دکتر مژگان ناقل اظهار کرد: میتوان گفت اینکه افراد جذب کسانی برای ازدواج میشوند که شبیه به والدینشان هستند؛ طبیعی و اغلب اوقات به شکل ناخودآگاه رخ میدهد.
دکتر مژگان ناقل اظهار کرد: میتوان گفت اینکه افراد جذب کسانی برای ازدواج میشوند که شبیه به والدینشان هستند؛ طبیعی و اغلب اوقات به شکل ناخودآگاه رخ میدهد.
به گزارش راوی امروز، یک روانشناس با بیان اینکه افراد ناهوشیارانه رابطه و رفتار والدین خود را درونی کرده و تمام انتخابهایشان نیز تحت تاثیر رفتار والدین است، گفت: ارتباطات اولیهای که با والدین و یا مراقبین اولیه خود داشتهایم، میزان عشق دریافتی، محرومیت از عشق و احساس ایمنی که در ارتباطات خود دریافت کردهایم، همگی در اینکه جذب چه افرادی برای ازدواج میشویم موثر است. به طوری که «جان گاتمن» (روانشناس) معتقد است که ما دقیقا جذب افرادی میشویم که کپی اولیهای از رابطه ما با والدینمان را تداعی میکنند.
دکتر مژگان ناقل اظهار کرد: میتوان گفت اینکه افراد جذب کسانی برای ازدواج میشوند که شبیه به والدینشان هستند؛ طبیعی و اغلب اوقات به شکل ناخودآگاه رخ میدهد. بعضا افرادی که والدینشان مشکلات شخصیتی داشتهاند نیز جذب افرادی برای ازدواج میشوند که آنها نیز دچار همان مشکلات شخصیتی هستند، به طوری که گویی مغز ما شرطی شده و به سمت انتخابهایی میرود که این انتخابها بازتاب دهنده ارتباطات اولیه ما باشد.
وی با بیان اینکه نوع رفتار و محبت دریافت شده از سوی مراقبین اولیه به ویژه مادر در دو سال اول زندگی بر روی انتخابهای ما اثر میگذارد، تصریح کرد: گویی ما نسبت به این شرایط ناخودآگاه شرطی شده و فردی را برای ازدواج انتخاب میکنیم که احساسات تجربه شده در دوران کودکیمان را باز نمایی کند به طوری که حتی اگر ویژگیهای والدین ما در دروان کودکی برایمان ناخوشایند هم بوده باشد، اما ما آنها را به طور ناخودآگاه جذب کرده و افرادی را برای ازدواج انتخاب می کنیم که همان صفات ناخوشایند والدینمان را دارند.
به گفته این روانشناس، ارتباطات اولیه ما با والدین، نوع ارتباط ما در بزرگسالی را مشخص میکند و از این رو اگر دلبستگی ایمنی را در کودکی تجربه کرده باشیم ممکن است برای ازدواج نیز جذب فردی شویم که این دلبستگی ایمن را تقویت کند و یا دلبستگی نا ایمن درونی شده مان را بیشتر کند.
ناقل با ذکر مثالی ادامه داد: از این رو برای مثال فردی که دلبستگی نا ایمن اضطرابی است ممکن است وارد رابطهای شود که طرف مقابل نیز مانند والدینش به طور منظم به اضطرابهای او پاسخ نمیهند و او مجبور است به دنبال گرفتن ایمنی از طرف مقابل خود شود.
این روانشناس معتقد است که باید سعی کنیم تلهها، زخمها و عقدههایی که از دوران کودکی در ارتباط با والدین خود تجربه کرده و بر روی روان ما اثر گذاشته است را شناسایی کرده و اجازه ندهیم این تلهها در انتخابها و روابط جاری ما اثر بگذارند.
وی با تاکید بر اینکه مهم است هر فردی در ابتدا نسبت به هویت خود آگاهی و شناخت پیدا کند، به افراد در آستانه ازدواج توصیه کرد: طبیعتا باید یادمان باشد تمام روابط ما از دوران کودکی تا بزرگسالی و به ویژه روابط ما با والدین خود بیشتر از آنچه فکر میکنیم در روان ما حک شده است و بر روی رفتارهای حال حاضر ما اثر میگذارد. از این رو باید سعی کنیم تلهها و زخمهای زندگی خود را شناخته و با مدیریت آنها از اثراتشان بر روی انتخابهایمان بکاهیم.
دیدگاه ها :