر کردم. آن موقع ورامین یکپارچه بود و قرچک و پیشوا بخش بودند.
گزارش درمورد مسکن مهر در پیشوا و مشکلات آن بود که خیلی ها بابت آن تشکر کردند، چون تا آن زمان مطلبی درمورد مسکن مهر و مشکلاتش در این منطقه، منتشر نشده بود.
موضوع گزارش نیز از این قرار بود که حدود ۸۵ هکتار از زمین های اختصاص داده شده توسط سازمان مسکن و شهرسازی استان تهران به این امر در پی استعلام های انجام شده، از گردونه خارج شد.
عبور دو خط لوله فشار قوی مرکزی گاز از میان این زمین یکصد هکتاری و بلااستفاده ماندن ۵۰ هکتار از این زمین به همین دلیل، بزرگترین معضل بود و از سوی دیگر ۲۰ هکتار از اراضی پیشوا در حریم تیرهای برق فشار قوی قرار داشت که همین مسئله نیز مشکل ساز شده بود.
غمناک ترین خبری که منتشر کردید چه بود؟
انفجار یک مجتمع مسکونی سه واحدی در ورامین و در سال ۹۱ که به دلیل حفاری اداره آب، لوله گاز سوراخ و منجر به انفجار شده بود.
در این حادثه ۵ ، ۶ نفر از اعضای یک خانواده به دلیل سهل انگاری مسئولان آسیب جبران ناپذیر دیدند. همان زمان آتش نشانی در گزارش خود دلیل انفجار را سهل انگاری مأمور اداره آب اعلام کرد که این خبر هم برای من و هم مخاطبان خیلی دردناک بود.
غم انگیزتر اینکه هنوز هم این خانواده درگیر آن حادثه و به دنبال گرفتن خسارت خود هستند ولی گویا دادگاه هنوز حکم نهایی صادر نکرده و مسئولان آبفا و… نیز حاضر نیستند که حق این خانواده را بدهند.
با اینکه به ظاهر، جو صمیمانه ای در بین خبرنگاران جنوب استان تهران وجود دارد اما در برخی موارد، اختلاف سلیقه جدی بین آنها دیده می شود. فکر می کنید منشاء عدم اتحاد خبرنگاران چیست؟
این مسائل درون خانواده خبرنگاران است و ترجیح می دهم زیاد راجع به آن صحبت نکنم ولی به صورت کلی به چند نکته اشاره می کنم.
مسئله این است که در ابتدای ورود افراد به حوزه رسانه، سیستمی برای پالایش آنها مثل تمام نهادها و ارگان ها که یک آزمونی گرفته می شود و گزینشی صورت می گیرد، وجود ندارد.
متأسفانه در سال های اخیر، ورود افراد به جامعه خبرنگاران بسیار زیاد و بی رویه بوده است. به تازگی عکسهایی منتشر شد که نشان می دهد در سال های ۸۹ و ۹۰ کلاً ۱۲-۱۳ خبرنگار در ورامین بزرگ بوده است اما ناگهان با یک رشد قارچ گونه مواجه شدیم.
سایتها و شبکه های اجتماعی خیلی به این روند کمک کردند و یک سری افراد که اصول خبرنویسی را نمی دانند و سواد رسانه ای ندارند، به این حوزه ورود پیدا کرده اند. این افراد حتی به خودشان فرصت خواندن یک کتاب خبرنویسی را نداده اند.
نتیجه این ورود بی رویه و بدون فیلتر به حوزه خبرنگاری، همین شرایطی می شود که شما می گویید. البته من حرف شما را ۱۰۰ درصد تأیید نمی کنم ولی قبول دارم که خبرنگاران جنوب استان، اتحاد نسبی با هم دارند و اتحاد قطعی ندارند، اما می توان این روند را اصلاح کرد.
اگر این اتحاد وجود داشت، این رشد قارچ گونه هم شکل نمی گرفت؟
رشد قارچ گونه به مقتضای روزگاری است که در آن هستیم. سال ۷۱ که وارد عرصه خبر شدم، اصلا این تعداد روزنامه در سطح کشور نداشتیم و فقط یک روزنامه «ابرار ورزشی» وجود داشت. بیشتر نشریات، هفته نامه و ماهنامه بودند. امتیاز و مجوز نشریه گرفتن نیز دشوار بود و شاید بیش از یک سال و نیم طول می کشید.
نکته بعدی، نبودن فضای مجازی در آن زمان است. اینترنت به صورت بسیار محدود وجود داشت. حتی بالاتر از اینها دوربین دیجیتال نبود. حتی پخش مستقیم فوتبال نیز درکار نبود و هفته نامه ها و روزنامه ها وظیفه داشتند که در این زمینه اطلاع رسانی کنند.
مثلاً در هفته نامه «سیر و سیاحت» که شنبه ها منتشر می شد، داغ ترین اخبار و حاشیه های بازیهای روز جمعه منعکس می شد و فروش زیادی نیز داشت؛ تیراژ آن حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار نسخه بود.
متأسفم که بگویم الان تیراژ نشریاتی مثل روزنامه «خبر ورزشی» به ۱۵ تا ۲۰ هزار نسخه رسیده است.
با وجود تکنولوژی های ارتباطی جدید، این امر طبیعی است.
بله. خب آن زمان اینترنت و دوربین دیجیتال نبود که مستقیم و آنلاین خیلی از گزارش ها را از آن سر دنیا می فرستند. در حوزه سیاسی نیز همین وضعیت وجود داشت. باید منتظر اخبار ساعت ۸ شب تلویزیون یا رادیو می نشستیم تا ببینیم که چه اتفاقاتی در کشور و دنیا رخ داده است؛ اما الان یک تصادف یا انفجار در نقطه ای از کشور رخ می دهد یا برای یکی از فوتبالیست ها یا سیاسیون اتفاقی می افتد، خیلی سریع به همه جا مخابره می شود.
اینها هم بی تأثیر نیست. تعداد نشریات و رسانه ها را باید کنار این رشد قارچ گونه گذاشت. درواقع عشق به خبرنگاری باعث این رشد نشده است. البته در همین ورامین بزرگ و قسمت جنوب شرق استان ۲۰ سال پیش افرادی بودند که یک سال کار کردند و رفتند.
کار خبر واقعاً باید از سر عشق و علاقه باشد؛ مگر اینکه فردی بخواهد از مسیرهای دیگری از این حرفه، کسب درآمد کند که آن نیز زودگذر است. فقط این را می توانم بگویم که کسی می تواند در کار خبر ماندگار شود که مستعد و به این حرفه علاقه مند باشد.
صمیمی ترین دوستان شما در بین خبرنگاران هم در سطح شهرستان و هم در بین خبرنگاران کشوری چه کسانی هستند؟
در سطح کشوری دوستان زیادی دارم و هنوز با یکدیگر در ارتباط هستیم. یکسری از آنها شاگردان من بودند، زمانی که کار خبر را در فرهنگسراهای تهران تدریس می کردم. یکسری نیز کسانی هستند که در محیط کار با هم آشنا شدیم، ولی ترجیح می دهم چه در سطح شهرستان و چه کشوری نامی از کسی نبرم چون در بین خبرنگاران ممکن است باعث دلخوری هایی شود.
بحثی که زیاد مطرح می شود، این است که اکثر مسئولان ورامین با آقای مهدی زاده همکلاسی و رفیق بوده اند. درست است؟
واقعاً همینطور است. با خیلی از مسئولان شهرستان یا هم مدرسه ای بودم، یا همکلاسی و یا هم دوره دانشگاه. بین همین بچه های خبرنگار شهرستان با سید حسن میری از دوره دبیرستان همکلاس بودم. خیلی ها فکر می کنند بنده دروغ می گویم. مثلاً علی حیدریان و بهزاد حسینی هم مدرسه ای من بودند. حسین قرایی رئیس سابق اداره ارشاد ورامین همکلاسی بنده در دانشگاه بوده است.
نکته جالب تر اینکه دکتر نقوی نماینده مردم در مجلس، دبیر بنده بوده و جالب است که اولین شغلم در سال ۷۰ که تازه دیپلم گرفته بودم را دکتر نقوی به من پیشنهاد داد. چون دید توانایی دارم، به عنوان معلم دینی و قرآن معرفی ام کرد. درواقع اولین شغل زندگی من معلم دینی، قرآن و امور تربیتی در مدارس توحید و ارشاد بوده است. اما بنا به دلایلی حرفه معلمی را ادامه نداده و خبرنگاری را ترجیح دادم.
دلیل این ترجیح چیست؟ چون ممکن است به شما پیشنهاد کارهایی شده باشد که درآمد بیشتری از خبرنگاری داشته است.
به کار خبر علاقه داشتم، چون برادر بزرگم دکتر محمدرضا، مطبوعاتی بود، نوشتن را نیز دوست داشته و دارم. دلیل دیگری هم که وجود دارد مطالعه زیاد است. الان می بینید که حدود ۱۰ هزار جلد کتاب در سبک های مختلف از کتاب های تاریخی تا کتاب های مرجع و کتاب هایی در زمینه های ادبی و خبرنگاری در همین اتاق وجود دارد. هرچه مطالعه می کنم، علاقه ام به کار خبر و نویسندگی بیشتر می شود.
حدود ۲۴ سال است که داستان های ژورنالیستی خانوادگی می نویسم؛ ابتدا در مجله «خانواده» و از سال ۷۳ تاکنون در مجله «روزهای زندگی» به طور مداوم، هر دو هفته یکبار، یک داستان خانوادگی به قلم بنده منتشر می شود.
شما کاندیدای شورای شهر هم بوده اید. خط و مشی سیاسی شما چیست؟
اعتقاد دارم که به هیچ وجه نباید بحث های سیاسی را در شورای شهر دخیل کرد. کسانی در کار شورا موفق می شوند که دو نکته مهم را رعایت کنند. یکی توجه به اصل مشورت به عنوان مهمترین رکن شورا و دیگر اینکه شورای شهر اصلا جای سیاسی کاری یا پرداختن به موضوعات قومی و قبیله ای نیست.
بسیاری از مشکلاتی که در همین منطقه جنوب استان تهران از جمله ورامین وجود دارد، این است که متأسفانه مردم، طایفه ای رأی می دهند. اگر نام های فامیلی اعضای شورای شهر را ببینید، متوجه می شوید که کاملا طایفه ای رأی داده شده و آنهایی که شایسته بودند اما طایفه بزرگی نداشتند، از ورود به شوا بازماندند.
البته نمی گویم که اعضای فعلی شورا شایسته نیستند. هرچه طایفه بزرگ تر و لابی سیاسی بیشتری داشته باشی رأی بیشتری هم خواهی داشت. درصورتی که هر دو اینها برای شورای شهرها و روستاها سم است. شورا یک نهاد خدماتی است. حتی برخی از اعضای شورا هنوز وظایف آن را نمی دانند، درحالی که الان ۳ سال است که عضو شورا هستند.
به نظر شما این وظیفه رسانه نیست که مردم را در این زمینه آگاه کند؟
رسانه ها این موضوعات را مطرح می کنند. از آنجایی که مشاور رسانه ای دکتر نقوی هم هستم، می بینم که مردم و حتی رسانه ها متأسفانه آگاهی کمی از وظایف مجلس و شوراها دارند. من خبرنگاری سراغ دارم که از دکتر نقوی پرسیده «چرا کوچه ها آسفالت نمی شود؟ چرا روشنایی فلان معبر تامین نمی شود؟» درصورتی که این اصلاً از وظایف نماینده نیست.
وظیفه نماینده مجلس دو چیز است: قانونگذاری آن هم در سطح کلان که حوزه انتخابیه هم جزو همان می شود و دوم نظارت بر اجرا و دستگاه های اجرایی تا اگر نواقصی در قانون وجود دارد اصلاح کند یا برای پروژه های عمرانی عظیم، بودجه بگیرد.
متأسفانه به جرأت می گویم که تعدادی از خبرنگاران نیز با این شرح وظیفه ها آشنایی ندارند.
یک نمونه دیگر اینکه بارها شنیدم که می گویند فرمانداری شهر ورامین. خوب شهر که فرماندار ندارد، شهرستان فرماندار دارد. بنده در کلاس های آموزشی و به کارمندانم در مقدمات، قبل از اینکه سراغ تیتر و لید و نگارش خبر بروم، خبر را که تعریف می کنم توضیح می دهم که تقسیمات کشوری چیست. خبرنگارانی داریم که بدون مراجعه به اینترنت نمی دانند چند وزیر داریم. اسم کوچک مسئولان را نمی دانند. در سطح کلان هم همینطور است. فقط نمی گویم ورامین اینطور است. این آفت خبرنگاری است. خبرنگاران مطالعه ندارند.
وقتی به وزارت راه و شهرسازی که حدود چند سال است اسم آن تغییر کرده می آیند هنوز هم می گویند وزیر مسکن و شهرسازی یا وزیر راه و ترابری. نکته این است که علم خبرنگارها متأسفانه خیلی پایین است.
دلیلش چیست؟
کار وزارت ارشاد نیز قابل قبول نیست که تنها با یک مدرک لیسانس به همه مجوز می دهد. آن یک سال و نیمی هم که یک مدیرمسئول باید در گذشته برای دریافت مجوز منتظر می ماند به ۳ تا ۴ ماه کاهش یافته است. در همین ورامین در طول یک سال اخیر یک جهش ۱۰۰ درصدی از نظر تعداد رسانه ها داشته ایم. چرا؟ این رسانه ها چکار می کنند؟
درست است که بر رسانه ها نظارت می شود اما واقعا دارد از کنترل خارج می شود.
متأسفانه می بینیم که برخی از دوستان، اصول خبرنویسی را بلد نیستند و در زمینه خبر مطالعه ندارند. خبرنگار باسابقه داریم که حتی نمی داند لید را باید چگونه تنظیم کند. لید باید با تیتر مطابقت داشته باشد. لید خلاصه یا قسمتی جذاب از متن خبر است. خیلی راحت می بینیم که این اتفاقات در خبرها رخ می دهد یا ارکان خبر رعایت نمی شود. زمان، مکان، چرایی و چگونگی را اصلاً در برخی از خبرها نمی بینیم.
می نویسند در خطبه های این هفته نماز جمعه، اما کدام روز و چه تاریخی؟ اگر ۵ سال دیگر فردی به آن خبر رجوع کند بدون تاریخ بالای صفحه نمی تواند زمان خبر را تشخیص دهد. اینها بسیار بدیهی است ولی متأسفانه در موارد بسیاری رعایت نمی شود. دلیل آن نیز عدم آموزش صحیح خبرنگاران است.
رک ترین رسانه شهرستان؟
اگر خودم دست به قلم بشوم رک ترین هستم ولی سعی می کنم بنا به مصالح شهرستان و با رعایت خطوط قرمز بنویسم. سعی دارم صریح و بی پرده بنویسم.
آقای میلاد زارعی نیز اکثرا بی پرده و بدون در نظر گرفتن بده بستان های پشت پرده در امر خبرنویسی، می نویسد.
غلامرضا فرجیان نیز زمانی که دست به قلم می شود، رک گوی خوبی است.
وارد فضای مجازی بشویم. در چند سال اخیر تعداد کاربران بسیار زیاد شده و رسانه ها نیز رشد کمّی چشمگیری داشتند. ابتدا سایت های خودتان را معرفی کنید و کمی درمورد فعالیت هایی که در شبکه های اجتماعی دارید توضیح دهید.
من ۳ امتیاز رسمی دارم که شامل ۲ رسانه مکتوب و یک پایگاه اطللاع رسانی است. صاحب امتیاز و مدیرمسئول دو هفته نامه «اعلامیه» و مدیرمسئول ماهنامه «سلام اول» به عنوان نشریات مکتوب هستم که صاحب امتیاز دومی، خانم فاطمه قره چایی است.
پایگاه اطلاع رسانی «راوی امروز» نیز هست. البته فعلا در سایت قدیمی «راوی نیوز» فعالیت می کنیم که مقدمات انتقال آن بر روی سایت «راوی امروز» در حال انجام است.
فضای مجازی را ترجیح می دهید یا مطبوعات کاغذی را؟
با توجه به مشکلات و محدودیتهایی که در حوزه رپورتاژ آگهی وجود دارد و گرانی کاغذ و چاپ، ترجیح با فضای مجازی است که هزینه خیلی کمتری دارد. اما کسانی که امتیاز نشریه مکتوب دارند با یک مشکل جدی مواجه هستند؛ اینکه براساس قانون اگر تا ۶ ماه نشریه چاپ نشود، سلب امتیاز می شود.
البته بنده حاضر نیستم به هر قیمتی نشریاتم را چاپ کنم. مثلاً آخرین نشریه مکتوبی که چاپ کردم، ایام انتخابات بود و در پایان مرداد مجوز دو نشریه ام باطل می شود؛ با این حال حاضر نیستم به قیمتی که به ضرر رسانه های دیگر باشد، با پایین آوردن قیمت آگهی، حتی اگر سلب امتیاز شود، به ضرر مطبوعات دیگر کار کنم.
رسانه ها باید شأن خود را حفظ کنند و اجازه ندهند که برخی رؤسای ادارات و صاحبان صنایع از آنها در زمینه نشر اخبار و رپورتاژ آگهی، سوء استفاده کنند و در نهایت، دود آن به چشم مطبوعات برود.
در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، واتس آپ و تلگرام هم حضور دارید؟
درحال حاضر فقط در تلگرام فعالیت دارم که در حدود ۳۰۰ گروه و کانال تلگرامی عضو هستم. در یک سری از گروه ها هم به واسطه شغلم دوست دارم عضو باشم. الان فقط در حدود ۸ تا ۱۰ کانال ورامین هستم. پیشوا، قرچک و پاکدشت هم هست. همچنین سایت «راوی نیوز» نیز کل استانهای تهران و البرز را پوشش می دهد و باید در کانال های خبری مرتبط با شهرستان های این دو استان هم عضو باشم که تعداد زیادی می شود.
در بحث انتشار اخبار در فضای مجازی فقط شیوه اطلاع رسانی خبری که در سایت و رسانه مکتوب قرار داده شده است را قبول دارم. به همین دلیل خودم یک کانالی به نام «رضایت مردم ورامین» دارم که حدود ۱۰۰ نفر هم بیشتر عضو ندارد، درحالیکه اگر همین الان اراده کنم، می توانم بالای ۱۰۰۰ نفر عضو بگیرم. این کار را نمی کنم چون اعتقاد دارم که کانال های تلگرامی برای رسانه ها سمّ هستند.
اما خبرگزاری های بزرگ نیز این کانال ها را دارند.
دارند ولی آنها خلاصه خبرهایی که در سایتشان منتشر شده است در کانال تلگرامی خود قرار می دهند. درواقع کانال ها را گذاشته اند که اگر کاربران می خواهند یک خلاصه خبر در حد دو خط بخوانند همین جا بخوانند اما لینک آن خبر را نیز قرار می دهند. زمانی که در رنکینگ آلکسا و در گوگل، اسم ایران و خبرگزاریهای معتبر را جستجو می کنید رتبه های یک و دو رقمی دارند.
اما در ورامین یک سایت خبری مدعی این است که بزرگترین کانال تلگرامی جنوب استان تهران را دارد ولی رتبه این سایت در رنکینگ آلکسا حدود ۲۷ میلیون در دنیا بدون رنکینگ ایرانی است. درصورتی که سایت «راوی نیوز» با اینکه زیاد در کانال های تلگرامی روی آن مانور ندادم، رتبه ۸۰۰ هزار کل دنیا و ۳۰ هزار ایران را دارد.
در کشور ما با توجه به آداب، رسوم، فرهنگ، مذهب و موقعیت سیاسی ایران، هر آن ممکن است یکی از این شبکه های مجازی فیلتر شده و یا کلاً از دسترس ایرانی ها خارج شود، همان طور که بازی «پوکمون گو» را کلاً در ایران ممنوع کردند. یعنی حتی با فیلترشکن هم امکان دسترسی به این بازی نیست.
فرض کنید الان تلگرام فیلتر شود، کانالی که ۵۰ یا ۵۰۰ هزار عضو گرفته، به کلی نابود می شود. حتی اگر فیلتر هم نشود، ممکن است مدیر کانال سهواً گزینه حذف کانال را لمس کند. یک کانال تلگرامی به همین راحتی حذف می شود. الان هم که همه گوشی ها لمسی است و اشتباه هم پیش می آید. حالا جایگاه این کانال های تلگرامی کجاست؟
شما با شبکه اجتماعی «تلگرام» مخالفید؟
مخالف نیستم. ولی به شیوه ای که بسیاری از خبرنگاران الان در فضای مجازی در بحث کانالها و گروه ها فعالیت می کنند انتقاداتی را مطرح کردم و حتی بحث کردم در این رابطه اما بعضی ها گوش شنوا ندارند. اصلا اشتباه است وقتی سایت می تواند هم در بحث آگهی و هم در بحث خبر ماندگار باشد، این همه به کانال های تلگرامی بها دهیم. در یک سایت اگر یک آگهی را درج کنید ۱۰ سال دیگر هم موجود است، مگر اینکه قرارداد مدت دار باشد.
ولی کانال تلگرامی و برخی شبکه های اجتماعی این مزیت را ندارند و هر آن امکان دارد فیلتر و از دسترس خارج شوند. پس بنده مخالف شبکه های اجتماعی نیستم اما اینکه تمام توان یک رسانه بخواهد به کانال خود معطوف باشد را اصلا قبول ندارم و آن را بزرگترین ضربه و خیانت به رسانه های رسمی کشور و منطقه می دانم.
شعار «راوی نیوز» چیست؟
در قسمت «درباره ما»، رویکردهای این پایگاه خبری را تشریح کردیم؛ یکی از موارد این است که ما این فضا را در اختیار مردم قرار دادیم تا مشکلات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح کنند. حتی بعضی مواقع رؤسای ادارات دست به دامان ما می شوند که برخی موضوعات را رسانه ای کنیم تا مشکلات حل شود.
چند موضوع را هم سرلوحه کار خود قرار دادیم که در همان قسمت ذکر شده است؛ اینکه «راوی نیوز» خود را متعهد به ارتقای سنت و اخلاق رسانه ای کشور می داند و در عین حال سعی در پایبندی به ارزش هایی چون صداقت، اعتدال، استقلال، اعتبار، تنوع و عدم ترجیح مراعات اقتصادی یا سیاسی بر مسائل حرفه ای دارد.
فکر می کنم همین دو خط، خلاصه تمام صحبت هایی بود که درمورد رسانه و رسالتش و آن چیزی که باعث شده رسانه ها در منطقه ما به جایگاه واقعی خود نرسند، باشد. متأسفانه جایگاه رسانه در منطقه جنوب استان تهران تعریف نشده است و حتی خیلی از ادارات به خود اجازه اهانت به ساحت خبرنگار و رسانه را می دهند.
هدف شما در دنیای خبر و رسانه چیست؟
خبر عشق من است. دوست دارم بالاترین سطح رسانه را از لحاظ کارایی و طرح نو تجربه کنم و بعد از آن، به عنوان وزیر ارشاد یا به عنوان معاون مطبوعاتی وزیر تمام این تجربه فراوان را انتقال دهم. البته آقای حسین انتظامی نیز سابقه درخشانی در کار خبر و رسانه دارد. مدیرمسئول روزنامه جام جم و سردبیر خبرآنلاین بوده است و هنوز هم فعالیت رسانه ای خود را ادامه می دهد.
به اعتقاد بنده، مشکل رسانه ها با آدم هایی که این مشکلات را تجربه و لمس کردند رفع می شود. دوست دارم به حدی برسم که به جامعه رسانه ای کشور کمک کنم.
برای من که جوانم و تازه وارد به دنیای خبر، جالب است که از جوانان تازه وارد به عرصه رسانه حمایت می کنید و آموزش رایگان می دهید. خودم وقتی می خواستم وارد این عرصه شوم، خیلی ها مانع تراشی کردند ولی شما حمایتم می کنید. شما در این مسیر، چه هدف و چارچوبی را دنبال می کنید؟
معتقدم که با توجه به صحبت های معصومین(ع) «علم» مثل وجه نقد و اموال، نیاز به خمس و زکات دارد. بنده کار را تجربی یاد گرفتم و هیچ کلاس آکادمیک خبری نرفتم؛ فقط خودم مطالعه کردم و کنار اساتید ایستادم و حرفی که به من زدند آویزه گوشم کردم، اگر درست بوده عمل وگر نه چرایی آن را بررسی کردم.
آموزشی که می دهم، زکات علم و تجربه ای است که در این سال ها به دست آورده ام. به افراد زیادی خبرنویسی را آموزش دادم. نمونه های این افراد در همین منطقه خودمان مشغول به کار هستند. کسانی هستند که کار خبر را به اذعان خودشان از بنده یاد گرفتند و بهترین خبرنویس های منطقه هستند.
با این حال، بنده خودم را هنوز شاگرد می دانم و در زمینه خبر مطالعه می کنم. چون کار خبر این گونه نیست که بگویید کل آن را یاد گرفتید و تمام شد. متأسفانه خیلی از خبرنگاران به خصوص در این منطقه درجا می زنند، چون در ۱۰ سال و ۲۰ سال پیش باقی مانده اند.
یکی از معضلات منطقه، عدم فعال بودن یا فعالیت نه چندان مناسب روابط عمومی برخی ادارات است. علت این امر را چه می دانید؟
عدم آموزش، همان معضلی که در بسیاری از خبرنگاران داریم. با این تفاوت که ادارات می توانند برای آموزش به نیروهای خود هزینه کنند؛ هم ردیف بودجه دارند و هم وظیفه شورای روابط عمومی ها در هر شهرستان است. به جرأت می گویم در طول ۲۵ سال اخیر حداقل در شهرستان ورامین تابه حال ندیدم که کسی خودش بیاید و بگوید خبرم را بخوان و ایراداتش را بگیر؛ گویا همه ما دانای کل هستیم!
فکر می کنید چرا؟
هم غرور دارند و هم می ترسند. من ۲۵ سال سابقه دارم و خیلی ها هم لطف دارند و می گویند بهترین خبرنویس، گزارش نویس، تحلیل نویس و منتقد هستی، ولی یک روز هم کلاس آموزشی نرفتم؛ بنده پرسیدم و به اینجا رسیدم، مطالعه کردم و از سردبیر و دبیر سرویس ها یاد گرفته ام. دلیل موفقیت نسبی ام نیز همین است که کار را به صورت تجربی و با مطالعه آموخته ام.
ریشه مشکلات و محاسن رسانه های منطقه چیست و میزان مطالبه گری آنها به نظرتان چقدر است؟
نکات کلی درمورد رسانه های منطقه می گویم، تفکیک نمی کنم چون موارد قابل ذکر بسیار زیاد است.
تعدد رسانه ها به شرطی خوب است که این رسانه ها بتوانند روی جامعه اثرگذار باشند. مثلاً در قضیه مترو ورامین چند سال است که این همه رسانه ها می نویسند. چرا هیچ اتفاقی نیفتاده است؟ کارکرد رسانه چیست؟ اثرگذاری بر مسئولان. حالا چرا اثر نگذاشته است؟ به خاطر اینکه یا ترسیدیم یا مطالبات جناحی و سیاسی را با آن مسئله اجتماعی قاطی کردیم.
چون مترو یک مقوله اجتماعی است و به نفع همه است؛ هم به نفع مسئولان سیاسی و هم مردم و هم کسانی که خارج از این منطقه هستند. درواقع یک کار چند سر بُرد است. ولی چرا بیش از ۹ سال طول کشیده است؟ از سال ۸۶ کلنگ مترو زده شده است. پروژه ای که در ۴ سال باید تمام می شد، چرا این همه زمان برده و هنوز هم انجام نشده است؟ به دلیل اینکه علاوه بر کم کاری و سهل انگاری برخی مسئولان و دعواهای سیاسی به خاطر آن، متأسفانه نوع نگاه رسانه ها نیز به این موضوع، مطالبه گری نبوده است.
خودم را عرض می کنم؛ در خیلی از موارد، بنده نیز خبررسان صرف هستم نه خبرنگار. خبررسان کسی است که خبری را توزیع و پخش می کند اما خبرنگار وظیفه مطالبه گری و پیگیری دارد و صرف نوشتن و مصاحبه نیست. رسانه باید مردم را تهییج کند تا آنها مطالبه گری کنند. متأسفانه ما در بحث مترو مردم را مطالبه گر نکردیم.
فقط هنگام انتخابات می گویند مترو چه شد و بعد از انتخابات همه مترو را فراموش می کنند. علتش نیز این است که خبرنگاران هم به بحث مترو کارکرد انتخاباتی داده اند. چهار دوره مجلس است که مترو مطالبه می شود. اگر این مطالبه جدی بود که هست، پس رسانه ها ضعیف عمل کردند. چرا رسانه ها این مطالبه گری را آن قدر شدت ندادند که مردم بیایند مطالبه کنند و بروند از تمام مسئولانی که کم کاری می کنند، بپرسند چرا مترو هنوز بهره برداری نشده است؟
نظر شما درمورد سایت «دشت ورامین» چیست؟
دشت ورامین هم یکی از همان رسانه های قارچی است(با خنده).
هر رسانه باید با هدفی ایجاد شود و سایت شما تازه راه اندازی شده و چون هدف نهایی سایت شما را نمی دانم و اینکه به چه دلیل ایجاد شده است، نمی توانم نظر بدهم ولی به طور کلی یا باید حرف نو بزنید یا طرح نو و شیوه اطلاع رسانی جدیدی داشته باشید تا موفقیت خودتان را تضمین کنید اما میدانم که کار خود را بلدید.
در کودکی دوست داشتید چکاره شوید؟
روحانی
اگر به عقب برگردید خبرنگاری را انتخاب می کنید؟
قطعاً و حتماً
از مسیری که آمدید راضی هستید؟
نه مسیرم را عوض می کنم ولی همین حرفه را انتخاب می کنم.
بالارده ترین مسئولی که با وی مصاحبه کردید؟
دکتر نجفی وزیر آموزش و پرورش دولت سازندگی و حجت الاسلام پورمحمدی، زمانی که رئیس سازمان بازرسی کل کشور بود.
به ورامین سفر داشتند؟
پورمحمدی در جریان سفر به ورامین بود اما با دکتر نجفی در تهران مصاحبه کردم.
بالاترین مسئولی که با او دیدار داشتید؟
با امام خمینی(ره) در زمان کودکی و مقام معظم رهبری در زمان بیعت با ایشان، چند روز بعد از رهبری شان در نهاد ریاست جمهوری.
اولین مصاحبه تان را در چه سنی انجام دادید؟
سال ۶۸ که ۱۶ سالم بود، خبرنگار ویژه نامه «ابرار ورامین» بودم و استاد حسن فرازمند اجازه داد تا با پرویز خانی که آن زمان از مطرح ترین فوتبالیست های ورامین بزرگ بود، مصاحبه کنم.
به همین دلیل از جوانان حمایت می کنید؟
همان طور که گفتم، زکات علمم را می دهم، فقط هم بحث جوانان نیست؛ مواقعی که اشکالی در کار بزرگترهای خبر می بینم، وظیفه خود می دانم که بیان کنم. کسی هم که بخواهد آموزش ببیند، حتماً به او آموزش می دهم.
علت این حمایت چیست؟
کسی که وارد کاری شود اگر هدفمند باشد کارش را ادامه می دهد و اگر هم نخواهد پیشرفت کند، پیشرفتی نمی کند. بنده اعتقاد دارم که باید به افراد تازه وارد کمک کرد، به دلیل اینکه من هم یک روزی همین تجربه را داشته ام.
کسی بوده که من را از آموزش رانده و کسی هم مثل آقای بیت الله خندان بوده که ورزشی نویسی را به من یاد داده است، یا برادر بزرگم دکتر محمدرضا که مدیون او هستم، به خصوص در بحث داستان نویسی و موضوعات اجتماعی؛ ولی درمجموع خودم به دنبالش رفتم.
نکته دیگر این است که آن زمان این قدر امکانات نبود که ما بنشینیم و کتاب بخوانیم یا در اینترنت جستجو کنیم و چیزی از خبر سردرآوریم، بلکه برای یادگرفتن باید جستجو و تلاش بسیاری می کردیم. متأسفانه جوانان امروزی خودشان به دنبال یادگیری نمی روند و باید به زور به آنها آموزش داد.
کمپین جاده مرگ را شما راه اندازی کردید؟
به واسطه مشکلاتی که بود این کمپین مربوط به جاده های جنوب استان را راه اندازی کردم. البته شنیدم که قبل از آن یکسری از افراد کمپینی به نام کمپین جاده مرگ ایجاد کرده بودند که فقط مربوط به جاده آبباریک می شد.
مشکل جاده آبباریک چیست و چرا این مشکل حل نمی شود؟
به اعتقاد من مسئولان درمورد این جاده خیلی کم کاری کردند چون اعتبار زیادی نمی خواهد در مقایسه با این همه پروژه های عظیمی که اجرا می شود.
سالهاست که جاده آبباریک به این وضعیت اسفناک دچار است و فقط به یک نماینده و فرماندار هم مربوط نمی شود. ۳۰، ۴۰ سال است که وضعیت جاده ابباریک اینگونه است و تلفات می گیرد. منتها یکی دو سال است که به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی، بیشتر در این رابطه اطلاع رسانی می شود. مشکل این است که با وجود اینهمه کشته ای که این جاده داشته تا به امروز هیچ مسئولی پاشنه ور نکشیده برود آن را درست کند.
نکته دوم باز هم به خبرنگاران بر می گردد. خبرنگاران آن گونه که خودشان می خواهند مطالبه گری نکردند. یادم هست که آقای سعیدی خبرنگار جام جم در جاده ورامین تصادف کرد. از آن روز به بعد خبرنگاران چند ماه بر سر این موضوع سر و صدا کردند. این غلط است که تا برای خودمان اتفاقی نیفتاده یک موضوعی را پیگیری نکنیم. ما کوچکترین مشکلی که می بنیم باید مطرح کنیم.
چند روز پیش به رئیس یک اداره گفتم مردم ناراضی هستند گفت خب باشند! نهایتش به عنوان کارشناس می روم در یک سازمان بالاتر کار می کنم، دردسر کمتری هم دارد!
تا زمانی که این دیدگاه در مسئولان وجود دارد، هیچ مشکلی حل نمی شود و علتش هم این است که خبرنگار مطالبه گر نیست و در برابر مشکلات مسئولان سکوت می کند.
ولی خیلی از مسئولان درصورت انتقاد، سریع شکایت یا تهدید می کنند.
نمی توانند. آن رسانه هایی که غیررسمی هستند از شکایت می ترسند. قانون مطبوعات متفاوت است. اولاً تنها صنفی که در دادگاهشان هیئت منصفه دارند در حال حاضر مطبوعات است. بقیه اصناف مشمول قانون کیفری و جزایی هستند ولی برای ما قانون مطبوعات است.
دوم اینکه در قانون مطبوعات چیزی به عنوان شلاق و حبس نداریم و اکثراً جریمه نقدی است. اگر هم حبس باشد به دلایل امنیتی است. حتی همین توقیف نشریات و فیلترکردن آنها نیز در برخی موارد، غیرقانونی است. به دلیل اینکه حتما باید دادگاه تشکیل شود و دادستان نمی تواند مستقیماً حکم توقیف بدهد، مگر در موارد خاص که برهم ریختن نظم و امنیت و دعوت به اغتشاش گری باشد. در این حالت ها دادستان می تواند رأساً اقدام کند؛ ضمن اینکه توقیف نمی تواند بیشتر از یک حد معین باشد.
اصلی ترین دلیل عقب ماندگی ورامین در این سال ها چیست؟
دلیلش همه ما مردم هستیم.
یعنی مردم بیشتر از مسئولان مقصر هستند؟
مسئولان از کجا می آیند؟ از بین همین مردم می آیند. غالب مسئولان شهرستان بومی هستند و خودشان مشکلات را لمس کرده اند. پس دلیل اصلی عقب ماندگی ها خود مردم هستند. باید مطالبه گری کنند، بروند و بخواهند. در حالت کلی نیز مردم، مسئولان و رسانه ها هر سه مقصر هستند.
استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
یک پرسپولیسی که مسئول روابط عمومی باشگاه استقلال هم بوده است!
چه سالی؟
حدود سال ۷۵، اولین سالی که دکتر علی فتح الله زاده مدیرعامل استقلال شد.
میزان دخالت شما در عزل و نصب های منطقه؟
با انتشار گزارشی در خصوص معضلات و رانت هایی که بود، باعث شدم ۱۶ روز بعد از انتشار آن گزارش، دکتر ربیعی رئیس دانشگاه آزاد ورامین – پیشوا که در یک مجموعه ۱۸ هزار نفری مدیریت داشت، برکنار شده و دکتر شیبانی جایگزین وی شود.
کلاً رسانه ها چقدر در عزل و نصب ها تاثیر دارند؟
اگر همدل و همصدا باشند قطعاً می توانند تمام مسئولان بی کفایت را برکنار کنند.
چرا این اتفاق نمی افتد؟
به دلیل برخی منافع شخصی افراد.
فکر نمی کنید دوستانتان را تخطئه می کنید؟
شاید خود من هم برخی مواقع این اشتباه را داشته باشم.
نظرتان راجع به همکارانتان:
سید حسن میری؟
دوست عزیز و قدیمی.
ابوفیاض حیدری؟
پیشکسوت مهربان.
علی سعیدی؟
دوست همکار.
فاطمه قره چایی؟
شاگرد مستعد.
سمیه تاجیک؟
استاد مصاحبه.
فاطمه امیرهمتی؟
همراه و همکار.
مینا شمس؟
شاگرد مستعد و باهوش.
رضا دهقان؟
مستعد نیازمند اصلاح.
حسین ابویسانی؟
دوست.
علیرضا فرجی؟
همکار.
غلامرضا فرجیان؟
همکار.
طاهر میرزا کریمی؟
بزرگتر قابل احترام.
مجید میثمی؟
بسیار مؤدب و مستعد.
مجید عبدوس؟
باهوش.
جلال شیرکوند؟
همکار اخلاقمدار.
میلاد زارعی؟
شاگرد بسیار مستعد و آینده دار.
نظرتان راجع به مسئولان:
آیت الله محمودی؟
مؤمن دوست داشتنی.
محمدرضا یوسفی؟
خندان و حرّاف.
مهدی ابوالحسنی؟
دوست صمیمی و مدیر مستعد.
اداره ارشاد ورامین؟
فشل.
علیرضا مهدی زاده؟
کماکان شاگرد.
اصلاح طلب یا اصولگرا؟
اصولگرای اصلاح طلب
متروی ورامین؟
شاید دو سال دیگر.
متین ورامین؟
قهرمان.
صالحین ورامین؟
سوء مدیریت.
تکواندو شهرداری ورامین؟
هدر رفتن بودجه.
راوی نیوز؟
به دنبال عدالت.
دشمن؟
می توان دوست شد.
عشق؟
زمینی و آسمانی.
موسیقی؟
آرامشِ خلوت.
سقف آرزوها؟
زندگی بدونِ مشکلِ مردم.
بهترین سفر؟
چندسال پیش، شب ولادت امام رضا(ع) در مشهد.
بهترین غذا؟
فسنجون ترش.
بهترین آشپز؟
مادر
دوست داشتنی ترین اشخاص؟
پدر و مادر.
دروغگو؟
دشمن خدا.
خبرنگاران ورامین بزرگ؟
علم ناکافی.
محل تولد؟
تهران، نظام آباد.
متراژ خانه؟
۵۹٫۵ متر.
درآمد ماهیانه؟
میانگین یک و نیم میلیون تومان.
از راه رسانه؟
رسانه و انتشارات کتاب.
به نظرتان خوب است یا جا دارد که بیشتر شود؟
کارگر بنا روزی ۱۰۰ هزار تومان دستمزد می گیرد یعنی اگر ۳۰ روز کار کند ۳ میلیون تومان دستمزد ماهانه دارد. درآمد من نصف یک کارگر است. شما تشخیص بدهید خوب است یا بد!
خودتان راضی هستید؟
من در هر شرایطی راضی ام چون به زندگی تجملاتی اعتقادی ندارم.
خدمت سربازی؟
معافیت برادر شهیدی.
رتبه کنکور؟
کارشناسی ۳۰، کارشناسی ارشد ۴۲
سید محمد خاتمی؟
گفتگوی تمدن ها.
محمود احمدی نژاد؟
عامل رکود اقتصاد کشور.
هاشمی رفسنجانی؟
سردار سازندگی.
مقام معظّم رهبری؟
ولایت مطلقه فقیه.
شورای نگهبان؟
گاهی اوقات سیاست زده.
تلویزیون؟
میلی.
دولت یازدهم؟
اسیر بی تدبیری دولت های نهم و دهم.
اصلاح طلبان و اصولگرایان؟
افراط و تفریط آفت است. هم اصلاح طلب و هم اصولگرا.
اصلاح طلبان دشت ورامین؟
اسیر حاشیه ها و نیازمند پوست اندازی و جوانگرایی.
حسین نوش آبادی؟
اشتباه در برخی عملکردها.
کارخانه قند ورامین؟
فراری دادن سرمایه گذار توسط مسئولان.
کاراسازه متین؟
فراری دادن سرمایه گذار توسط مسئولان.
ورامین؟
شهر خوبان.
شورای شهر ورامین؟
ناکارآمد.
هدفتان از حضور در شورای شهر؟
سعی در خدمت به مردم.
انتخابات شورای شهر ۹۶؟
به امید رأی صحیح مردم.
روز خبرنگار؟
هر روز باید روز خبرنگار باشد.
توصیه به مسئولان منطقه؟
خادم مردم باشید.
مصاحبه مفصل داشتید؟
نه به این مفصلی.
به فعالیت رسانه ای خود چه نمره ای می دهید؟
۱۵، گفتم که همیشه در حال یادگیری هستم.
حرف پایانی؟
مردم، مسئولان و رسانه ها برای داشتن جامعه ای سالم و عاری از مشکلات، باید دست به دست هم دهند تا انشاءالله در سطح منطقه شاهد آبادانی، رشد و توسعه باشیم.
**گفتگو: مجید میثمی
**تنظیم: سمیه تاجیک
این مصاحبه در نیمه دوم مرداد ماه و به مناسبت روز خبرنگار انجام شده است و “تنها هدف” از آن انتشار جزئیات و ابعاد مختلف زندگی یک خبرنگار بوده است.
دیدگاه ها :