خانه » فرهنگی و هنری » ماجرای زنی که در خانه‌ با ملحفه مشهور شد
  • شنبه ۸ دی ۱۴۰۳ - 2024 28 December

فرهنگی و هنری // 7 ژوئن 2023  ,  11:45  // کد خبر : 74928
ماجرای زنی که در خانه‌ با ملحفه مشهور شد

در ابتدای فیلم‌هایی که توسط استودیوی فیلمسازی کلمبیا پیکچرز تولید می‌شوند، لوگوی این شرکت به نمایش درمی‌آید؛ زنی با مشعلی در دست که با نام «دوشیزه آزادی» شناخته می‌شود. پشت این لوگو اما داستانی منحصر به فرد وجود دارد.

در ابتدای فیلم‌هایی که توسط استودیوی فیلمسازی کلمبیا پیکچرز تولید می‌شوند، لوگوی این شرکت به نمایش درمی‌آید؛ زنی با مشعلی در دست که با نام «دوشیزه آزادی» شناخته می‌شود. پشت این لوگو اما داستانی منحصر به فرد وجود دارد.

به گزارش راوی امروز، «جنی جوزف» نه مدل بود و نه بازیگر. او هیچوقت ژستی حرفه‌ای مقابل دوربین نگرفته بود و بعد از آن روز به خصوص نیز دیگر هرگز چنین کاری نکرد؛ با این حال این زن بریتانیایی اکنون به یکی از نمادین‌ترین چهره‌های فیلم معاصر تبدیل شده است.

ماجرا از اوایل دهه نود میلادی آغاز می‌شود؛ زمانی که کلمبیا پیکچرز خواست لوگوی معروف خود را به روز رسانی کند. این لوگو زنی با مشعلی در دست مانند مجسمه آزادی را نشان می‌داد که از سال ۱۹۲۸ بدین سو در ابتدای تمامی فیلم‌های محصول این استودیو ظاهر می‌شد.

در نسخه‌های اولیه، این لوگو شامل یک سرباز زن رومی می‌شد که سپری را در دست چپ نگه داشته است. این لوگو سپس از سال ۱۹۲۸ به بعد به زنی با پرچمی پیچیده‌شده و مشعلی در دست به روز شد. در طی چندین دهه بعد کلمبیا پیکچرز نسخه‌های مختلفی از این لوگو را، با الهام از بازیگران زن از جمله اولین ونبل (که صداپیشگی پری آبی را در فیلم پینوکیو بر عهده داشت) و جین بارتولومیو (که برای تصویر خود تنها ۲۵ دلار دستمزد دریافت کرد)، ساخت و استفاده کرد.

اولین ونبل، بازیگر آمریکایی که تصویرش الهام‌بخش لوگوی اولیه کلمبیا پیکچرز شد

این شرکت برای به روز رسانی لوگوی خود در ابتدای دهه ۹۰ میلادی تصمیم گرفت از هنرمند مشهوری به نام مایکل دیس، که نقاشی‌هایش از چهره‌های مشهوری چون آبراهام لینکلن و مرلین مونرو در موزه‌های سراسر جهان به نمایش درآمده است، استفاده کند.

وقتی استودیو با دیس تماس گرفت تا نسخه‌ای مدرن از «دوشیزه آزادی» را نقاشی کند، او می‌دانست که به یک عکاس استثنایی نیاز دارد تا بتواند از عکس‌هایش به عنوان مرجع و منبع الهام استفاده کند. این زمانی بود که او عکاسی به نام کتی اندرسون را به خدمت گرفت.

کتی اندرسون، عکاس برنده جایزه پولیتزر، در این خصوص می‌گوید: «در طول آن سال‌ها من عکس‌های مرجع زیادی، جهت جلد کتاب و همینطور پرتره‌های سفارشی، برای مایکل گرفته بودم. بنابراین وقتی که در مورد عکسبرداری برای چنین پروژه‌ای با من تماس گرفت بلافاصله پاسخ مثبت دادم.»

اما چه کسی برای مدل چنین پروژه‌ای می‌توانست به او کمک کند؟ خانم اندرسون می‌گوید در آن هنگام به ‌عنوان عکاس برای روزنامه محلی «تایمز پیکایون» کار می‌کرد و وقتی که موعد جستجوی مدل‌ها فرا رسید، مایکل دیس نتوانسته بود مدل دلخواهش را پیدا کند.

در این وضعیت اندرسون به یکی از همکارانش به نام جنی جوزف، که در آن زمان ۲۸ ساله بود و به عنوان گرافیست نشریه کار می‌کرد، پیشنهاد کرد که اگر می‌خواهد می‌تواند به عنوان مدل جلوی دوربین قرار گیرد. او برای اولین بار در عمرش موافقت کرد که در وقت استراحت ناهار به اندرسون کمک کند.

کتی اندرسون درباره این تجربه می‌گوید: «بعد از اینکه میز ناهارخوری‌ام را از سر راه برداشتم و اتاق نشیمن آپارتمانم را به استودیو تبدیل کردم، یک پس زمینه خاکستری خالدار درست کردم. چند جعبه را روی زمین گذاشتم تا پارچه‌ها چین پیدا کنند. معلوم شد که او برای چنین نقشی عالی بود.»

او سپس با نورپردازی ملایم صحنه را آماده کرد در حالی که مایکل دیس هم در آن صحنه حضور داشت. خانم اندرسون اضافه می‌کند: ««لامپ به طور مبهمی شبیه یک مشعل بود. همه چیز به دقت سرجای خود قرار گرفته بود و ما چند ساعت عکاسی مملو از سرگرمی و خلاقیت را شروع کردیم.»

خانم جوزف پیشتر در سال ۲۰۱۲ در یک مصاحبه درباره آن روز گفته است: «آنها یک ملحفه دور من پیچیدند و من یک چراغ رومیزی کوچک معمولی را در دست گرفتم و نگه داشتم.»

کتی اندرسون اضافه می‌کند: «هنگامی که کار می‌کردیم جنی خیلی مؤدبانه و با لهجه زیبای بریتانیایی‌اش پرسید اشکالی ندارد بنشینم؟ و روی لبه نشست. اینجا تازه متوجه شدم که او باردار است.»

جوزف هنگام یادآوری این خاطره با خنده می‌گوید: «حالا دخترم می‌تواند ادعا کند که او هم آنجا بوده است… آدم هرگز نمی‌داند که راه‌ها چگونه تلاقی می‌کنند و چه چیزی قرار است در انتظارمان باشد.»

مایکل دیس از این تصاویر به عنوان الهام برای نقاشی نسخه ۱۹۹۲ استودیو استفاده کرد، هرچند خودش می‌گوید نه خودش و نه کتی اندرسون فکر نمی‌کرده‌اند که این لوگو راه خودش را به صفحه نقره‌ای باز کند.

او در این باره می‌گوید: «وقتی برای اولین بار دیدم که لوگو روی پرده سینما ظاهر شد، شگفت‌زده شدم. دیدن تصویری که در صفحه بزرگ جان می‌گیرد سورئال به نظر می‌رسید و بعد از مدتی هم این لوگو برای خودش زندگی تازه‌ای پیدا کرد که من را کاملا شگفت‌زده کرد. ده‌ها سال از ساخت آن می‌گذرد و مردم هنوز مجذوب این تصویر هستند.»

کتی اندرسون که رابطه دوستی‌اش را با جوزف حفظ کرده است در این باره می‌گوید بعد از این همه سال «هم من و هم جنی جوزف از توجهی که به این لوگو می‌شود سرگرم می‌شویم. هیچکدام‌مان انتظار چنین چیزی را نداشتیم. جنی گهگاه برای من تصاویر خنده‌داری را می‌فرستد که مردم از روی آن لوگو ساخته‌اند.»

او که مادر دو فرزند است اضافه می‌کند: «وقتی بچه‌هایم فهمیدند که من عکس اصلی لوگو را گرفته‌ام گفتند که من باحال هستم. این چیزی است که برایم بسیار باارزش است.»

جوزف دیگر هرگز به عنوان مدل جلوی دوربین قرار نگرفت، هرچند لوگویی که با الهام از تصویر او ساخته شده است امروز نیز پس از ۳۰ سال همچنان در سالن‌های سینما و در ابتدای فیلم‌های استودیوی کلمبیا پیکچرز به نمایش درمی‌آید.



دیدگاه ها :



 
 

آخرین اخبار