خانه » اجتماعی و حوادث » اعتیاد به همین سیالی….
  • یکشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۳ - 2025 12 January

اجتماعی و حوادث // 25 فوریه 2018  ,  12:12  // کد خبر : 15809
اعتیاد به همین سیالی….

اعتیاد را یکی از بزرگترین معضلات دنیای معاصر می دانند. اعتیاد به مواد چنان ابعاد وسیعی از آسیبها را شامل می شود که وقتی ورود پیدا می کند، این سیل مخرب بیرحمانه بسیاری از چیزها را با خود می برد.

به گزارش راوی امروز،  موج تخریب کنندگی آن بر بسیاری از زمینه ها اثر گذار است. از جمله متلاشی شدن شخصیت فردی، فروپاشی و نابودی نهاد خانواده، کاهش بازدهی شغلی، اشغال تخت های بیمارستانی، کاهش نرخ بهداشت عمومی و افزایش انواع و اقسام آسیب های اجتماعی همچون طلاق، بزهکاری، بیکاری و غیره.. که تمامی موارد گفته شده وابستگی تام به میزان اعتیاد و معتاد در جامعه دارد.

گفته می شود اعتیاد در کنار بحران فقر و جهل مثلث شومی را تشکیل می دهند که پایان آن حذف مولفه هایی همچون شادی، نشاط و سرزندگی است.

اعتیاد(Addiction) را وابستگی به مواد تعریف می کنند. در واقع تمایل شدید جسمانی و روانی فرد به ادامه مصرف یک ماده که منجر به تغییر در شرایط عادی، (وضعیت جسمانی، روانی و اجتماعی) فرد شود اعتیاد نام دارد.

اعتیاد با سه مشخصه تحمل، ترک و مصرف اجبارگونه قابل تشخیص است. از منظر علمی اعتیاد وضعیت مزمن یا عود کننده ای است که با وابستگی به یک ماده مشخص می شود. هر فرد سالمی برای اینکه به  اعتیاد برسد سه مرحله را طی می کند: مرحله آشنایی با مواد که بر اثر انگیزه های مختلفی همچون لذت طلبی، کنجکاوی، تطابق با هیجانات منفی، فشار همسالان و… ایجاد می شود. در مرحله بعد میل به مصرف مواد در فرد وجود دارد و در سومین مرحله اعتیاد رخ می دهد که فرد نمی تواند بدون مواد زندگی کند و دوری از مواد منجر به اختلالات شدید فیزیکی و روانی در فرد می شود.

بنابراین معتاد و یا مصرف کننده کسی است که در اثر مصرف مداوم و مکرر مواد مخدر متکی به آن شده است و در صورتی که مواد به او نرسد دچار سندرم محرومیت می شود.

در یک تقسیم بندی کلی می توانیم مواد اعتیاد آور و روان گردان را در 8 طبقه کلی قرار دهیم که:

  • الکل ها(شراب، آبجو، بعضی شربت ها و داروهای تقویت مثل شربت سرماخوردگی)
  • نیکوتین ها (سیگار، پیپ، تنباکوی جویدنی)
  • کانابیس ها (حشیش، بنگ)
  • مخدرها (تریاک، متادون، هروئین)
  • مواد آرام بخش (باربیوتوراتها)
  • توهم زاها (مسکالین، ال-اس دی)
  • محرک ها (آمفتامین،  اکستازی،کوکائین)
  • استنشاقیها (انواع چسب،انواع اسپری ها) از آن جمله اند.

سستی زاها موادی هستند که مصرف آنها بر روی سلسله اعصاب تاثیر می گذارد و منجر به آن می شوند که فعالیت بدنی و فکری سست شوند. این مواد به دو شکل طبیعی(تریاک) و مصنوعی(متادون) وجود دارند.

مواد توهم زا فرد را دچار توهم می کند. به این دسته از مواد هالوسینوژن هم می گویند که به صورت طبیعی شامل( حشیش، مسکالین) و مصنوعی شامل ال-اس دی(LSD) دی متیل تریپتا(DMT) و دی اتیل تریپتامین(DET) است.

مواد محرک نیز بر روی سلسله اعصاب تاثیر گذاشته و باعث هیجان می شوند که به صورت طبیعی شامل( کراک و کوکائین) و مصنوعی شامل آمفتامین ها می باشد.

لازم است در خصوص علل اعتیاد بدانیم که در شکل گیری پدیده ها و اختلالات اجتماعی تنها یک عامل و فاکتور دخیل نیست بلکه مجموعه ای از عوامل زیستی- وراثتی، روان شناختی، اجتماعی، محیطی و خانوادگی می توانند نقش زمینه ساز و یا تقویت کننده داشته باشند.

بر اساس گزارش موسه ملی سوء مصرف مواد ایالت متحده آمریکا(2007)،  به نقل از (کردمیرزا نیکوزاده 1388)،تمامی سطوح سنی در معرض خطر جدی وابستگی به مواد قرار دارند. به طور مثال شیرخواری که در رحم در معرض مواد قانونی و یا غیر قانونی قرار می گیرد ممکن است به صورت نارس و کم وزن متولد شود و این در معرض مواد قرار گرفتن می تواند به تدریج بر روند رشد عقلانی کودک تاثیر بگذارد.

در سنین نوجوانی در معرض مواد قرار گرفتن می تواند نوجوان را با انواع اختلالات رفتاری درگیر کند.  همچنین بزرگسالانی که سوء مصرف مواد دارند اغلب به گونه ای واضح از اختلالات تفکر، یادآوری و توجه رنج می برند.

بنابراین ما در عصری زندگی می کنیم که شوک های متعدد اجتماعی و فرهنگی از جمله اعتیاد سه هدف را نشانه گرفته اند 1- سیستم خانواده، 2- سیستم مدرسه و دانشگاه و 3 -سیستم محلات و محیط کار. پس هیچ کانونی از دید مواد مخدر خارج نیست و هیچ فردی از این آسیب در امان نیست.

بنابراین اگر به پدیده اعتیاد و مواد روان گردان به عنوان یک تهدید و یک پدیده چند وجهی نگاه کنیم، باید بدانیم با توجه به سیالی اعتیاد چطور می توان برای پیشگیری از این مهم در سیستم خانواده، مدرسه و محیط کار قدمی برداشت و آیا با وجود این حجم سنگین تهدید ها و تبلیغات و نگرش های غلطی که در پستوی ذهن های افراد از مواد جا گرفته و در مقابل این بزرگترین شوکی که در قرن حاضر وارد شده آیا می توانیم اقدام پیشگیرانه داشته باشیم یا خیر؟؟؟

پیشگیری را جلوگیری از وقوع یک اتفاق تعریف کرده اند. از دیدگاه بهداشتی مداخله ی مثبت و اندیشمندانه ای است برای مقابله با شرایط مضر، قبل از اینکه منجر به ناتوانی و یا اختلال شود.

یکی از مهم ترین پیش زمینه هایی که می توانیم در حوزه پیشگیری اولیه انجام دهیم شناخت عصری است که در آن زندگی می کنیم. در دنیای امروزه همواره ما با  سونامی تغییرات مواجه می شویم  و خانواده های امروزی از طریق انواع و اقسام وسایل ارتباطی و تبلیغات  رسانه ای با انواع و اقسام آسیب ها مواجه است.

در قرن حاضر بر اساس آخرین تحقیقاتی که در کشورمان انجام شده است. 21 درصد از مردم جامعه ما دچار یکی از انواع اختلالات روان هستند که این اختلال ها همچون افسردگی، اضطراب و ناامیدی ها زمینه مساعدی را برای گرایش به مصرف مواد مخدر فراهم می کند. لازم به ذکر است که از این 21 درصد 6/15 سهم زنان جامعه ماست.

بنابراین در شناخت عصرمان و در رویکرد پیشگیرانه می بایست به بحث جنسیت توجه کنیم و عوامل و ریسک فاکتورهایی که منجر به ایجاد زمینه برای گرایش به اعتیاد می شود را شناخته و در جهت مدیریت آنها قدم برداریم.

در مبحث پیشگیری که همیشه با آموزش و اطلاع رسانی و تزریق اطلاعات صحیح تداعی می شود. می توانیم به شدت خلاء مهارت های زندگی را حس کنیم. اعتیاد یکی از معضلاتی است که سازمان جهانی بهداشت آن را ناشی از ضعف مهارت های ده گانه زندگی می داند.

سازمان جهانی بهداشت (1993) مهارت های زندگی را این گونه تعریف نموده است: مهارت های زندگی، توانایی های روانی اجتماعی برای رفتار انطباقی و موثر است که افراد را قادر می سازد تا به طور موثری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند. آموزش این مهارت ها موجب ارتقاء رشد شخصی و اجتماعی، محافظت از حقوق انسان ها و پیشگیری از مشکلات روانی اجتماعی می شود.

پژوهشگران تاثیر مثبت مهارت های زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد و همچنین استفاده از ظرفیت های هوش و تقویت خودپنداره و اعتماد به نفس مورد تایید قرار داده اند.

اما چه زمانی می بایست این برنامه پیشگیرانه و ارتقایی را آموزش داد؟

نتیجه یک تحقیق درازمدتی که در آمریکا انجام شده است نشان دهنده آن بود که احتمال گرایش به اعتیاد و یا عدم اعتیاد بستگی نسبی با چگونگی شرایط در دوران کودکی دارد. بنابراین آموزش های پیشگیرانه همچون مهارت های زندگی می بایست از دوران کودکی از زمان ورود کودک به مهد، مدرسه و … انجام شود. البته این منوط به آن است که والدین و مربیان خودشان قطب نمای درستی از این آموزش ها در دست داشته باشند.

گفتنی است، چیزی که اعتیاد را شکل می دهد و به طور کلی علایم اعتیاد در 2 چیز خلاصه می شود. 1- اثرات مواد که همان تاثیر ورود و خروج مواد از بدن و مغز است و 2- رفتار اعتیادی است . همچنین چیزی که هسته اعتیاد و سندرم اعتیاد را شکل می دهد همین رفتار اعتیادی است که شامل 3 موضوع 1- بد تنیظمی هیجانی؛ به این معنی که فرد معتاد نمی تواند در یک رنج طبیعی هیجانی بماند و یاد گرفته است که برای گریز از حس بد تنها و یا خیلی زیاد به مواد متکی باشد. یک یادگیری معیوب که مواد ابزار تنظیم هیجانی می شود و منابع دیگر تنظیم هیجانی ضعیف و یا خاموشند.

تنطیم هیجانی مهارتی است از مهارت های زندگی که بخش اعظم آن در دوره کودکی و نوجوانی می بایست کسب شود. موضوع 2- برجستگی انگیزشی: بدین معنی که مواد برای فرد مصرف کننده بسیار برجسته است و زمانی که این برجستگی وجود دارد سایر حوزه ها مثل خانواده و شغل و … اهمیت خود را از دست می دهند و موضوع 3- اختلال کارکردی است. مجموعه این عوامل تشکیل سندرم اعتیاد را می دهند.

در رویکرد پیشگیرانه و آموزش مهارت های زندگی سعی می شود این یادگیری معیوب اصلاح شود و یادگیری سالم و کارآمد جایگزین آن شود. در حقیقت با آموزش مهارت های زندگی می بایست در سه مهم تغییر ایجاد کنیم. 1- دانش: بدین معنی که اطلاعات خوب و سالم به افراد تزریق کنیم و 2- در باورهای های غلط افراد تغییر ایجاد کنیم و 3- تزریق دانش و تغییر باور منجر به تغییر رفتار در فرد شود.

لازم به ذکر است که بدانیم احتمال گرایش به اعتیاد در برخی خانواده ها بیشتر است. به طور مثال خانواده هایی با سبک فرزند پروری مستبدانه و روابط بین فردی بسیار خشک، افراد را در تنگناهایی قرار می دهد که به سمت مصرف مواد مخدر سوق پیدا می کنند. و از طرفی خانواده هایی با سبک آزادگیرانه که هیچ اندیشه ای برای فرزندان خود ندارند و هیچ نظارتی قرار نداده اند مثل دسته اول می توانند زمینه مناسبی برای گرایش به مصرف مواد آماده کنند. از جمله اقدامات دیگر پیشگیرانه آگاه کردن افراد آن جامعه از خطرات مصرف مواد می باشد. که در این زمینه  درآگاهی که به فرد داده می شود می بایست ظرافت های سنی را در نظر بگیریم و باید ها  را به افراد گوشزد کنیم.

از نقش فعالیت های جایگزین در پیشگیری از اعتیاد غافل نشویم. که این فعالیت های جایگزین همچون سرمایه هایی در مواقع بحرانی می توانند به کمک ما بیایند تا ما بتوانیم در اینگونه شرایط تصمیم های بهتری اتخاذ کنیم اما  درحوزه درمان نیز تا به امروز درمان متعددی  شکل گرفته اند.

درمان سوء مصرف مواد مخدر شامل مجموعه ای از مداخلات است که برای بهبود و بازتوانی فرد مصرف کننده به کار برده می شود و شامل سم زدایی،UROD درمان های نگاهدارنده همراه با مشاوره های فردی، خانوادگی و گروهی است که می بایست با ارزیابی هایی که از فرد انجام می شود درمان مناسب را برای مراجع انتخاب کنیم.

همچنین در بعد روانی نیز یکی از موثرترین و بانفودترین انواع درمان ها برای مداوای واقعی افراد وابسته به مواد روش درمانیCBT شناخی- رفتاری می باشد که یک رویکرد کوتاه مدت و متمرکز  بر کمک به افراد مبتلا به سوء مصرف مواد است.

هدف درمان رفتاری شناختی، آموزش چگونگی کنترل پاسخ ها به محیط از طریق افزایش مهارتهای  اجتماعی مقابله و مهارتهای حل مسئله است.

 

*آسیه ملک دار

رئیس اورژانس اجتماعی اداره بهزیستی شهرستان پیشوا

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و تکنسین ان.ال.پی

 



دیدگاه ها :


  1. Mohammad.ajamy , یکشنبه, 25فوریه 2018 در ساعت 3:16 ب.ظ

    مطالب بسیار اموزنده و مفید برای تمام گروه سنی مخصوصا گروه در معرض خطر (نوجوانان و جوانان).عالیییییست
    تشکر از خانم ملکدار

  2. نسرین تاج الدین , دوشنبه, 26فوریه 2018 در ساعت 8:58 ق.ظ

    با سلام و احترام. بسیار آموزنده بود و انشاءالله بتونیم درست کاربردیش کنیم. موفق باشید ??


 
 

آخرین اخبار