«رسول حقشناس» کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر که از استادان «تئاتر درمانی» در کشور بوده و تألیفات زیادی را نیز در این زمینهها در کارنامه دارد، نقدی اختصاصی بر تئاتر ورامین و نمایش «قدم رنجه فرمودید» آخرین اثر تئاتری استاد «عزت الله قمی» برای پایگاه اطلاع رسانی «راوی امروز» نگاشته است.
به گزارش راوی امروز، حقشناس در نقد این نمایش که شامگاه یکشنبه 18 شهریور 97 آخرین اجرایش را به روی صحنه خواهد رفت، نوشت:
«امشب به دیدن نمایش «قدم رنجه فرمودید» نشستم؛ نمایشی که در هیچ و پوچ تئاتر ورامین، باز بوی شرافت میداد و سگش میارزید به کارهای «همه چی تمام» و پوشالی پایتخت.
تئاتری که استاد قمی کار میکند، به معنای واقعی کلمه یک «تئاتر چریکی» است؛ تئاتری که در یک سن کوچک به عرض دومترونیم و طول هفت متر که از یک فرش دوازده متری کمتر است. تئاتری که تهیه کننده ندارد، تنخواه میلیونی ندارد، سلبریتی ندارد، مدیرگردن کلفتی ندارد، هیچ نهادی حتی قبولش ندارد!
تئاتری که به معنای واقعی کلمه «هیچیندار» است، حالا باید توسط یک ژنرال ۷۰ ساله با یک لشکر جوان محروم از آموزش، یا جوانانی که کلاه گشاد آموزش پولکی سرشان رفته، چراغ فیتیله ای تئاتر شهرش روشن نگه داشته شود.
تئاتری که به علاوه همه «هیچینداری» اَش، گیر مدیران «بله قربان گو» هم افتاده که البته این، میراث کسانی است که علناً گفتند: «من از تئاتر ورامین متنفرم»!
شب قبل در سالن اصلی «تئاتر شهر» اجرا داشتم. نورهای عالی، سالن بزرگ، معماری آسان برای جابجایی بازیگران، پشت صحنه، مدیر حامی گروه، تهیه کننده دست و دل باز، تابلوی بزرگ تبلیغاتی، بلیت 50 هزار تومانی، لباس و گریم پرطمطراق؛ خلاصه بهشت یک کارگردان و جایی که وقتی میروی، دیگر سالن کوچک و بی امکانات ورامین به چشمت نمیآید.
اما یک چیزی کم دارد. چیزی به نام «شرف»!
امشب لحظهای حس کردم یک کودکِ کار که با دستفروشی زندگی میکند، در برابر یک بچه پولدار مازاراتی سوار قرار گرفته؛ بچه پولداری که تئاتر شهرستان را غلط محض میداند و کار خود را فاخر.
یکی نیست به این بچه پولدار نُنر بگوید که آخر بچه پولدار! اگر باباجانت این امکانات را به تو نمیداد، هیچی نبودی در برابر تئاتر بدبخت شهرستانی که مجبور است به خاطر شرفش، از لباس و دکور و آموزشش بزند تا مردمش را سرگرم کند، وگرنه من هم با 100 میلیون تومان پول، میتوانم شاهکار بسازم، اما نهایتاً بایک میلیون تومان میروم روی صحنه!
اثر «قدم رنجه فرمودید» قابل نقد نیست، چون قلم استاد قمی شکل خودش را دارد، فیگورش همینی هست که هست! به من چه! کارگردانی دهه پنجاهی استاد قمی هم مال خودش هست، امضای خودش هست و همین شکلی کار میکند.
او حتی اگر بتواند به شکل دیگری اجرا برود هم، آگاهانه نمیرود، چون امضایش را میخواهد دوام ببخشد.
وجه تمایزش هم همین است که در عین قدرت، سیاقش را عوض نمیکند؛ نه مثل بعضیها درجا زننده باشد.
متن و کارگردانی مال استاد قمی است و ختم کلام میخواهد خودش باشد؛ ریتم بد باشد یا خوب، متن ضعف داشته باشد یا نه، بازیگران ناآگاه باشند یا نه.
اما بازیگری!
استاد قمی مرد کشف و بروز استعدادهای ماندگار است. زن قهوهخانهدار، اقدس خانم، کدخدا و دختر دانشجو در این اثر جدیدش، نمونههایی بارز هستند که آیندهای روشن دارند، هرچند آنچنان دلچسب بازی نکردند.
بقیه تیم نوجوان و هنرجو هم که راه بسیار طولانی دارند برای بازیگر شدن؛ اما همین جسارت و تلاش در این وضع بیقرارِ تئاتر ورامین جای تشکر دارد.
تیم نوجوان از خوب جایی شروع کردند و به شرط پژوهش و تلاش زیاد، بهتر نیز میشوند، چون علاوه بر سختیِ کار نمایش، سختیهای کار در ورامین را هم باید تحمل کنند!
برای بارهای اول و امشب خوب بود، ولی کافی نیست و اصلاً هم کافی نیست. نوجوانان هنرجو اگر میخواهند موفق باشند، باید تلاش و مطالعه و پژوهش را فراموش نکنند.
رضا مهابادی، مهدی محمدیان، حسین محمدی و محمد پورچی کنگرلو نیز به طور قطع، سطح خود را پایین آورده بودند تا با هنرجویان کلاس استاد همراه باشند و بازیشان بیرون نزند، وگرنه بازی آنها، نبود آنچه که باید میبود…
بماند که ریتم و تقطیع صحنهها و شخصیتپردازیها نیز مشکل داشت اما در هر حال، تئاتر «با شرف» را در نمایش «قدم رنجه فرمودید» دیدم و همین مهم است؛ تکنیک هم بماند برای داراها»…
دیدگاه ها :