نقدنویس روزنامه «مملکت» درباره عملکرد شوراهای اسلامی شهرها و روستاهای کشور در آستانه سالروز تأسیس این شوراها نوشته است.
نقدنویس روزنامه «مملکت» درباره عملکرد شوراهای اسلامی شهرها و روستاهای کشور در آستانه سالروز تأسیس این شوراها نوشته است.
به گزارش راوی امروز، علیرضا مهدیزاده در نقدِ چهارشنبه ۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۱ روزنامه «مملکت» نوشت:
شوراهای اسلامی شهر و روستا، مردمی هستند، از رأی مستقیم جامعه برآمدهاند، دائم زیر ذرهبین مردم براساس اصول ۶ و ۷ و ۱۰۰ تا ۱۰۶ قانون اساسی، قرار دارند و از ارکان مهم نظام ایران هستند؛ اولین قانون شوراهای اسلامی کشور در سال ۱۳۶۱ به تصویب مجلس رسید و بعد از تغییرات چندباره، با سر کار آمدن دولت هفتم به ریاست خاتمی، در ۱۷ اسفند ۱۳۷۷ اولین دوره انتخابات سراسری شوراهای شهر و روستا برگزار شد و در نهم اردیبهشت ۱۳۷۸ حدود ۲۰۰هزارنفر از منتخبان مردم برای اداره امور شهرها و روستاهای کشور در ۴۰هزار حوزه انتخاباتی بهعنوان عضو شورای اسلامی برگزیده شدند.
رویکرد شوراهای شهر و روستا بهعنوان عنصری از مدیریت شهری و روستایی، مهم است و نقطهعطفی برای مدیریت مشارکتی در کشورمان محسوب میشود؛ چراکه ایجاد پارلمان محلی عالی و کارآمد، برای توسعه خدمات به مردم و ایجاد «مدیریت واحد شهری و روستایی»، از اهداف تشکیل شوراها بوده است و درواقع، مدیریت امور سازمانها و نهادهای مرتبط با شهر و روستا، به یک مرکز تصمیمگیری به نام شورا سپردهشده تا از «چندبارهکاری» جلوگیری و ایجاد هماهنگی کند.
براساس آسیبشناسیهای انجامشده درزمینه عدم توفیق مدیریت شهری و روستایی در انجام طرحهای زیربنایی و برآورده کردن انتظارات مردم، در شهرهای کوچک و روستاها، اعمالنفوذ و مداخله برخی اشخاص متصل به بعضی اعضای شوراها در راستای قوم و قبیلهگرایی و در شهرهای بزرگتر و کلانشهرها، مداخله و تأثیرگذاری احزاب و جناحهای سیاسی و حتی کارتلهای اقتصادی برای تأثیرگذاری در تصمیمگیریهای شوراها، نقشی مخرّب و ضدمردمی با سیاستگذاریهای غیرکارشناسی داشتهاند که همگی ناشی از عدم شایستهسالاری در اکثر افراد انتخابی مردم است.
شوراها «مجمع معتمدین مردم» هستند که بستر و عامل اصلی همکاری و همراهی مردم نیز اعتماد است و این اعتماد زمانی شکل میگیرد که اعضای شورا به نحو مطلوبی، از جایگاه و اعتبار لازم برخوردار باشند؛ مهمترین ویژگی و شاخص شورای مفید و مطلوب، داشتن علم و تجربه و دیدگاه مدیریتی مناسب در فضای منطقی و اصولی برای عمل به وظایف وسیع قانونی و خدمترسانی شایسته، با پرهیز از حاشیهها و حاکم کردن فضای کار و تلاش برای مردم است.
آشنایی با دانش برنامهریزی شهری و روستایی در کنار مدیریت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آشنایی با موضوعهای مهم شهری و روستایی و فرآیندهای موجود در شهرداریها و دهیاریها، توانایی نگارش متون و اسناد، توانایی تشریح وضعیت و ارائه ایدههای نو، نگرش صادقانه، قابلاعتماد و امین مردم بودن، داشتن وجدان کاری، پاکدستی، مسئولیتپذیری، رویکرد سیستمی و مصونیت از نگاههای قبیلهای و حزبی، اعتقاد واقعی به خِرَد جمعی و بهرهگیری از توانمندیهای جمعی و مشاوران کاربلد، از مختصات مهم اعضای شوراها محسوب میشوند که متأسفانه در بسیاری از شهرها و روستاها دیده نمیشوند.
متأسفانه با گذشت ۲۳ سال از عمر شوراها، کار میدانی مطمئنی برای ارزیابی عملکرد این نهاد مدنی صورت نگرفته تا براساس آن بتوان به قضاوتی جامع دستیافت؛ اما فساد گسترده با کارکردهای نامطلوب و تأثربرانگیز بسیاری از شوراهای شهر و روستا که منجر به ارتشاء و اختلاسهای گسترده در اقصانقاط کشور، از کوچکترین روستاها در دورافتادهترین نقاط تا کلانشهرهایی که منجر به دستگیری و محاکمه اعضا و حتی انحلال شوراها شده، قرار قانون را زیرپا نهاده که شورا را نهادی برخاسته از جامعه و در خدمت مردم، تصمیمگیر و تأثیرگذار دانسته است.
مؤلفههای مهم شوراها، ترسیم افقهای جامع اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و هنری، ورزشی، بهداشتی و درمانی، آموزشی، غنیسازی اوقات فراغت، قضایی و حتی امنیتی مردم است، اما شوربختانه وظایف شوراها در مملکت ما، فقط ابتداییترین و بدیهیترین وظایف است که شامل انجام خدمات شهری و روستایی جمعآوری زباله، ساماندهی اوضاع ترافیک، ساماندهی ساختوسازها، توسعه فضای سبز، زیباسازی مناظر و… است.
شوراهای مردمسالار، زمانی میتوانند عملکرد مطلوبی داشته باشند که تمام مردم در جریان انتخاباتی آگاهانه و اصلحمدار، سرآمدانِ سلامت خویش را با گرایشها و قومیتهای مختلف، بر مسند بگمارند و مقدّراتشان را به نخبگان فرهیخته واقعی ضد فساد و رانت و زدوبند، بدون منفعتجویی بسپارند که متأسفانه این مهم، حتی در روستاهای مملکت نیز کمیاب است، چه برسد به شهرها و کلانشهرها که تقریباً نایاب نشان میدهد.
نمایندگان مردم در شوراها، باید با پیشوند مدنیّت و پسوند اسلامیّت، با تراز و ترازوی نظام منطبق باشند تا بتوانند بهعنوان سرآمدان مردم، مقدّرات جامعه را، نه با شعار دروغین شرع و نقاب نفاق و نفرت، بلکه با موازین صریح اسلام و قانون اساسی پیش ببرند و صدالبته، تا وقتیکه مردم منافع شخصی، قومی، قبیلهای یا حزبی را بر مصالح جمعی ترجیح میدهند و با بیاعتنایی مطلق به حقوق، وظایف و تکالیف اجتماعی، به فرآیند انتخاب آگاهانه، باور و اعتقاد راسخ پیدا نکردهاند، نباید انتظار معجزه و شقالقمری شگرف و شگفت داشت.
نکته مهم این است که نهاد شوراها تنها ۲۳ سال دارد که نهم اردیبهشت ۱۴۰۱ وارد ۲۴ سالگی میشود و قطعاً در کنار نواقص، کاستیها و برخی مفاسد، خدمات و برکات زیادی برای جامعه دارد اما نقش اصلی اجتماعی شوراها، «نقش نظارتی» بر امور شهر و روستاست که تبلور «مسئولیت اجتماعی مردم» است و باید بهدوراز «سیاستزدگی» و شعارهای دهانپرکن، در عمل به تحولات عمده بیانجامد تا تداوم رشد و توسعه مملکت، شکل واقعی بگیرد.
ایفای درست نقشهای مدیریتی، هماهنگی و نظارتی شورا، نیازمند آمادگی و آموزش علمی و دقیق اعضاست که علاوه بر آرای عمومی درست مردم، باید دانش و مهارت مدیریتی و حقوقی معتبر، مهارتهای علمی و کاربردی را همراه داشته باشند تا مردم از «مردمی و برای مردم بودنِ شورا» بهره محسوس و کافی ببرند و از شرّ شوراهای غیرمردمی برای همیشه خلاص شوند.
دیدگاه ها :