خانه » استان‌ها » «دشت لار» شاهدی بر پاکی و عزت عشایر جوادآباد
  • یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ - 2024 22 December

استان‌ها // 21 جولای 2018  ,  21:17  // کد خبر : 20369
سفرنامه ای از میهمانی عیاران/ «دشت لار» شاهدی بر پاکی و عزت عشایر جوادآباد

«دشت لار» از ییلاقات خوش آب و هوا دارای طبیعت بکر استان تهران است که سالیان درازی به عنوان ییلاق عشایر شریف «جوادآباد» وسیع ترین بخش استان تهران محسوب می شود و شاید در این سالها شاهد آخرین نسل ییلاق و قشلاقی عشایر باشد.

به گزارش راوی امروز، حبیب رضازاده دهیار دهستان «آبباریک» که از دهیاران تحصیلکرده و موفق شهرستان ورامین است، سفرنامه ای کوتاه از حضور در «دشت لار» نوشته و در اختیار پایگاه اطلاع رسانی «راوی امروز» قرار داده که می خوانید:

«یکی از بزرگان عشایر خود به پذیرایی از میهمانانی که برخی را برای اولین بار میبیند مشغول است و این برای من خیلی جالب و عجیب است.

تا پایان پذیرایی بزرگان عشایر همپای جوانان از میهمانان پذیرایی می کنند و دائما دلنگران میهمانان خود هستند؛ از همین رو به سادگی تمام چندین بار می پرسند “اگر چیزی لازم دارید، بگید”.

چندی پیش آقای رسول باقری پور دهیار محترم حصاربالا، تماس گرفته و برای حضور در چادر عشایر جوادآباد در محل “لار” دعوت نمود. بنده به همراه اعضای شورای روستا دعوت ایشان را پذیرفته و پنجشنبه بعدازظهر عازم منطقه لار شدیم.
تا ورودی منطقه حفاظت شده لار که جاده آسفالت بود؛ اما پس از ورودی با جاده ای کوهستانی و سنگلاخ مواجه می شویم که هر چه بیشتر در امتدادش حرکت می کنیم زیباتر، هیجانی تر و البته سختتر می شود.
حدود ساعت ۸ عصر به یکی از چادرهای عشایر می رسیم. در یک دشت سرسبز در پایین رشته کوههای البرز، چندین چادر برای اتراق میهمانان، گله داران و فضایی که فنس کشی شده بود برای نگهداری بره های گله توسط عشایر برپا شده بود.
اندکی پایینتر از محل چادرها یک رودخانه کوچک با آبی به غایت خنک و تمیز که از چشمه هایی در همان نزدیکی جاری بود، قرار داشت.
منطقه فوق العاده بکر، زیبا و آرامش دهنده بود که میهمان نوازی عشایر تمامی این خوبی ها را دو چندان کرده بود.
پذیرایی با ماست محلی انجام شد که واقعا خوشمزه بود. اندکی بعد بساط شام گسترده شد که یکی از بزرگان عشایر شخصا به همراه چند جوان مشغول پذیرایی از میهمانان شدند. شام بی اندازه لذیذ و مهمتر اینکه سالم بود. بعد از صرف شام به هنگام پذیرایی چای، چندین خاطره جذاب از زندگی عشایری تعریف شد که برایم جالب بود. خاطراتی که گویای سختی، سادگی و صمیمیت زندگی عشایری بود.

حدود ساعت ۱۲ شب، در دو چادر متصل به هم رختخواب ها را پهن می کنند. از چند روز پیش میزبان در خصوص سرمای شدید شب لار به ما هشدار داده بود و درخواست داشت که با خود پتوی مناسب همراه داشته باشیم. اما هنگام خواب میزبانان بهترین رختخواب را به میهمانانی دادند که با خود پتو و روانداز مناسب نداشتند.

سرمای شب به اندازه اخطارهای میزبان نبود، اما مطبوع بود مخصوصا برای مایی که از گرمای ورامین به آنجا رفته بودیم.
خواب در طبیعت لار آنهم در کنار افرادی که اخلاقیات خاصی دارند که می توان اخلاقیات عیاران نام نهاد، یک تجربه منحصر به فرد است.

صبح با صدای پارس سگهای گله و گوسفندان بیدار می شویم، با آب سردی که از چشمه جاری است، دست و صورت خود را شسته و بر سفره ای می نشینیم که تمام محتویاتش طبیعی و سالم است.

بازهم بزرگان به همراه جوانان عشایر مشغول پذیرایی از میهمانان می شوند.

پس از صرف صبحانه تصمیم بر گشت و گذار در طبیعت لار، می گیریم و با تعدادی دیگر به یک چشمه آب معدنی سرشار از گوگرد میرسیم، به حدی گوگرد این چشمه زیاد است که آب رنگ شیری به خود دارد. پس از تنی به آب زدن، به چادرهایی دیگر که متعلق به یکی دیگر از بزرگان عشایر می باشد وارد می شویم. لازم به ذکر است که پس از صرف صبحانه یکی دیگر از بزرگان عشایر ما را برای ناهار به چادرهای خود دعوت می کند.

پس از رسیدن به محل جدید که نزدیک رودخانه و در یک دشت وسیع قرار دارد و نسبت به محل اتراق دیشب، چادرهای بیشتری در آنجا برپا است و صرف هندوانه و خربزه با راهنمایی میزبان به سمت رودخانه ای حرکت می کنیم که مقرر شده است آنجا هم اندکی آب تنی کنیم.
جوانان عشایر در محل چادر مشغول تهیه و تدارک ناهار می شوند و ما به همراه تعدادی از بزرگان عشایر به محل رودخانه می رویم. رودخانه ای که بزرگترها و بلدها می گویند آب آن از چهل چشمه تامین می شود و کلی خاصیت درمانی دارد. آب فوق العاده خنک است و همین امر آب تنی را کمی سخت می کند. بزرگترها از عظمت رودخانه در گذشته ها هنوز خاطراتی دارند، اما امروزه رودخانه چندان جوش و خروشی ندارد که نشان از کم آبی دارد.

پس از تفریح برای صرف ناهار به محل چادرها می رویم، فضا اندکی سنگین شده است. دلیل را جویا می شویم، بزرگان عشایر می گویند “ما میهمانان زیادی دعوت کرده بودیم که تعدادی از آنها ضمن قبول دعوت، نیامده اند و این موضوع را بی احترامی می دانیم”. می گفتند “ما برای میهمان عزت قائلیم که دعوتش می کنیم و اگر میهمان بدون اطلاع بر سفره ما حاضر نشود، ما را عزت نکرده است”.

خوشحالیم که در این میهمانی حضور داشتیم، چراکه میهمان افرادی هستیم که شاید آخرین نسل عشایری باشند که همچنان ییلاق و قشلاق می کنند و پاسدار ارزش های خوب دنیای سنتی هستند».

*حبیب رضازاده



دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار