خانه » استان‌ها » «امیرحسین» زود به «یَل کربلا» پیوست
  • پنج شنبه ۶ دی ۱۴۰۳ - 2024 26 December

استان‌ها // 18 سپتامبر 2018  ,  20:36  // کد خبر : 24203
سوگواره ای برای یک پهلوانک/ «امیرحسین» زود به «یَل کربلا» پیوست

چهار سال پیش، صبح تاسوعای حسینی خبری تکان دهنده در شهر پیچید: «امیرحسین سیری» پهلوانک باستانی کار ورامین که هنوز شش سالش تمام نشده بود، از میان ما پر کشید و به ابوالفضل العباس(ع) یل کربلا پیوست؛ اما چه زود!

به گزارش راوی امروز، وقتی 30 اردیبهشت 1388 خداوند بعد از چند سال، دوقلویی را به «محمدعلی» مرشد قدیمی و باستانی کار زورخانه های دشت ورامین عطا کرد، او و همسرش چون آن دوقلو را با عنایت الهی امام حسین(ع) و ابوالفضل العباس(ع) و توسل هایشان به این دو بزرگوار به دنیا آورده بودند، نامشان را «امیرحسین» و «ابوالفضل» گذاشتند.

آوازه خاندان متدین و باستانی کار «سیری» در منطقه روغنکشی، شهرستان و دشت ورامین فراگیر بود ولی دوقلوهای بااستعداد و زیباروی آنها از دو سه سالگی شروع به هنرنمایی در ورزش شریف باستانی و گود زورخانه ها کردند؛ «امیرحسین» درون گود زورخانه میل و چرخ می زد و «ابوالفضل» ضرب می گرفت و مرشدی می کرد.

کار این برادران کوچک، آن قدر زیبا و بزرگ بود که دائم در مرکز همایش های برج میلاد و … و همچنین تلویزیون ایران هنرنمایی می کردند و دل می بردند.

هفته تربیت بدنی در اواخر مهرماه سال 1393 که مراسمی به همین مناسبت در زورخانه شهرداری ورامین، جنب پارک 15 خرداد برگزار شد، نمی دانم چرا تمرکز عکاسی ام بر چهره و حرکات «امیرحسین» رفت و چندین عکس از هنرنمایی اش گرفتم.

اما کمتر از دو هفته بعد، در روز تاسوعای حسینی، روزی که به «یَل کربلا» یعنی ابوالفضل العباس(ع) اختصاص داشت، خبری بند بند وجودم را لرزاند و اشک را میهمان چشمم کرد: «امیرحسین» زود به «یَل کربلا» پیوست!

«امیرحسین» که هنوز شش سالش تمام نشده بود، در روزی که پدر و مادرش به واسطه صاحب آن روز او را در این دنیا دیده بودند، خیلی ناگهانی و تلخ و با «تب اوریون» دیگر چشم باز نکرد تا ورزش باستانی کشورمان پهلوانکی استثنایی را از دست بدهد.

و آن روز فهمیدم که چرا تمرکز ناخودآگاهم در حدود دو هفته قبل، بر هنرنمایی و رفتارهای «امیرحسین» بود؛ آخرین عکس های او را لنز دوربین خبری من شکار کرد…

مرگ، فرآیندی ساده از قانون طبیعت است اما «مرگ با عزت» نصیب هرکسی نمی شود؛ شاید فکرها به آن سمت برود که «امیرحسین» چون طفلی بیش نبود، دل ها را سوزاند ولی این طور نبود؛ فوت در کمال شهرت ملی، در روز تاسوعای حسینی و شب عاشورا با نامی مزین به امام سوم شیعیان جهان، بهترین تعبیر از زیباییِ «مردن» است.

با دانستن همه این نکات نغز، غصه پدر و مادر داغدار «امیرحسین» با «صبر» در فراق هجران فرزند، تسلی می یابد و آرزوی اینکه همه ما افتخار چنین مرگ با عزتی را تجربه کنیم.

السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ(ع).

علیرضا مهدی زاده
خبرنگار



دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار