علیرضا مهدی زاده پیشکسوت خبری استان تهران که سوابق فعالیت های متعدد فرهنگی، پژوهشی در طول 25 سال اخیر دارد و مدیرمسئول انتشارات امروز و فردا نیز هست، در نقدی صریح، برخی مشکلات و معضلات مدیریتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ورامین را بیان کرده است.
به گزارش راوی امروز، مهدی زاده در نقد خود نوشته است:
ورامین، شهرستان مذهبی، تاریخی، متمدن، فرهنگی و هنرمندپرور در سطح ملی و بین المللی است که حدود 20 سال اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی در آن مستقر است و به طور حتم، توقع پویایی و بالندگی فکری و مدیریتی در این اداره، از دفاتر نمایندگی یا ادارات نوپای شهرستان های دیگر، بیشتر است.
مدیریت ضعیف و فَشَل این اداره فرهنگی و هنری که شوربختانه دبیری «شورای فرهنگ عمومی» شهرستان را نیز طبق قانون برعهده دارد، به یکی دو مورد ختم نمی شود و هیچ گاه هم به اهالی فرهنگ و هنر و رسانه ها جواب قانع کننده ای داده نشده است که به صورت خلاصه، تنها چند نمونه آنها بیان می شود تا در آینده نزدیک، موشکافانه تر به این موارد پرداخته شود:
1- «سیاسی بازی» و «سیاسی کاری» در میان مدیران این اداره فرهنگی که وظایفی ورای سیاست و خطوط جناحی دارد، در سالهای اخیر و با مدیریت های مختلف، بارها بروز و ظهور داشته که نمونه های آن در خاطر اکثر هنرمندان و اهالی رسانه باقی است.
نمونه های بارز این موارد در یک سال اخیر درخصوص برخی اجراهای تئاتر و موسیقی با دوگانگی برخورد مدیریت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، به وضوح دیده شده که از صدور مجوزها تا برخوردهای طردگرایانه اهالی هنر، نمود عینی داشته است.
2- اضافه نشدن حتی یک مترمربع به سرانه های فرهنگی، هنری توسط این اداره در سالهای اخیر، از جمله عدم تکمیل و راه اندازی مجموعه نیمه کاره کناری فرهنگسرای رازی؛ در حالی که زیرساخت های سخت افزاری شهرستان، به شدت ضعیف بوده و اوضاع فرهنگی منطقه نیز رو به سراشیبی سقوط است.
3- عدم حمایت از فعالان هنری برای اجرای برنامه های بومی و عدم اعتراض به نهادهای موازی فرهنگی به خاطر عدم استفاده از هنرمندان بومی که بعضی از آنها در سطح ملی می درخشند؛ نتیجه اینکه مبالغ کلانی از شهرستان خارج شده و به هنرمندان غیربومی می رسد!
4- عدم توان بازپس گیری اماکن مهم فرهنگی شهرستان مانند «فرهنگسرای ارشاد» که زمانی بنا به مصالح مهم امنیتی و اجتماعی به ناجا امانت داده شد و حالا سالها می گذرد و اراده ای در بازپس گیری آن دیده نمی شود.
5- عدم ارتباط دائمی و شفاف با رسانه های مکتوب و مجازی شهرستان و عدم هرگونه حمایت و پیگیری امور اهالی رسانه های مجوزدار، به نحوی که شاید باورپذیر نباشد، اما این اداره که متولی اصلی امور رسانه ها و مطبوعات است، حتی بانک اطلاعاتی کامل و دقیقی از رسانه ها و خبرنگاران رسمی ندارد و سالی یک بار در ایام منتهی به روز خبرنگار، به طور ناقص، لیست ها را کامل می کند!
6- عدم بهره گیری از نخبگان فرهنگی، هنری و رسانه ای شهرستان برای ارائه راهکارهای مفید برای ارتقای فرهنگ و هنر شهرستان؛ به طور مثال، عدم تشکیل اتاق فکر فرهنگ و هنر ورامین با حضور رؤسای قبلی و چهره های ماندگار فرهنگی و هنری و استفاده از تجربیات آنان در مدیریت فرهنگی.
7- عدم توان جذب سرمایه گذاران خیرخواه در امور فرهنگی برای جبران کمبودهای سخت افزاری و نرم افزاری این امور در شهرستان.
8- نقش انفعالی و «بله قربان گو» در شورای فرهنگ عمومی و عدم اجرای مصوبات این شورا با توجه به سبقه مذهبی، فرهنگی و اجتماعی شهرستان!
9- عدم حمایت مادی و معنوی از مؤلفان و ناشران بومی برای ارائه آثار فاخر و ارزشمند شهرستانی، استانی و ملی.
10- عدم توسعه کانون ها و انجمن های هنری و فرهنگی و در عین حال، غیرفعال و منفعل بودن برخی انجمن های موجود در سطح شهرستان.
11- منفعل بودن در پیگیری مسائل و مشکلات چهره های ماندگار و مفاخر فرهنگی شهرستان، مانند هجرت بی سرو و صدای استاد سعید وزیری از ورامین به تهران؛ همچنین چاپ نشدن بسیاری از کتابهای چهره های ماندگار درگذشته ورامینی مانند مرحومان استاد طالقانی و استاد حسن وزیری و عدم برگزاری همایش های بزرگداشت و گرامیداشت چهره های ماندگار و مفاخر شهرستان.
و این حکایت تلخ و پر غصه فرهنگ و هنر شهرستان متمدن، مذهبی و فرهنگی ورامین همچنان باقی است…
دیدگاه ها :